من به ندرت بیبیسی فارسی میبینم و این دیدن کمرنگ عمدتن شامل برخی برنامههای اقتصادی این شبکه است. بر اساس این مشاهدات محدود چیزی که برداشت میکنم این است که به علت نگرانیهای موجود برای حضور در فضای رسانهای خارج از کشور، اکثریت اقتصاددانان ایرانی مقیم داخل و خارج که از نزدیک با مسایل درگیر هستند و رفت و آمد دارند و راجع به مسایل روز ایران پژوهش جدی میکنند حاضر نیستند با این رسانهها صحبت کنند. در نتیجه در مورد مهمانان برنامههای این نوع رسانهها عمدتن (حتمن استثنا دارد) نوعی خودگزینش (Self-Selection) وجود دارد. کاری هم به گرایش اقتصادی یا پیشینه پژوهشیشان ندارم. در بین مهمانان از کسانی که تا همین چند سال پیش به طور رسمی معتقد بودند مالکیت خصوصی باید به کل حذف شود تا طرفداران رادیکال بازار آزاد وجود دارند. به لحاظ پژوهشیهم گاهی افرادی با تالیفات جدی به زبان انگلیسی به عنوان مهمان شرکت میکنند. این تنوع وجود دارد ولی فکر کنم دو خصوصیت مشترک بین بسیاری از مهمانان قابل حدسزدن است: اول نوعی موضع یا حداقل احساس سیاسی و دوم عدم تماس نزدیک با ایران. این دو ویژگی البته مستقل از هم نیستند. همین نفس حضور در رسانههای خارجی خود به معنی تصمیم برای عدم رفت و آمد به ایران (چه بسا از چندین سال پیش) است و پیامد عدم رفت و آمد به ایران هم محروم شدن از جزییات و نکات ضمنی اطلاعات و بحثهای اقتصادی و سیاستگذاری است که از طریق وبلاگها و رسانههای الکترونیکی و امثال آن منتقل نمیشود و صرفن با حضور فعال و ارتباط با محافل پژوهشی و سیاستگذاری و بحثهای شخصی با محققان مقیم داخل و الخ قابل دریافت است. مواضع سیاسی آشکار برخی مهمانان اقتصادی هم گاه منجر به ارائه نظریات سیاه و سفیدی مطلقی میشود که هر از چندی به بیانیههای سیاسی یا مطبوعاتی پهلو میزند.
از آن طرف هم از تلویزیون رسمی ایران خبر دقیق ندارم ولی اگر به روال گذشته باشد احتمالن خیلی از اقتصاددانان منتقد و البته معتدل در آن حضور فعالی ندارند (باز شاید دارند و من خبر ندارم) که باز بخشی به خاطر سیاستهای رسانه و بخشی به خاطر عدم تمایل خود اقتصاددانان است. این وسط من نه نگران اعتبار رسانه اول هستم و نه دوم. دغدغه من شکلگیری یک فضای بحث جدی و غیرسیاستزده و غیرژورنالیستی در مورد مباحث اقتصادی، به زبان ساده و برای مخاطب عام خصوصن در شرایط حساسی مثل این روزها است. در چنین فضایی اولن بحثها باید متکی به نظریههای اقتصادی و پژوهشهای جدی روز باشد که نتیجه آن دوری از گزارههای مطلق و قاطعانه ابتدایی است که برخی مهمانان رسانههای گروه اول صادر میکنند. ثانین بحث باید معطوف به کارکرد اقتصادی سیاستها و روشهای بهبود آنها باشد که دربرگیرنده هر دو مثبت و منفی (انتقادی و اصلاحی) است. ثالثن بسیاری از ظرایف سیاستگذاری و شرایط محلی در تحلیل بحث باید در نظر گرفته شود که این امر نیازمند دانش فراوان در مورد ساختار اداری و دادههای محلی است. متاسفانه در تعادل دو قطبی که دارد شکل میگیرد بسیاری از کسانی که میتوانند به شکلگیری چنین فضای انتقادی/سازنده و در عین حال منصفانه و علمی کمک کنند از بازی بیرون هستند و لذا تصویری که مخاطب عام ایرانی از تحلیل اقتصادانان و درک آنان از مسایل خواهند گرفت تصویری به شدت ناقص خواهد بود.
در روزهای آینده برخی نظریات ابراز شده در برنامههای بیبیسی فارسی را نقد خواهیم کرد.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید