صادقانه اعتراف میکنم که اولین و آخرین باری که احساس کردم دارم تبدیل به یک عمو سیبیلو* میشوم وقتی بود که برای اولین بار دو ماه پیش مهرنامه را خواندم. تصورم این بود که کلن از پارسال به بعد دیگر هیچ مجله جذابی در ایران منتشر نمیشود. مهرنامه را که خواندم کلن از خودم خندهام گرفت. یک چند روزی طول کشید تا بتوانم بیشتر مطالبش را بخوانم. شب اولی که تا دیروقت بیدار ماندم و مجله را تورق حسابی کردم این قدر هیجانزده شدم که به رفقایم که دستاندرکار بودند ایمیل زدم و دست مریزاد گفتم. بعدش هم که نسخههای کاغذی و پیدیافش شمارههای جدیدش دستم رسید و حس غریب و جذاب خواندن کیان و ایران فردا و شهروند و غیره را تا حدی زنده کرد. امیدوارم از شماره بعد برایشان بنویسم. اگر مقیم خارج هستید اکیدن توصیه میکنم مهرنامه را دنبال کنید تا بتوانید در فضای بحثهای ایران قرار بگیرید. البته مهرنامه تنها نیست. نافه هم در انتشار جدیدش تبدیل به یک مجله روشنفکری خوب شده که خواندن آنهم لذتبخش است. به دلیلی که قابل فهم است (درآمد ناشی از فروش) فکر میکنم هیچکدام نسخه آنلاین ندارند ولی خب گیر آوردنشان نباید سخت باشد.
* عمو سیبیلو یکی از چندین اصلاح رایج در آمریکای شمالی برای توصیف برخی ایرانیانی است که آنجا ساکن هستند و از جزییات تحولات و ماجراهای ایران بیخبرند و … با عرض معذرت از دوستان فمینیست برای بار جنسیتی و مردمحور این اصطلاح. قطعن از پیشنهاد یک نسخه خنثی یا حتی زنانه استقبال میشود.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید