ایده اصلی و بخش عمده این متن مال دوستم کاوه لاجوردی است. من بخشهای اندکی به آن اضافه کردهام.
دیشب که بازیِ اروگوئه و غنا را نگاه میکردیم (کاوه) پدرم توجهام را به یکی از آگهیهای زیرنویس جلب کرد: به اطلاعمان میرسانـْد که ارزشِ لامپِ کممصرف ۴۰برابرِ لامپهای معمولی است زیرا عمرِ لامپِ کممصرف ۸برابرِ لامپِ معمولی و مصرفِ برقِ لامپِ معمولی ۵برابرِ لامپِ کممصرف است. (شاید ۸ و ۵ را جابهجا گفته باشم.)
استدلالِ این آگهی البته که بد است چون بدونِ مقایسهی قیمتهای این لامپها نمیشود نتیجهای گرفت؛ اما اگر فرض کنیم که این دو نوع لامپ قیمتشان یکی است باز هم استدلال بد و به لحاظ فنی نامعتبر است. مثلاً فرض کنید قیمتِ هر دو نوع لامپ هزار تومان باشند و کممصرف هشت سال عمر کند و معمولی یک سال، و فرض کنید مصرفِ لامپِ معمولی در سال پنجهزار تومان باشد و مصرفِ کممصرف هزار تومان. در این صورت در پایانِ هشت سال، با فرضِ ثابت بودنِ قیمتِ برق، هزینهی کممصرف میشود نههزار تومان و هزینهی معمولی میشود چهلوهشتهزار تومان. ارزشِ لامپِ کممصرف کمتر از ششبرابرِ لامپِ معمولی است. چهلبرابر نیست. در واقع تفاوت ارزش دو نوع لامپ به شدت تابع تفاوت قیمت اولیه، عمر و قیمت مصرف برق است. هر چه هست این رابطه از جنس حاصلضرب نیست و حاصل جمع دو نوع ارزش مختلف (مصرف کمتر و عمر بیشتر) است.
در نگاهی اندکی فنیتر میتوان ارزش دیگری به نفع لامپ معمولی هم اقامه کرد که در این آگهی نیامده است. به احتمال زیاد قیمت لامپ کممصرف امروز چند برابر لامپ “معمولی” است. با خرید لامپ کممصرف به نوعی خودمان را در یک دوره مصرف طولانی “قفل” میکنیم و قابلیتی برای تغییر نداریم. ولی اگر امروز یک لامپ معمولی بخریم ممکن است سال بعد لامپهای جدید و متفاوتی بروز کند که خیلی بهتر از لامپ کممصرف امروز باشد. اگر لامپ معمولی خریده باشیم سال بعد عمرش به طور طبیعی تمام شده و لذا آپشن استفاده از فناوری جدید را داریم. اگر لامپ کممصرف خریده باشیم این آپشن را به شکل اقتصادی نداریم چون پول اولیه زیادی بابت لامپ داده ایم و هنوز بخش مهمی از عمرش باقی مانده است و نمیارزد سال بعد دور بیندازیمش. این ارزش آپشن در ارزیابی آدمها به نفع لامپ معمولی عمل میکند.
البته هر دو ما شخصاً دوست داریم نسلِ لامپهای معمولی منقرض بشود (و بعداً به لامپهای کممصرف بهدرستی بگویند معمولی!)؛ اما استدلالِ شرکتِ آگهیکننده استدلالِ نامعتبری است. اگر نحوهی انتخابِ کسی مبتنی بر این استدلال باشد به نظرِ ما چنین کسی در گمراهی است. شرکتِ آگهیدهنده اگر متوجهِ بدیِ استدلالاش نیست در این صورت به لحاظِ دانشِ حسابِ مقدماتی یا محاسبات اقتصاد مهندسی وضعاش مضحک است؛ اگر میداند استدلال بد است و همچنان تبلیغاش میکند در این صورت به نظر ما این شرکت دروغگو است.
برای زشتیِ دروغ نمیتوانیم دلیل اقامه کنیم؛ فقط میتوانیم بگویم که به نظرمان زشت است. زشت است حتی اگر بخواهد وضعیت را از جنبههای دیگر بهتر کند—زشت است که برای اینکه آلودگی و مصرفِ برق را کم کنم مردمان را در موردِ فایدهی اقتصادیِ ترجیحِ لامپِ کممصرف بفریبم؛ زشت است که برای بدنامتر کردنِ رژیمِ محمدرضا پهلوی بهدروغ بگویم که فلان نویسنده را (که غرق شده چون رفته بوده در ارس و شنا بلد نبوده) ساواک کشته است و چیزهای دیگری در اتفاقات امروزیتر
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید