همان طور که در یکی از یادداشتهای قبلی هم گفتم به عقیده من تا جرم بحرانی در بسیاری از حوزههای علوم انسانی در کشور شکل نگیرد انتظار معجزهای نمیتوان داشت. به دلایل بسیار از این جرم بحرانی فاصله بسیاری داریم. وضعیت آموزش علوم انسانی در برخی رشتهها حلقه معیوبی است که با کمال تاسف در خیلی موارد خودش را تکرار میکند. واضحتر نمیتوانم بگویم. امروز با محمد مروتی – دوستی که دربارهاش در اورکات گفتهام که مرا یاد نسلی گمشده در شریف میاندازد – گپی زدیم و بعدش این یادداشت را نوشت. محمد که مهندسی برق را ادامه نداد و اگر خدا بخواهد به زودی میرود تا در یکی از دانشگاههای خوب آمریکا دکترای اقتصاد بگیرد خیلی خودمانی چیزهایی نوشته که حرف دل من هم هست ولی جرات نمیکنم اینجا بزنم. در وبلاگ خودش بخوانیدش.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید