یک تفاوت اروپا و آمریکا از حیث تامین مالی تحقیق به نسبت حقوق شخصی محقق و بودجه عمومی تحقیق مربوط است. این نکتهای است که شاید برای محققان ایرانی جالب باشد. سیستم اروپایی به طور متوسط بیشباهت به فلسفه نظامهای کمونیستی نیست: محقق یا استاد پول خیلی زیادی نمیگیرد (گیر زندگی هم نیست ولی زندگی لوکسی ندارد) ولی زندگی علمی جذاب و راحتی دارد. در آمریکا بر عکس حقوق شخصی محقق (خصوصن استاد دانشگاه) نسبتن بالا است ولی گرفتن بودجه تحقیق انرژی خیلی زیادی میطلبد. به عنوان یک مثال از این موضوع، بودجه سفر من به عنوان دانشجوی دکترا در اروپا چند برابر بودجه سفر دوستان هیاتعلمیام در آمریکا است ولی در عوض حقوق استاد یک دانشکده بیزنس آمریکایی ممکن است دو یا سه برابر حقوق استاد من باشد. در اروپا اگر کسی محقق کمی برجستهای باشد تلاش چندانی برای تامین مالی تحقیقاتش نیاز ندارد. امروز یکی از استادان دانشگاه ما که عضو هیات علمی یاسا هم هست برنده جایزه ویتگنشتاین اتریش شد که مبلغی معادل یک و نیم میلیون یورو را برای تحقیق به او میدهد ولی احتمالن خودش یک سنت از این پول گیرش نمیآید. حقوق شخصیاش هم ممکن است به نسبت این بودجه تحقیق چندان بزرگ نباشد.
قاعدتن این موضوع برای متوسط نظام اروپایی خصوصن در کشورهای ثروتمندی مثل اسکاندیناوی و اتریش و آلمان مرتبط است. مدارس جدید اروپایی خصوصن بیزنس اسکولهای خصوصی جدید روز به روز به سیستم آمریکایی نزدیکتر میشوند.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید