برخی آدمها راجع به همه یا اکثر موضوعات موضع دارند و محور مشترک مواضعشان این است که آنها را در بین افکار عمومی خنثی محبوب میکند. منظورم از افکار عمومی خنثی، دیگرانی هستند که درگیر جزییات و لایههای پنهان یا اثرات غیربدیهی ماجرا نیستند یا موضع انتقادی جدی ندارند ولی در عین حال به نحوی با موضوع ارتباط دارند.
برای این موضع همیشه محبوب میتوان مثالهایی زد: حمایت مطلق از جنبههای محیطزیستی، مخالفت همیشگی با انرژی هستهای، دفاع ثابت از موضع زنانه یا تبعیض مثبت به نفع زنان، مخالفت با هر نوع دخالت خارجی، مخالف ثابت با سانسور اطلاعات، مخالفت با مجازات اعدام، مخالفت با خصوصیسازی یا کاهش حمایتهای دولتی، ممنوعیت کار کودکان، مخالفت با سنت و الخ. البته باید به ته تکتک این عبارتها این عبارت داخل ” ” را بچسبانید تا منظور من حاصل شود: “بدون توجه به شرایط دقیق مساله و هزینهها و فایدههای دو روی سکه”
به نظرم این رفتار یک رذیلت اخلاقی است. چرا که محبوبیت را به حقیقتجویی برتری میدهد و چه بسا با پوشاندن سویههای دیگر ماجرا و جلوگیری از بحث در مورد آن، عملن به بدتر شدن شرایط کمک میکند. کمتر موضوعی در دنیا در تمام شرایط جواب بدیهی گوشهای – یعنی جواب مطلقی که فارغ از وضعیت بقیه متغیرها و شرایط ثابت است – دارد. در واقعیت، اکثریت مسایل راهحلهای بینا-بینی یا وابسته به موقعیت دارند. البته کاملن محتمل است، و اتفاق هم میافتد، که هر کسی پس از بررسی دقیق یک مساله خاص به جوابی برسد که اتفاقن در گوشه و مطلق و همسو با همین مواضع باشد. بر این موضوع نقدی وارد نیست. ولی من اگر کسی را ببینم که همیشه و بدون هیچ استثنایی مواضعش روی این گوشهها است، آنگاه دچار این تردید میشوم که احتمالن یک بار برای همیشه تصمیمش را گرفته و نیازی به بررسی دقیقتر هیچ ماجرایی احساس نمیکند.
جالب است که این رفتار از سوی سیاستمداران معمولن پس از مدتی جذابیت خود را از دست داده و گاه منجر به دریافت برچسب پوپولیسم میشود ولی روشنفکران میتوانند برای مدت طولانی در این کنج بمانند و بدون اینکه زحمت فکر کردن به خود بدهند مشابه یک ماشین – که جوابیش همیشه از پیش معلوم است – موضع بگیرند و هیچ گاه از این بابت مورد انتقاد واقع نشوند.
من شخصن ستاینده کسانی هستم که در مورد موضوعات محدودی موضع میگیرند و موضعشان نشانگر بررسی دقیق وجود مختلف قضیه و احتمالن حاوی عناصری از استدلالهای طرفین است. ولو اینکه موضعشان لزومن به کام عموم خوش نیاید.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید