• تک‌فرزندی، پس‌انداز و رشد

    یک گروه کوچک اینترنتی با دوستان داریم که مقاله‌های اقتصادی می‌خوانیم. ام‌روز یکی از دوستان این مقاله را معرفی کرد که من دیدم خوب است این‌جا خلاصه‌ای ازش و یک سری بحث‌های جانبی را بگویم. ماجرا به نرخ‌ پس‌انداز بالای چین بر می‌گردد که حدود ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی است و عملن یکی از محرکه‌های اصلی رشد اقتصاد چین است. سوال این است که مشوق این نرخ پس‌انداز بالا چیست؟

    مقاله جواب جالبی به این سوال می‌دهد: سال‌ها است که در چین سیاست تک‌فرزندی اجرا می‌شود (و تا جایی که من می‌دانم در مناطق شهری جدی‌تر است). اگر والدین تمایل به انتخاب جنصیت فرزند داشته باشند ممکن است از طریق روش‌هایی – مثلن سقط جنین با جنصیت ناخواسته یا شاید روش‌های شیمیایی/غذایی؟ واقعن می‌شود؟ من نمی‌دانم. – این موضوع را تعین کنند. ظاهرن در چین چنین اتفاقی افتاده و تعداد پسرها بیش از دخترها است. این چیزی است که در ادبیات به آن دختران گم‌شده (Missing Girls) گفته می‌شود و آمارتیا سن هم به وجود آن در هند اشاره می‌کند. این مقاله موضوع دختر گم‌شده چینی و پیامدهای آن‌را بحث می‌کند.

    طبعن وقتی تعداد پسرها بیش از دخترها باشد، در بازار ازدواج رقابت سنگینی در می‌گیرد و در چین پسری برنده می‌شود که دارایی بیش‌تری به هم‌راه بیاورد. پس خانواده‌هایی که پسر دارند انگیزه دارند تا پس‌اندازشان را افزایش دهند تا شانس پسرشان را در بازار ازدواج ارتقاء دهند. خانواده دختردار چنین نیازی ندارند ولی چون داشتن جهیزیه بالا به ارتقاء قدرت چانه‌زنی زن در خانواده کمک می‌کند، حتی خانواده‌های دختردار هم پس‌اندازشان را ارتقاء می‌دهند تا آن‌را به سطح آورده پسر نزدیک کنند (قبلن مقاله‌هایی که همین اثر را در هند نشان می‌هند را معرفی کرده بودم). مکانیسمی که به افزایش پس‌انداز در همه خانواده‌ها منجر می‌‌شود.

    ماجرا با کمی تفاوت به نوعی در ایران هم قابل مشاهده است. جهیزیه برای دختران و خانه یا هزینه عروسی و مقدمات زندگی برای پسران هنوز موضوع مهمی است و هزینه آن برای خانواده‌های متوسط ایران رقم قابل توجهی است که در هر صورت سعی می‌کنند آن‌را تامین کنند. منتها می‌توان پرسید که آیا چنین رفتاری به نتیجه‌ای مشابه چین یعنی افزایش نرخ پس‌انداز منجر به رشد اقتصادی کمک کرده است؟ من داده‌ای ندارم و فقط حدس می‌زنم که نه چندان! اگر فرض کنیم جواب منفی باشد، یک دلیلش می‌تواند این باشد که گرچه این رفتار پس‌انداز را زیاد می‌کند ولی پس‌انداز لزومن در بازارهای مالی یا دارایی‌های مولد ذخیره نمی‌شود. مثلن خانواده‌هایی که جهیزیه تهیه می‌کنند در طول سال‌ها به تدریج وسایل مورد نیاز دخترشان را می‌خرند و نگه می‌داند (افزایش پس‌انداز) ولی چون این سرمایه به صورت غیرمرتبط با تولید و بی‌مصرف انبار می‌شود – با لحاظ کردن هزینه انبار و خرابی احتمالی نرخ بازده واقعی‌اش (بعد از تورم) منفی است! – عملن کمکی به رشد اقتصادی نمی‌کند.

    یک بازار مالی قوی و همه‌گانی و قابل اعتماد باعث می‌شود تا خانواده‌ها به جای خرید تدریجی پلوپز و طلا و الخ، پول خود را به تدریج در اوراق بهادار سرمایه‌گذاری کنند و در زمان لازم یک‌جا نقد کنند. پول این اوراق بهادار – برعکس پلوپز در انبار – به کار سرمایه‌گذاری در اقتصاد می‌آید و به رشد کمک می‌کند.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها