در مناظره امروز یک سری نکات مرتبا توسط نامزدهای مختلف تکرار شد. به نظرم این موارد جای تامل دارد. من تاملات خودم را مینویسم و از نظرات بقیه بهره میبریم.
۱) تقریبا همه نامزدها میگفتند که نقدینگی باید به سمت تولید هدایت شود تا تورمزا نباشد. نقدینگی جمع پول و اعتبار موجود در اقتصاد است و زیر خاک دفن نمیشود. مهم هم نیست به سمت چه نوعی فعالیتی هدایت شود چون نهایتا از بین نخواهد رفت. اگر نقدینگی اضافی به سمت پربازدهترین پروژه ممکن هم هدایت شود (که البته دقیقا نمیدانیم این هدایت چه طور باید اتفاق بیفتد) باز هم این اعتبار (نقدینگی) باید خرج دستمزد کارگر و پیمانکار و مصالح و غیره شود و نهایتا از طریق پرداخت به عوامل تولید به اقتصاد بر میگردد. تنها نهادی که میتواند نقدینگی را از جامعه خارج کند خزانه بانک مرکزی (و نیز به صورت غیرمستقیم سیاستهای بانک مرکزی روی میزان اعتبارات بانکهای تجاری) است.
احتمالا پس ذهن کسانی که از این استدلال دفاع میکنند این است که با هدایت نقدینگی به سمت تولید میزان تولید زیاد میشود و لذا با افزایش عرضه کالا قیمتها کم میشود. دقت کنیم که اندازه بزرگی رشد نقدینگی گاه در حد ۳۰ درصد ولی نرخ رشد اقتصادی چیزی از مقیاس ۲-۳ درصد است. لذا این مکانیسم نمیتواند تاثیر خاصی روی سطح عمومی قیمتها داشته باشد.
۲) تقریبا همه از واردات مینالیدند. ما حساب سرمایه (Capital Account) باز (یعنی آزادی ورود و خروج ارز خارجی توسط سرمایهگذاران بینالمللی) و نیز استقراض خارجی توسط دولت نداریم که بگوییم کسری تجاری توسط قرض از خارج تامین شده است و لذا بدهی کشور را افزایش داده است. همه واردات از طریق ارز حاصل از صادرات تامین میشود و دست آخر این ارز باید صرف خرید کالا و خدمات از کشورهای دیگر شود و گرنه به درد مردم نمیخورد. میتوان در مورد اینکه ترکیب مناسب واردات چه باید باشد بحث کرد ولی نفس واردات به خودی خود نشان از مبادله با جهان و باز بودن اقتصاد است و اصلا چیز بدی نیست.
در اقتصاد نفتی مثل ایران اگر قرار باشد که واردات به صورت مصنوعی کم شود ارز حاصل از فروش نفت در خزانه دولت (پ.ن ۱ را ببینید) یا بانک مرکزی انباشته میشود و پایه پولی را زیاد کرده و نقدینگی را افزایش میدهد. واردات کانالی است که طی آن ریال بخش خصوصی به خزانه بانک مرکزی بر میگردد و ارز از آن خارج میشود. (اگر اقتصادی بودیم که درآمد ارزی را توسط نگه داشتن آن در خارج و به شکل ارز خارجی خنثی میکردیم – مثل کاری که چین برای پایین نگه داشتن مصنوعی ارزش پولش میکند – بحث جدا بود ولی چنین چیزی برای ایران مربوط نیست.)
البته میزانی از ارز احتیاطی برای مقابله با کاهش قیمت نفت یا تحریم باید حفظ شود ولی از این ذخیره احتیاطی که بگذریم در فقدان جریان سرمایه خارجی و حالت تعادل (Steady-State) باید تراز تجاری بالانس باشد و لذا واردات و صادرات با هم برابری میکنند. (پ.ن۱: باید روشن میکردم که اگر ارز خارج از خزانه بانک مرکزی نگهداری شود – مثلا صندوق ذخیره ارزی – اثر نقدینگی و تورمی ندارد. ممنون از تذکر دوستان.)
۳) همه از سفتهبازی در مسکن و غیره مینالیدند. سفتهبازی علت نیست بلکه معلول ضعف بازارهای دارایی جایگزین است که باعث میشود پسانداز از طریق داراییهایی مثل مسکن اتفاق بیفتد. بلاخره مردمی که میخواهند برای آینده پسانداز کنند یا خودشان را در مقابل تورم حفظ کنند باید پولشان را در دارایی ذخیره کنند. وقتی بازار اوراق قرضه دولتی و شرکتی خیلی محدود و غیرنقد است و بازار سهام هم عمق کافی ندارد و امکان سرمایهگذاری بینالمللی هم نیست مسکن به اجبار یک دارایی نسبتا مطمئن برای سرمایهگذاری میشود. اگر میخواهیم این اتفاق نیفتد باید بازارهای دارایی دیگر را تقویت کنیم.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید