در شهر بوستون این دوره صندوق رای نیست و لذا جمعه به نیویورک سفر میکنیم تا رای بدهیم. هر چند که با رد صلاحیت آقای هاشمی نامزد اول من در صحنه حضور ندارد ولی جهتگیریها و تیم محتمل آقای روحانی به اندازه کافی به انتظارات من از عملکرد رییس جمهور آینده نزدیک است.
به نظر من در شرایط فعلی مهمترین هدف باید این باشد که کسی رییسجمهور شود که کارآمدی را به نظام دولتی کشور برگرداند و ناکارآمدیهای واضح را حذف کند: سیاستگذاری اقتصاد کلان کشور را ترمیم کند٬ مدیران باتجربه و خبره را به ریاست بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و مدیریتهای وزارت نفت و الخ برگرداند٬ اهداف شعاری و نمایشی را حذف کند٬ سیاست خارجی را در جهت حذف یا حداقل کاهش اثر تحریمها هدایت کند٬ فضای دانشگاهها و محیطهای کارشناسی و مطبوعات را دوباره با نشاط کند٬ رابطه دولت و کارشناسان خارج از دولت را ترمیم کند٬ برنامه هدفمندی یارانهها را با دقت و برنامهریزی بهتر و پایدارتری ادامه بدهد و به سمت طبقات محروم هدایت کند٬ فرصتهای برابر برای زنان و اقلیتها را دنبال کند٬ فضای کسب و کار را ترمیم کند٬ نظام تامین اجتماعی را با سرعت و کارآمدی بیشتری تقویت کند و الخ.
به نظرم دستیابی به اکثریت این اهداف حداقلی ولی کلیدی تا حد خوبی در عهده و اختیارات ریاست جمهور و کابینه آینده است و لذا من به امید خروج از وضعیت هشت سال گذشته با انگیزه و نشاط (و نه از سر ناچاری) در دور اول به حسن روحانی رای میدهم و امیدوارم اکثریت مردم هم به نامزد منتخب من رای بدهند. اگر نامزد من در دور اول بالا نیامد برای دور دوم ممکن است فرد دیگری را انتخاب کنم.
راستی اگر جای ستاد آقای روحانی بودم همین امروز مشخصا اعلام میکردم که در صورت پیروزی آقایان عارف را به عنوان معاون اول٬ ولایتی را به عنوان وزیر خارجه٬ قالیباف را به عنوان وزیر راه و مسکن و محسن رضایی را به عنوان وزیر تعاون یا رفاه معرفی میکنم تا از همین الان تضمین کنم که کابینه کاری و فراگیری خواهم داشت. اینکه آنها قبول کنند بحث دیگری است.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید