در حوزه سیاستگزاری به جواب روشنی نرسیدهام ولی در محدوده رفتار فردی با قاطعیت قابل قبولی به این نتیجه رسیدم که چون در جامعهای با ساختار ناعادلانه زندگی میکنیم به لحاظ اخلاقی موظفیم که به طور شخصی سهم خودمان را در بازتوزیع ثروت عملی کنیم. یک دلیل قوی برای اینکار دارم: کاملا محتمل است که نابرابریهای موجود در شرایط اولیه و نیز در امکان دستیابی به فرصتها باعث شده باشد تا هر یک از ما سهمی بیش از آن چیزی که حقمان است از ظرفیتهای محدود این جامعه نصیبمان شود. وقتی نظامهای اجتماعی به طور موثری نقش خود را در اعطای فرصتهای برابر ایفا نمیکنند لازم است به طور شخصی و به اندازه سهممان از بهرهمندی این کار را بکنیم. گفتم که این حرف را از جنبه سیاستگزاری مساله نمیزنم ولی معتقدم که از جنبه اخلاق فردی باید شدیدن این موضوع را تبلیغ نمود. این که بهرهمندی اضافی در دست هر کس چقدر است و بازتوزیع آن باید به چه شکلی صورت گیرد مسالهای است که هر کس باید برای خودش حل کند. مهم این است که مطمئن شویم زیادهخواری نمیکنیم و آن چه داریم حق کسان دیگری نیست که به ناحق به ما رسیده است.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید