• بناهای اروپایی

    این یک مشاهده شخصی و در حد حدس و گمان است. بین بناهای تاریخی که در این ده-دوازده شهر اروپایی که تا به حال رفته‌ام – که تازه پاریس و لندن و مسکو و ونیز جزوشان نیستند- و بناهایی که در شهرهای ایران دیده‌ام دو تفاوت مهم مرتبا توجه‌ام را جلب می‌کند:

    ۱) بناهای تاریخی اروپایی به لحاظ ابعاد و پیچیدگی بسیار عظیم‌تر از بناهای ما هستند. من واقعا تا پیش از دیدن این بناها تصوری از این‌که ساختمان‌های قدیمی تا چه حد می‌توانند بزرگ و باشکوه باشند نداشتم. مساحت‌های بزرگ، سقف‌های بسیار بلند، نقاشی‌ها و مجسمه‌های باشکوه همراه با صحن‌های متعدد و تو در تو ویژگی‌ خیلی از بناهای اروپایی است که من کم‌تر در بناهای خودمان می‌بینمشان. بناهایی دقیقا به بزرگی قصرهایی که در کارتون‌هایی مثل رابین‌هود دیده بودم. البته باید بگویم که با قضاوت من بناهای موجود در وین جزو بناهای خیلی باشکوه و بزرگ به حساب نمی‌آیند.

    ۲) چگالی بنای تاریخی در یک شهر توریستی اروپایی بسیار بیشتر از شهرهای ما است. منظورم این است که حتی اگر بناهایی مثل گنبد سلطانیه زنجان و عالی قاپو اصفهان و طاق بیستون کرمان‌شاه و قره کلیسای ماکو و تخت سلیمان میان‌دوآب و تخت جمشید شیراز و امام رضای مشهد و مناره جامع یزد و هگمتانه همدان و ارگ بم را داشته باشیم که به لحاظ عظمت تا حدی – و نه کاملا- قابل مقایسه با بناهای اروپایی هستند ولی در یک منطقه معمولا یک بنای منفرد را داریم و دیگر تا کیلومترها خبری از بنای تاریخی مهم دیگری نیست. فکر کنم اصفهان بیش‌ترین حجم بنای تاریخی را در ایران داشته باشد و من به عنوان کسی که حداقل بیست بار اصفهان رفته‌ام می‌توانم ادعا کنم که کل این بناها اعم از چهل‌ستون و میدان امام و کلیسای وانک و سی‌سه پل و منار جنبان و آتش‌گاه و غیره را حداکثر در دو روز می‌توان تماشا کرد. تکلیف بقیه شهرها که معلوم است. این در حالی است که یک گشت سریع که دربرگیرنده همه آثار تاریخی باشد در بیش‌تر شهرهای توریستی اروپایی به بیش از یک هفته وقت نیاز دارد. توی رم روش خوبی برای دیدن آثار تاریخی پیدا کرده بودم. به تصادف اتوبوسی را سوار شوید قطعا از جلوی حداقل یک بنای مهم تاریخی رد می‌شوید. واضح است که در مورد غنای داخل موزه‌ها صحبت نمی‌کنم. توی مونیخ که یک موزه سه قلوی نقاشی داشت نصف روز وقت صرف کردم و فقط توانستم یکی از موزه‌ها را به صورت گذرا ببینم.

    من متوجه هستم که این تفاوت‌ها ممکن است ناشی از این باشد که اصولا باورهای مذهبی می‌توانسته میزان توجه به بناسازی و خصوصا کارهای هنری درون آن‌ها را کم کند. ضمنا نا امنی دایمی محتملا تمایل به سرمایه‌گذاری در ساختمان‌ را کاهش می‌داده و دست آخر این‌که بناهای ما به دلیل نوع مصالحش و جنگ‌های رخ داده بیش از بناهای اروپایی در معرض نابودی بوده‌اند با این همه به نظرم تفاوت آن قدر چشم‌گیر است که مرتبا فرضیه‌هایی را در ذهن من می‌آورد. این‌که تعامل این شکل از ساختمان‌سازی با خصوصیات روحی انسان‌ها چیست را دوستان مردم‌‌شناس پاسخ دهند ولی از لحاظ اقتصادی می‌شود گفت که اگر سرمایه صرف‌شده برای ساختمان‌ها – اعم از مذهبی و غیر مذهبی- را یکی از شاخص‌های مهم تخمین زننده ثروت در جوامع قدیمی بدانیم احتمالا می‌شود به این حدس رسید که حتی در زمان‌های قدیم یعنی قبل‌‌تر از پانصد سال پیش هم وضع ثروت و سرمایه انسانی در دو جامعه تفاوت چشم‌گیری با هم داشته است. گفتم که این حدس من است شما چه می‌گویید؟

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها