این نمودار برای کسانی که در زمینه سیاستگذاری علمی کار میکنند آشنا است. محور افقی میزان بهرهمندی از ثروت (تولیدناخالص ملی) و محور عمودی میزان تولید علم در کشورهای مختلف (بر حسب میزان نقل قول علمی) را میسنجد. میبینید که رابطه نسبتا خوبی بین ثروت و تولید علم هست. طبعا هر چه قدر کشور ثروتمندتر باشد خرج بیشتری هم روی فعالیتهای علمی کرده و نتیجه بیشتری هم تولید میکند. اگر از تفاوت درصد هزینه تحقیقات به نسبت تولید ناخالص ملی صرف نظر کنیم نسبت دو عدد تخمینی از بهرهوری علمی کشورها را نشان میدهد. اینکه با یک دلار ثروت قادرند چقدر علم تولید کنند. میبینید که کشورهایی مثل اسراییل، فنلاند و سوییس بسیار بیشتر از جایگاه ثروتشان تولید علمی دارند. گوشه پایین سمت چپ را هم که نگاه کنید یک کشور برای مثال آمده که با اینکه از چین و هند ثروتمندتر است ولی تولید علمش نزدیک به صفر است و اسمش هم ایران است. یادم هست که شاپور اعتماد در یکی از مقالههایش بهرهوری تولید علم را در کشورهای جهان اسلام سنجیده بود. الان به مقاله دسترسی ندارم و شاید راجع به ارقام اشتباه کنم ولی تا جایی که خاطرم هست ایران با اینکه تعداد محققانش بیشتر از پاکستان بود ولی تعداد مقالههای تولید شدهاش خیلی کمتر بود. فکر کنم عددها نشان میداد که بهرهوری علمی در پاکستان ۱۴ برابر ایران است. یعنی هر محقق پاکستانی ۱۴ برابر محقق ایرانی مقاله تولید میکند. قضیه فقط سهم پایین بودجه تحقیقات در تولید ناخالص ملی نیست. ماجرا به محققان عزیز نیز بر میگردد. البته با تدابیر وزیر محترم علوم انشاا… آیاسآی اسلامی درست شده و مشکل تولید علم هم رفع میشود.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید