احمد سیف عزیز زحمت کشیده و ترجمه نسبتا طولانی از یک مقاله را در وبلاگش آورده است. نویسنده اصلی در این مقاله روی کرد اقتصاد بازار آزاد را نقد می کند و فی المثل می گوید:
«اگر شما اجاره ها را در سطح موثری کنترل کنید، اقتصاددانان محافظه کار برآورد می کنند که عرضه خانه های اجاره ای کاهش می یابد و کمبود خانه های اجاره ای اتفاق می افتد. آن چه که در این موارد، ثابت فرض شده است، دامنه عملیات بخش دولتی است. به وضوح کنترل اجاره، ساختمان سازی بخش خصوصی را برای این منظور کاهش می دهد، ولی اگر در همان شرایط، بخش دولتی یک برنامه ساختمان سازی اجتماعی ( یا به شکل تعاونی های مصرفی و یا خانه سازی غیر سودجویانه) در پیش بگیرد، دلیلی ندارد که کمبود خانه های اجازه ای پیش بیاید.»
من به عنوان یک شاگرد کوچک اقتصاددانان محافظه کار باید بگویم که نویسنده خارجی این مقاله نه تنها اقتصاد بلکه مبانی ابتدایی منطق را هم خوب متوجه نشده است. اقتصاددانان وقتی صحبت از تاثیر یک سیاست بر یک متغیر می کنند در واقع پیش بینی از دنیای بیرون می کنند. یعنی به وضوح می گویند که اگر اجاره ها را زیر قیمت تعادلی تثبیت کنید عده ای خانه گیرشان نمی آید. این که دولت خانه بسازد یا نسازد ربطی به نتایج این گزاره ندارد. یک بار دیگر به ادعایش فکر کنید تا منظور من را دریابید. خطای دیگر دوستمان ندانستن مبانی اقتصاد خرد است. اگر دولت قادر است که آن قدر خانه بسازد که خلاء ایجاد شده ناشی از قیمت دستوری را پر کند اصلا نیازی ندارد که قیمت ها را تثبیت کند. نمودار عرضه و تقاضا را بکشید و خودتان متوجه می شوید که با این شیفت عرضه ناشی از خانه سازی دولت قیمت تعادلی بازار خود به خود همان قیمت دستوری مفروض می شود. نکته سوم و مهم تر این که این دوستان منتقد اقتصاددان کلاسیک متاسفانه در دنیای آرمانی بدون محدودیت زندگی می کنند. دولت ها اگر این قدر منابع مالی اضافی داشتند که این خانه ها را بسازند که ما غصه ای نداشتیم. مشکل این است که منابع لازم برای ساختن این خانه ها باید از کجا بیاید؟ پس اتفاقا اقتصاد محافظه کار خیلی واقع بین تر است که وقتی می گوید کنترل اجاره عرضه را کم می کند حواسش به این هست که هزینه جبران ضررهای این سیاست باید از جایی تامین شود. از کجا؟ از جیب همین مردمی که اجاره کم تر داده اند.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید