هر چه بیش تر می گذارد بیش تر احساس می کنم که اولین اولویتم برای سرمایه گذاری وقتم باید روی آموختن و تسلط هر چه بیش تر روی زبان ها باشد. مهارت زبانی اثر اهرمی عجیبی دارد چرا که هر چه بیش تر بلد باشی تمام بقیه عمرت را با بهره وری بالاتری می خوانی و می نویسی و حتی فکر می کنی و بر عکس اگر ضعیف باشی باید این ضعف را مثل ریگی در کفش برای تمام عمر کاری تحمل کنی. اگر مجموع این اثر در بلندمدت را محاسبه کنید می بینید که اهمیت زبان غیرقابل تصور است. برای من شش ماه گذشته از این حیث نسبتا بد نبود. مهارت هایم در زبان ریاضی -که برای فهمیدن و حرف زدن در سرزمین اقتصاد امری بسیار حیاتی است- کمی به تر شد هرچند هنوز راه طولانی در پیش دارم و باید حداقل دو سال دیگر صرف یاد گرفتن این زبان کنم. یک زبان دیگر هم برایم ضروری است که هنوز باهاش خیلی مشکل دارم. سرعت پایینم در خواندن و فهمیدن متن های انگلیسی (به نسبت سرعتم در خواندن به زبان فارسی) واقعا به یک مانع برای زیاد خواندن تبدیل شده است و تاثیرات منفی آن را به وضوح می بینم. یک برنامه فشرده و البته نه چندان کوتاه مدت لازم دارم که بتوانم قدرتم در خواندن متون انگلیسی را به سطح مهارتم در زبان فارسی نزدیک کنم.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید