چه عواملی تصمیم انسان ها را برای پس انداز و مصرف شکل می دهد؟
۱) نظریه درآمد دائمی فریدمن می گوید انسان ها مصرفشان را در هر دوره بر اساس تخمینشان از کل درآمد زندگی شان (یا میانگین آن) و نه فقط درآمد حال حاضر تنظیم می کنند. به عبارت دیگر حتی اگر امروز درآمدشان بالا و پایین شود مصرفشان به آن نسبت بالا و پایین نمی شود. معیار درآمد میانگین چیست؟ یک تخمین خوب متوسط درآمد در سال های گذشته است. شاید به این دلیل است که پرستو می گوید همه درآمدش را هزینه نمی کند چون می داند که دوره های بیکاری ممکن است در پیش باشد و از روی متوسط کل درآمدش در سال های قبل تخمین می زند که درآمد امروزش بیش از حد مجاز مصرف متوسط او است. مثل دیگرش رفتار همه ما است که در جوانی پس انداز می کنیم تا در زمان پیری که درآمد کم تری داریم از محل سرمایه گذاری درآمد داشته باشیم.
۲) از نگاه دیگر می توان گفت مردم مجموع لذت ناشی از مصرف را در زندگی بیشینه می کنند. به این ترتیب پس انداز یعنی صرف نظر کردن از مصرف امروز به امید سرمایه گذاری کردن این پول در جایی و مصرف بیشتر در دوره بعدی. مصرف امروز با مصرف بعدی یک لذت را ایجاد نمی کند. آدم ها ترجیح می دهند یک سیب را الان بخورند تا یک سال دیگر. بنابراین برای این که کسی حاضر شود از مصرف امروزش بگذرد و پس انداز کند باید مقدار اضافه لذتی که از درآمد ناشی از پس انداز به دست می آورد بیش از رنجی باشد که از مصرف نکردن امروز متحمل می شود. به عبارت دیگر نرخ بهره بازار سرمایه باید بالاتر از هزینه ذهنی تعویق مصرف برای آدم ها باشد. در غیر این صورت مردم ترجیح می دهند درآمدشان را امروز مصرف کنند.
۳) نقش ریسک چیست؟ من امروز پول کنار می گذارم تا فردا بخورم. اگر احتمال بدهم که فردا زنده نخواهم بود چرا باید این کار را بکنم؟ دم را غنیمت بشمار که از فردا خبر نداری. هر قدر امید به زندگی بیشتر باشد تمایل به پس انداز بیشتر می شود.
۴) نقش عاطفه چیست؟ هر آدمی وقتی می میرد مقداری دارایی از خودش به جای می گذارد. اگر آدم ها کاملا خودخواه باشند چرا باید این کار را بکنند؟ آیا ترجیح نمی دهند طوری مصرف کنند که موقع مردن کم ترین دارایی ممکن ازشان باقی بماند؟ دقت کنید که مکانیسم هایی هست که تضمین می کند شما تا وقتی زنده اید درآمد دارایی تان را دریافت می کنید و وقتی مردید این دارایی به شرکت بیمه می رسد. با این وجود مردم این کار را نمی کنند و دارایی باقی می گذارند به این خاطر که به سرنوشت نسل بعد (فرزندانشان) علاقه مند هستند. هر قدر این علاقه کم تر باشد تمایل به باقی گذاردن دارایی کم تر و تمایل به مصرف بیشتر خواهد بود. شاید به این خاطر است که والدین ایرانی تا حد امکان خود نمی خورند تا فکر فردای فرزندانشان باشند.
۵) نقش نرخ بهره چیست؟ اگر نرخ بهره بالا برود آدم ها بیشتر مصرف می کنند یا کم تر؟ این جا دو اثر داریم. از یک طرف نرخ بهره بیشتر به معنی امکان درآمد بیشتر در اثر پس انداز است و لذا تمایل به مصرف را کاهش و تمایل به پس انداز را افزایش می دهد. از طرف دیگر نرخ بهره بیشتر به معنای درآمد کلی بالاتر است و لذا تمایل دارد مصرف را بالاتر ببرد. البته این اثرها برای کسانی که درآمد اضافی امروز شان را پس انداز می کنند و کسانی که به خاطر کمبود درآمد امروز وام می گیرند متضاد است.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید