قیمت منطقهای آب
آیا قیمت آب باید در شهرهای مختلف ایران یکسان باشد؟ فکر کنم کمتر کسی پیدا شود که این حرف من را که«این قیمت باید کاملا متفاوت باشد» را قبول داشته باشد. داشتم روی همان پروژه کذایی آب و فاضلاب کار میکردم که به این نتیجه رسیدم که از این زاویه کمتر به مساله نگاه شده است. در واقع قیمتگذاری آب ( و سایر محصولات دولتی مثل بنزین و بنزین) در بهترین حالت خود هزینههای تولید را در نظر میگیرد. یعنی اگر دولت و مجلس تمام استدلالهای شرکتهای آب و فاضلاب را بیذیرند حداکثر حاضر خواهند هزینههای مربوط به تصفیه و انتقال و نگهداری زیرساختها را در قیمت آب منعکس کنند. چون این هزینهها احتمالا در شهرهای مختلف کمابیش یکسان – دقت کنید میگویم کمابیش – است به نظر ایشان قیمت در شهرهای مختلف باید در یک حول و حوش باشد. با همین فلسفه است که برای آب در بودجه سالیانه تعرفه تعیین میشود.
در این بین چیزی که اصلا مورد توجه قرار نمیگیرد موضوع قیمت خود آب خام است. بر اساس همان جمله مورد علاقه من یعنی «قیمت باید منعکسکننده کمیابی یک کالا باشد» قیمت آب در هر شهری باید علامت مناسبی به شهروندان در مورد میزان آب در دسترس در آن ناحیه ارائه بدهد. با این فلسفه قیمت آب مثلا در زاهدان و یزد نباید با رشت یا ارومیه برابر باشد. در شهرهایی که نسبت منابع آب به جمعیت کم است قیمت باید به اندازه کافی بالا باشد.
این حرف من ممکن است برای بسیاری عجیب و برای «عدالتخواهان» و «طرفداران مردم» حتی بیرحمانه به نظر برسد ولی به باور من این ماجرا همانند خیلی از واقعیتهای جهان بیرون موضوعی است که کاملا «واقعیت» دارد و اگر امروز در موردش سهلانگار باشیم فردا باید بیرحمی واقعیت را با تمام وجود حس کنیم. منطق من ساده است. وقتی قیمت آب را در دو شهر که سرانه منابع آب کاملا متفاوتی دارند یکسان تعیین میکنیم در واقع داریم علامتهای یکسانی از دسترس بودن آب را به شهروندان هر دو شهر منتقل میکنیم. این در حالی است که آب کالایی نیست که بتوان به راحتی برق وسوخت آنرا بین مناطق مختلف انتقال داد و در نتیجه کمیابی منطقهای برای آن معنی نداشته باشد. فیالمثل اگر زاهدان و حوزههای آبریز اطراف آن ظرفیت آبی محدودی داشته باشد نمیتوان در عمل و به راحتی این ظرفیت را افزایش داد. به عبارت دقیقتر این کار آنقدر پرهزینه خواهد بود که عملا غیرممکن میشود. در نتیجه ظرفیت آبی هر منطقه در عمل تقریبا ثابت است.
در این بین با کمتر نگاه داشتن قیمت آب به نسبت کمیابی آن، علاوه بر این که به مصرفکنندگان فعلی علامت میدهیم که میتوانند به اندازه دلخواه (یا حداقل به اندازه شهروندان شهرهای پرآب) آب مصرف کنند به ساکنان بعدی شهر هم اعلام میکنیم که این شهر همانقدر با محدودیت منابع رو به رو است که سایر شهرها. با چنین علامتی باعث میشویم که در نهایت رشد جمعیت آتی شهر کمیابی سرانه منابع آب را مرتبا بیشتر و بیشتر کند تا جایی که مصرف به جایی برسد که حتی تمام آب موجود در آن منطقه قادر نباشد حداقل نیازهای شهروندان را برآورده کند. لطفا سعی نکنید واقعیت مساله را از طریق مطرح کردن راهحلهای مهندسی مثل کاهش مصرف سرانه یا تصفیه و استفاده مجدد آب فراموش کنید. همه این راهحلها – صرفنظر از هزینههایش – سقف و حدی دارد و تنها بروز مساله را به تاخیر میاندازد. مهار رشد جمعیت در آن منطقه و در نتیجه مهار رشد مصرف در درازمدت تنها کار واقعی است که جلوی بیآبی را میگیرد. قیمتهای محلی آب یکی از ابزارهایی است که به انسانها میگوید این منطقه برای سکونت مناسب نیست.
دیدگاهتان را بنویسید