مناطق تفریحی شمال ایران سال به سال شلوغ تر می شود. خصوصا در ایام تعطیلات طی کردن مسیر سه ساعتی در عرض هفت هشت ساعت برای مردم عادی شده بود. این روند هم چنان ادامه پیدا خواهد کرد و وضعیت بدتر هم خواهد شد. دلیل آن هم ساده است. درآمد سرانه در ایران با آهنگ ملایمی در حال افزایش است و اتفاقا بخشی از طبقه متوسط جوان – که به مسافرت علاقه بیش تری دارد- بیش از بقیه از این رشد بهره مند می شوند. بنابراین عجیب نیست که تقاضا برای مسافرت های تفریحی به طور پایداری رشد کند و عمده این تقاضا هم متوجه شمال و کیش شود. از طرف دیگر به علت محدودهای فیزیکی و ساختاری ظرفیت های مسافرپذیری – چه برای تردد و چه برای اسکان و گردش – در شمال تقریبا ثابت است و یا با آهنگ خیلی کندی رشد می کند و لذا فشار این تقاضای روز به افزون به محیط زیست لرزان جنگل ها و دریای شمال وارد می شود. وضع مرداب انزلی به عنوان یک نمونه عینی در جلو چشمان ما است.
بخشی از این روند اجتناب ناپذیر است ولی راه هایی هم برای مدیریت آن و کاهش اثرات منفی آن وجود دارد. یک راهش این است که مسوولان تا دیرنشده به فکر بیفتند و بحث مالیات محیط زیستی را فعال کنند تا هم بخشی از تقاضا را مهار کند و هم درآمدی اضافی برای سرمایه گذاری در محیط زیست فراهم کند. این موضوع در دنیا بحث جاافتاده ای است. بزرگ راهی بین اتریش و آلمان وجود دارد که یک مسیر تجاری مهم را خیلی کوتاه می کند. اشکال این بزرگ راه این است که از داخل یک دره می گذرد و دره با مساله سکونت هوا مواجه است و لذا افزایش بار ترافیکی در این بزرگ راه باعث انباشه شدن آلودگی در آن دره می شود. برای مدیریت این موضوع تعرفه عبور از این بزرگ راه متفاوت از مسیرهای دیگر است تا هزینه اثرات جانبی منفی – یعنی آلودگی – از رانندگانی که علاقه مند به عبور از آن جا هستند دریافت شود.
ممکن است برای جلب رضایت مردم از دریافت مالیات محیط زیستی چشم پوشی شود ولی این سیاست معنی جز حراج یک جای سرمایه منابع طبیعی شمال و انتظار برای نابودی آن در یکی دو دهه آتی ندارد.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید