بحث شکم هرم جمعیتی که شد یاد موضوعی افتادم که چند سال پیش به عنوان یکی از تبعات این موضوع یاد می شد. فرضیه این بود که چون سن ازدواج برای زن و مرد در ایران حدود سه سال تفاوت دارد – میانگین سن ازدواج برای مردان حدود ۲۷٫۵ و برای زنان حدود ۲۴٫۵- افزایش ناگهانی در تعداد متقاضیان ازدواج مربوط به یک نسل باعث عدم تعادل در این بازار خواهد شد. در مقطع اول این عدم تعادل، ما با تعداد زیادی دختر متولد سال های ۵۹ تا ۶۲ مواجه خواهیم بود که در نسلی که به طور عرفی سن ازدواجشان با این دختران هماهنگ است (پسرهای متولد سال های قبل از ۵۹) به اندازه کافی مرد متقاضی ازدواج وجود ندارد. در شوک بعدی پسر های متولد آخر شکم هرم جمعیتی یعنی سال های بین شصت و پنج تا شصت و هشت با کم بود هم سر بالقوه در نسل بعد از برنامه کاهش جمعیت مواجه خواهند شد. یادم هست آن موقع مرحوم افشین جعفری دو مقاله اثرگذار نوشت و این موضوع را روی هر جمعیتی نشان داد. متاسفانه اصل مقاله ها را روی شبکه پیدا نکردم. الان چند سال از زمان طرح آن فرضیه ها گذشته است و ما به شوک اول عدم تعادل نزدیک شده ایم. دوستانی که روی این مسایل کار می کنند می توانند به تر بگویند که واکنش جامعه و نتایج واقعی این عدم تعادل ها چه بوده است. موضوع پیچیده تر می شود وقتی به این واقعیت توجه کنیم که بنا بر عرف عجیب ما “متاسفانه” اکثر زنان در ایران عموما نقش فعال در انتخاب هم سر ندارند و لذا قدرت چانه زنی آن ها برای تطبیق با شرایط جدید و مثلا تصمیم به ازدواج با پسر های هم سن خود کم خواهد بود. هر چند پسرهای آخر شکم جمعیتی هم خوش شانس نخواهند بود. چون وقتی با کم بود دختر در نسل جوان تر مواجه شوند و تصمیم بگیرند با دختران هم سن خود ازدواج کنند متوجه خواهند شد که چنین دخترانی وجود ندارند چون پسر های سه سال بزرگ تر از آن ها قبلا با این دختران ازدواج کرده اند.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید