سخن رانی دی روز آومن خیلی جالب بود. موضوع مربوط به یکی از مقاله هایش بود که در دهه هشتاد منتشر کرده با عنوان : ” بررسی مساله ورشکستگی در تلموت با استفاده از روی کرد تئوری بازی ها”. ماجرا را با مساله ای فقهی شروع کرد که در آن اگر کسی بمیرد طبق آموزه های تلموت – مجموعه قواعد فقهی و مدنی یهودیت – زنانش متناسب با میزان ثروت او سهم های متفاوتی به عنوان مهریه می گیرند. مثلا اگر سه زن باشند که مهریه هایشان ۱۰۰ و ۲۰۰ و ۳۰۰ باشد و فرد درگذشته فقط ۱۰۰ واحد ثروت داشته باشد آن وقت هر کدام ۳۳٫۳ واحد می گیرند ولی اگر ثروت یک دفعه به ۲۰۰ واحد افزایش یابد آن وقت سهم افراد به ترتیب ۵۰ و ۷۵ و ۷۵ می شود و نهایتا اگر ثروت به ۳۰۰ برسد سهم ها به ۵۰ و ۱۰۰ و ۱۵۰ می رسد. می بینید که درصدی که گیر افراد می آید متناسب با رقم مورد ادعا تغییر می کند و این کمی عجیب است.
آومن سعی کرد با بررسی مقررات دیگری در تلموت نشان دهد که اصلی وجود دارد که مبنایش این است که مقداری که هر طرفی به عنوان حق طرف دیگر به رسمیت می شناسد باید به طرف مقابل داده شود و باقی مانده به طور مساوی بین آن ها تقسیم شود. مثلا اگر دو نفر باشند که به ترتیب ادعای تملک ۵۰% و ۱۰۰% مالی را بکنند طبق این دستورالعمل آن مال به نسبت این ادعاها (دو و یک) تقسیم نمی شود بل که اول به نفر اول می گویند که تو قبول داری که ۵۰% مال تو است پس در این که ۵۰% مال فرد دیگر است شکی نیست و ۵۰% را به او می دهیم و بعد ۵۰% باقی مانده را به طور مساوی بین دو نفر تقسیم می کنیم لذا به نفر اول ۲۵% و به نفر دوم ۷۵% می رسد.
این یک ایده راه حل (Solution Concept) است حال اگر همین مفهوم راه حل را فرض کنیم و به بقیه قوانین تلموت برگردیم می بینیم که این قوانین از چیزی که آومن آن را سازگاری تقسیم جامه (دستوری که قضیه آن جا آمده مربوط به تقسیم جامه بین دو نفر بوده) تبعیت می کنند. یعنی اگر مقدار پیشنهاد شده به هر کس را به او بدهیم و برود پای کارش و مساله کوچک تر را با روش پاراگراف دوم حل کنیم دوباره به همان جواب می رسیم. خلاصه این که آومن نشان داد قوانین قضاوت مالی در تالموت سازگار هستند. ضمن این که در خلال صحبت هایش نکات مهمی را که برای پژوهش گران حوزه بازی ها آشنا است به زبان ساده تذکر داد. از جمله متعدد بودن تعادل ها در یک بازی و تفاوت بین تعادل ناشی از یک ایده راه حل و توصیه هنجاری برای حل یک بازی.
دی روز با مریم این سخن رانی را رفتیم . با این که این آدم برنده جایزه نوبل است و تقریبا هر مقاله ای که در اقتصاد نوشته کل علم را یک قدم به جلو برده آن قدر ساده و روشن صحبت کرد که حتی مریم که به این موضوعات چندان علاقه مند نیست کاملا لذت برده بود. آرزو کردم کاش برخی اساتید ایرانی که موقع سخن رانی نه خودشان می فهمند دقیقا چه می گویند و نه بقیه و فقط مشتی اصطلاح و نقل قول و نظریه هضم نشده در حرف هایشان یافت می شود این جا بودند و از روش سخن رانی او الهام می گرفتند.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید