به نظرم در کنار بقیه عوامل یک عامل که به جنبش اصلاحات لطمه جدی زد آدم های ناشناخته یا ضعیف دست چندمی بودند که به این جریان چسبیدند و دست آخر هم بزرگ ترین ضربه را در جریان شورای شهر اول و به تبع در انتخاب دوم شوراها زدند. در دور دوم خاتمی در کنار چند حزب ریشه دار و شناخته شده اصلاح طلب ناگهان سر و کله تعداد قابل توجهی روزنامه و حزب کم طرف دار و بی هویت پیدا شد که مدعی سهم بودند و آخر سر هم با غوغاهای پوپولیستی که سر جریان ممنوعیت فروش تراکم در زمان ملک مدنی راه انداختند کل شورای شهر تهران را فلج کردند. ابراهیم اصغرزاده هم که در جریان تاسیس حزب مشارکت به عنوان موسس دعوت نشده بود و کینه عمیقی از کسانی مثل عبدی – و ظاهرا خاتمی – به دل گرفته بود سردسته این حرکت ها بود. من تخمینی از شانس پیروزی اصلاح طلبان ندارم ولی می بینم که شانس کوچکی که ممکن است وجود داشته باشد با این سر و صداهایی که کسانی مثل کواکبیان راه انداخته اند رو به افول است. با توجه به قدرت رسانه ای جریان مقابل همین سر و صداهای آدم های دست دو می تواند به یک قدرت تخریبی اساسی علیه اصلاح طلبان تبدیل شود.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید