فصلنامه پژوهش های اقتصادی ایران توسط دانش کده اقتصاد دانش گاه علامه چاپ می شود و یکی از معتبرترین ژورنال های عملی اقتصاد در ایران است. اگر اشتباه نکنم در حال حاضر تنها ژورنال فعالی است که انتشار مقاله در آن در حوزه اقتصاد برای ارتقاء هیات علمی دانشگاه ها واجد امتیاز است و لذا می توان آن را آیینه ای از آخرین تحولات علمی اقتصاد در ایران دانست. خوش بختانه بسیاری از نسخه های قبلی مجله به صورت متن کامل قابل دست رسی است. مطالعه این مجله برای گروه های مختلفی می تواند مفید باشد. اولا کسانی که در خارج هستند می توانند روی کردهای علمی مورد علاقه در ایران و سطح کارها را ارزیابی کنند. کسانی هم که در ایران به طور تخصصی اقتصاد نمی خوانند ولی علاقه مند هستند مرور سریعی بر مباحث مختلف این حوزه در قالب مقالات آکادمیک داشته باشند می توانند به این مجله مراجعه کنند. بخش های آغازین بسیاری از مقالات که ادبیات موضوع را بررسی کرده است برای آشنا شدن با مفاهیم کلیدی این حوزه ها منبع خوبی خواهد بود.
نکته ای که از مرور بیش از ۱۵ شماره این مجله به ذهن من رسید غلبه پررنگ روش های اقتصادسنجی در پژوهش های اقتصادی در ایران نسبت به مباحث نظری است. با مرور سریعی که روی مقالات داشتم به نظرم می رسد که در بخش اقتصادسنجی اکثر آن ها از مفاهیم جدید و معمول در تحلیل های اقتصادسنجی استفاده می کنند (کاری به دقت استفاده از مفاهیم ندارم) ولی در بخش مدل نظری دچار ضعف هستند. هر چند مدل های نظری در برخی مسایل (خصوصا جایی که تعداد متغیرها خیلی زیاد است) به سادگی قابل توسعه دادن و پیاده سازی نیست ولی در اکثریت حوزه ها معمولا کار ابتدا با ساختن یک مدل ریاضی از روابط بین متغیرهای کلیدی در قالب یک مدل تعادل بخشی یا تعادل عمومی شروع شده و سپس رفتار متغیرهای درون مدل بر اساس فرضیات اصلی با استفاده از داده ها تخمین زده می شود. وجود چنین مدل هایی هم برای عمیق تر کردن فهم، مشخص کردن جهت های علیت و مهم تر از همه معنی دار کردن مفهومی مدل اقتصادسنجی و تفسیر درست تر از رابطه داده ها بسیار مفید (شاید هم الزامی) است. به نظرم به دلیل همین غلبه روش های اقتصادسنجی است که وقتی صحبت از ریاضیات در اقتصاد در ایران می شود ذهن ها فورا متوجه روش های “کمی” می شود و از نقش مفهومی ریاضیات غفلت می شود. ضمن این که اقتصادسنجی صرف باعث کم رنگ شدن توجه به مکانیسم های اقتصاد خصوصا مکانیسم های مربوط به تعادل عمومی و بهینه سازی دینامیکی عامل ها می شود.
توصیه می کنم در شماره ۱۷ مقاله دکتر نیلی و شهاب نفیسی در مورد تاثیر پراکندگی سال های آموزش بر رشد اقتصادی، نقد دکتر زنوزی و پاسخ مجدد دکتر نیلی را بخوانید. من این سه مقاله را سال ۸۳ که آن شماره مجله چاپ شده بود خواندم و فارغ از محتوای بحث ها و کیفیت نقدها از رایج شدن شیوه نقد هم کار (Peer Review) در این مجله لذت بردم. متاسفانه ظاهرا ماجرا به همان یک مقاله محدود مانده و من دیگر در مجلات بعدی نقد مشابهی را ندیدم. نقد توسط هم کار یکی از مکانیسم های مهم برای جلوگیری از پرت و پلا گویی در علم است که جایش در علوم انسانی ایران بدجوری خالی است.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید