دیروز با یکی از استادان دانشگاه وین مشورت میکردم که اگر احیانا خواستم دکترایم را در وین بخوانم آیا استاد راهنمای خوبی پیدا میکنم یا نه؟ گفت البته من تخصصم به علایق تو نمیخورد ولی فلانی (یکی از خانمهای استاد دانشگاه وین) میتواند گزینه خوبی برایت باشد و کارش به علایق تو نزدیک است. گفتم چطور؟ گفت آخر او هم مثل تو حوزه تخصصش اقتصاد فمینیستی است!!! گفتم آخر من که این کاره نیستم. گفت پس چرا همه مقالههایی که در گروه مقالهخوانی ماکرو ارائه میکنی و قرار است ارائه کنی راجع به مسایل زنان است؟ دیدم راست میگوید: چند همسری، جهیزیه و نظام کاستی، کار زنان خانهدار، تاثیرات لوازم خانگی، قرصهای ضد بارداری، …
مجبور شدم توضیح بدهم که این یکی جزو علایق روشنفکریام است و علایق حرفهایام که به درد بازار کار هم بخورد روی کاربردهای نظریه بازی در ساماندهی صنعتی و اقتصاد مالی است. به هر حال برایم جالب بود که یک استاد متخصص اقتصاد فمینیستی جدیدا در دانشگاه وین استخدام شده است. همین یکی دو هفته پیش هم یک کارگاه در مورد اقتصاد فمینیستی برگزار کردند. فعلا میخوام یک سرش بهش بزنم و کمی راجع به اقتصاد فمینیستی با هم گپ بزنیم. از دیروز هم هر وقت این صحبت یادم میافتد از تصورشان نسبت به خودم خندهام میگیرد. بندگان خدا فکر میکنند علایق پژوهشی من اقتصاد فمینیستی است و نمیدانند برخی فمینیستهای عزیز به خاطر همین حرفها به خون من تشنه هستند.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید