بررسی ها تمام شد. سایمون فریبزر به طور مطلق بر همه گزینه های اروپایی که داشتم غلبه کرد. تصمیمم را گرفتم و پیش نهاد پذیرش را تایید کردم.
دلایلی که به این تصمیم رسیدم هم این ها بود:
۱) سرعت رشد سایمون فریزر در سال های اخیر خیلی بالا بوده است. رنکش خیلی بالا نیست ولی در همین یکی دو سال بیش از ده نفر استاد جدید از دانشگاه های خوب جذب کرده و تقریبا با هر کس که صحبت کردم معتقد بود که آن جا به زودی اعتبار بالایی کسب می کند.
۲) درس های سال اول را لازم نیست بگذرانم. این طوری یک سال را صرفه جویی می کنم و این دو سالی هم که خوانده ام هدر نمی رود.
۳) یکی از به ترین استادانش که در کار خودش آدم معروفی است و ارتباطات گسترده ای دارد من را می شناسد و من هم سبک کارش را بسیار دوست دارم پیش نهاد داده که از بدو ورود دست یارش شوم.
۴) در حوزه های کاربردی و مورد علاقه من به اندازه کافی آدم دارد از جمله در حوزه متدولوژی و تاریخ اقتصاد و حوزه اقتصاد منابع.
۵) پولش بد نیست. شهرش هم بد نیست.
نکته منفی بزرگش این است که ممکن است لازم باشد مدتی دور از هم زندگی کنیم. ولی کاریش نمی شود کرد. به قول محسن نامجو “جبر جغرافیایی” است.
رفقای ساکن ونکوور هم شهری جدید نمی خواهید؟ (البته اگر ویزا بدهند).
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید