این اقتصاددان ها هم یک وقت هایی کارهایی می کنند یا مجبور هستند بکنند که شاید بقیه را خوش نیاید. یکی از این کارها تخمین قیمت زندگی افراد است. این رقم برای منظورهای مختلفی مفید است (مثلا برای کارهای شرکت های بیمه عمر یا برای ارزیابی هزینه فایده برنامه های بهداشتی و الخ). طبعا تخمین زدن چنین چیز عجیبی کار سختی است و با خطاهای متعددی هم راه است ولی شاید برایتان جالب باشد که این کار چطور انجام می شود. دو روش اصلی که من می شناسم این ها است:
۱) از روی تفاوت بین ریسک و دست مزد مشاغل مختلف: دو شغل با سطح مهارت و سختی یک سان ولی خطر متفاوت را فرض کنید (مثلا کار در معدن در مقایسه با کار در کارخانه یا کار به عنوان مهمان دار هواپیما در مقایسه با کار کارکنان زمینی). قاعدتا دست مزد مشاغل پرخطر باید مقداری بیش تر از بقیه مشاغل باشد تا افراد را تشویق به گرفتن این شغل ها کند. تفاوت ریسک جانی مشاغل را می توان از طریق بررسی آمار تلفات بین مشاغل محاسبه کرد (هر چند در کشورهای پیش رفته به علت پایین بودن رقم مرگ و میر شغلی تخمین این رقم با خطای زیادی هم راه است). حال اگر تفاوت دست مزدها و تفاوت ریسک جانی را بدانیم می توانیم ارزش زندگی را از روی آن حساب کنیم. این مقاله به عنوان مثال از این روی کرد بهره می برد و قیمت زندگی را برای کارگران یقه آبی مرد رقم ۷ میلیون دلار و برای زنان ۸٫۵ میلیون دلار تخمین زده است.
۲) این مقاله روی کرد جالب و در عین حال مورد انتقادی به کار برده است. ایده این بوده که وقتی افراد با سرعت بیش تری رانندگی می کنند شانس مرگ خود را افزایش می دهند و این رقم از روی آمار تصادفات و سرعت قابل محاسبه است یعنی می توانیم احتمال تصادف منجر به مرگ را در اثر افزایش مثلا هر ده کیلومتر سرعت محاسبه کنیم. از طرف دیگر افراد با سریع تر رانندگی کردن زودتر به مقصد می رسند و لذا به اندازه زمان صرفه جویی شده ضرب در دست مزدشان منفعت به دست می آورند. حال ما منفعت ناشی از تندتر رفتن و ریسک مرگ را می دانیم و می توانیم قیمت زندگی را محاسبه کنیم.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید