• نگاه سیستمی؟

    “من فکر می کنم شما یا سیستم اقتصادی ایران را نمی شناسی یا اصلا سیستمی نگاه نمی کنی. اگر بصورت سیستمی به اقتصاد ایران نگاه کنیم و اقتصاد ایران را در قالب یک سیستم ببینیم. تمای اجزا سیستم باید با هم هماهنگ باشند. بعنوان مثال نظام سیاست گذاری برنامه ریزی و تصمیم گیری با نظام اجرایی با نظام آمار و اطلاعات با نظام آموزشی و تربیت منابع انسانی هم جور باشند. خانه از پای بست …… شما میخواهی درون سیستم پیکان موتور زانتیا قرار بدی . شما چطوری تا پایان مقطع کارشناسی ارشد در ایران بودی و سیستم و اجزای آن را نشناختی ”

    این را حسین جعفری گرامی نوشته است. خب من ترجیح می دهم که وقتی متنی با بحث به اصطلاح نگاه سیستمی شروع می شود خیلی وارد بحث نشوم چون ماجرا خیلی ابطال پذیر نیست. البته امیدوارم زودتر چیزی بنویسم و در آن توضیح دهم که چرا به این کلمه “نگاه سیستمی” آلرژی عجیبی دارم و چرا فکر می کنم که یک نسخه قدیمی و ساده این اصطلاح در ایران جای نگاه کاربردی تر مبتنی بر دینامیک سیستم ها را گرفته است. ولی علی الحساب این کامنت حسین باعث شد تا یاد آگهی که چند هفته پیش در اکونومیست دیده بودم بیفتم و چیزی بنویسم.

    چون الان آن شماره مجله پیشم نیست جزییات را ذکر نمی کنم ولی فقط این را بگویم که یک آگهی تمام صفحه از طرف دانشگاه (در حال تاسیس) “فن آوری ملک …” در عربستان چاپ شده است که در آن از متخصصان برجسته دانشگاهی در سطح جهانی برای فعالیت به عنوان رییس این دانش گاه دعوت به هم کاری شده است و برای کاندیداها هم شرایط بسیار سختی گذاشته است. تازه رییس را هم شیخ جاسم و زاید انتخاب نمی کنند بل که یک شرکت بین المللی مدیریت منابع انسانی وظیفه بررسی و انتخاب به ترین فرد برای این موقعیت را دارد. این آگهی را که دیدم دلم سوخت که حتی عربستان که سنتی ترین کشور عرب منطقه است هم راه خودش را پیدا کرده است. این ها دارند دانش گاهی می سازند که قرار است یکی از به ترین دانش گاه های فنی منطقه باشد و برای ریاست و هدایت آن سعی می کنند تا یک فرد مطرح در سطح بین المللی را به کار بگمارند. اگر قرار بود عرب ها نگاه به اصطلاح سیستمی داشته باشند و بخواهند این حلقه زنجیرشان هم مثل بقیه باشد احتمالا باید یکی از شاهزاده ها را رییس می کردند و بساط قلیان و قهوه عربی و خواب بعد از ناهار را در کلاس های درس به پا می کردند تا نهادهایشان با فرهنگ شان سازگار باشد.

    دوستانی که این نگاه به اصطلاح سیستمی را مطرح می کنند فراموش نکنند که در همان نگاه موضوعات مهم تری مثل اثر کشش (Pulling Effect) و رانش (Pushing) و سرریز (Spill Over) هم مطرح است. اگر قرار باشد که بنشینیم و به اصطلاح سیستمی نگاه کنیم همیشه راضی خواهیم بود که همه چیزمان به همه چیزمان می آید ولی می توانیم این جوری هم نگاه کنیم که اگر بخشی از زنجیره را اصلاح کنیم خروجی های این زنجیره ممکن است بخش های دیگر را تکان بدهد. دانشگاه خیلی خوب که بسازید آدم های قوی و جدی و سخت گیر تربیت می کند و این آدم ها می روند تا بوروکراسی و فرهنگ و صنعت را اصلاح کنند. شرکت های خارجی که بیایند و حقوق خوب بدهند و از آدم ها کار بطلبند نظام آموزشی انگیزه پیدا می کند تا خودش را اصلاح کند. سازمان خوب که درست کنید برای بقیه الگو می شود و دیگران هم از کلاس کار او یاد می گیرند و خودشان را اصلاح می کنند. شهردار فهمیده و خلاق که داشته باشید فرهنگ و انتظارات مردم را اصلاح می کند و الخ.

    خلاصه این که قرار نیست به اصطلاح سیستمی نگاه کنیم و خیال خودمان را راحت کنیم. هنر این است که نقاط اهرمی (Leverage Point) را در سیستم پیدا کنیم و اتفاقا سطح آن را به میزانی بسیار بالاتر از بقیه اجزاء ارتقاء دهیم تا مکانیسم های رشد برای بقیه هم راه بیفتد.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها