بازار مسکن در ایران رفتار جالبی دارد. به طور متوسط رشد قیمت در این بازار (خصوصا در بخش زمین) با میزان تورم درازمدت هماهنگ بوده است ولی رشد آن حالت جهشی دارد. معمولا یکی دو سال بعد از یک جهش قیمت های ظاهری ثابت است و در سال سوم جهتش های ۵۰-۶۰ درصدی در قیمت مشاهده می شود که تقریبا به اندازه جمع (مرکب) اثر تورم های چند سال قبل است.
حال این جا یک سوال پیش می آید: اگر به طور تاریخی به رفتار بازار مسکن نگاه کنیم این جهش های سه ساله را به طور متناوب مشاهده می کنیم. تقریبا می دانیم که بعد از هر جهش قیمت واقعی برای یکی دو سال نزولی خواهد بود و با فاصله گرفتن از جهش قبلی و نزدیک شدن به سال سوم و چهارم احتمال شرطی جهش به شدت بالا می رود. در نتیجه یک سرمایه گذار می تواند هم واره این استراتژی را انتخاب کند که در سال سوم وارد بازار مسکن شود و با نسبت شارپ (Sharp Ration) بالایی سود کسب کند. (نسبت شارپ تقسیم سود انتظاری به واریانس سرمایه گذاری است و هر چه بالاتر باشد در ریسک یک سان سود بیش تری به دست آمده است). قاعدتا سرمایه گذاران باید چنین الگویی در بازار را بشناسند و لذا فرآیند یادگیری بازار باید کم کم این رفتار جهشی را محو کند. چرا که در سال های قبل از جهش تقاضا برای سرمایه گذاری در مسکن بالا می رود و در نتیجه انتظار افزایش قیمت خودش را در قیمت های سال های قبل هم منعکس کرده و جهش ها را تبدیل به رشد هموار می کند.
جالب است که این اتفاق نیفتاده است. توجیه استاندارد قاعدتا می تواند این باشد که بازار مسکن نقدشوندگی پایین داشته و آستانه ورود به آن بالا است (شما حداقل باید چیزی حدود ۶۰ میلیون تومان به بالا داشته باشید تا بتوانید وارد سرمایه گذاری مسکن شوید). به دلیل این محدودیت ها قیمت ها نمی تواند در سال های قبل به راحتی تصحیح شود و لذا کسانی که در سال مناسب مسکن خریده اند سود زیاد برده و کسانی که در سال بعد می خرند ضرر هنگفت (با توجه به هزینه فرصت) می کنند. یک راه برای افزایش امکان تصحیح قیمت در بازار پایین آوردن آستانه ورود است. فروش مشتقات مالی مسکن (مثلا قراردادهای آتی مسکن) و یا فروش مسکن متری می تواند کمک کند که خریداران جزء هم وارد بازار شوند و لذا سیالیت و نقدشوندگی بازار به نحو موثری بهبود یابد.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید