در دانش گاه های دنیا یک لغت ترسناک وجود دارد به اسم دزدی ادبی (plagiarism) که دانش جویان بدجوری از آن می ترسند. طبق تعریف دایره المعارف حقوق آمریکا دزدی ادبی به معنی “عمل تخصیص دادن خلاقیت ادبی یک نفر دیگر یا گزیده ای از آن یا متن ناشی از آن گویی که خود (آقا/خانم دزد) آن را خلق کرده است”. در دانش گاه وین نرم افزاری وجود دارد که همه متون علمی تولید شده (مثلا تزها) به آن داده می شود و نرم افزار چک می کند که آیا پاراگراف هایی از متن هست که عینا از یک متن دیگر برداشته شده باشد و به آن ارجاع داده نشده باشد. چنین عملی به سختی مجازات می شود. مجازاتی که حتی ممکن است منجر به اخراج از دانش گاه شود.
سال ۸۱ جایی از من دعوت کرده بودند تا درسی در مورد مدیریت رشد شرکت ها بدهم. با توجه به این که موضوع برای اولین بار در ایران تدریس می شد و کتاب استاندارد جذابی هم برای آن نمی شناختم دست به کار شدم و از مجموعه ای از کتاب ها و مقالات (و ضمنا از پایان نامه فوق لیسانس یکی از دوستان با اجازه خودش) یک جزوه درسی کامل آماده کردم. نمی دانم چه کسی بعدا لطف کرد و بدون اجازه یا هماهنگی با من کل اسلایدها را به صورت نرم افزار پاورپوینت روی یک سایت عمومی قرار داد. من هم ماجرا را زیاد جدی نگرفتم. گذشت و چند روز پیش به تصادف فهمیدم که یکی از اساتید محترم یکی از دانش گاه درسی در همین رابطه تدریس می کند و اسلایدهایی که به اسم خودش در این درس استفاده می کند عین اسلایدهای بنده بدون حتی یک خط تغییر در متن یا رنگ یا فونت و غیره است. خوش بختانه این آقای استاد بدشانس وب سایتی هم برای درسش دارد و لینک اسلایدها هم روی سایت وجود دارد.
سال ها پیش به خانمی که آن موقع دانش جوی دکترا بودند و الان استاد دانش گاه هستند سفارش یک گزارش مشاوره ای دادیم. چند روز بعد گزارش آماده شد و ما از سرعت عمل ایشان در حیرت ماندیم. چون باید متن را ویرایش می کردم جملاتش خوب در ذهنم مانده بود. بعدا که مقاله دکتر نیلی در کتاب اقتصاد ایران را خواندم دیدم متنش چه قدر برایم آشنا است! چند ماه پیش هم خانمی که دانش جوی فوق لیسانس دانش گاه علم و صنعت بودند با من تماس گرفتند و گفتند که برای یک تحقیق درسی به متن پایان نامه فوق لیسانس من احتیاج دارند ولی به علت محدودیت های احمقانه حاکم بر کتاب خانه های ما نمی توانند به راحتی آن را مطالعه کنند. من هم متن کامل پایان نامه را برایشان ارسال کردم. ایشان چند هفته بعد ضمن تشکر گزارش پروژه خود را برایم ارسال کردند که ۹۰ درصد آن کپی پست کامل پایان نامه بود! از ایشان توضیح خواستم و ایشان خیلی خون سرد جواب دادند که من که متن تو را منتشر نکردم این فقط یک پروژه دانش جویی بود و قابل این حرف ها را نداشت. همین! یک ماه پیش به آقایی که در حال دفاع از پایان نامه فوق لیسانس است سفارش یک گزارش سیاست گذاری را دادم. متن را آماده کرد و وقتی آن را خواندم به نظرم رسید که مقدمه ای که نوشته کمی بی ربط است. در گوگل سرچ کردم و دیدم که عین متن یک سایت فارسی را به عنوان مقدمه و فصل یک گزارشش کپی کرده است. خلاصه داستان طولانی است.
این درست است که ما قانون جدی حقوق مولف خصوصا برای آثار خارجی در کشور نداریم و این درست است که مثلا در عرف رایج در کشور این عمل چندان عجب نیست که کسی متن یک کتاب استاندارد درسی را اسلاید کند و درس بدهد. حتی این هم چندان عجیب نیست که اسلایدهای یک درس خارجی را فارسی کند و استفاده کند. به هر حال هر چند همه این کارهایی که می کنیم در اساس نامتناسب با اصل حقوق مولف است ولی فعلا تحمل می شود. چیزی که حتی در این عرف بی اعتنا به حقوق مولف به شدت ناپسند است برداشتن متن فارسی یا اسلایدهای یک نفر به صورت کامل و استفاده از آن به اسم خود است. من اسم این آقای دکتری که این کار را کرده است هنوز ذکر نکرده ام چون فکر کردم شاید عذر قابل قبولی داشته باشند. مثلا ممکن است ایشان سفارش تهیه یک سری اسلاید را به یکی از دانش جویانشان داده باشند و این فرد سر استاد را کلاه گذاشته باشد یا مثلا ممکن است کسی اسلایدهای من را به اسم اسلایدهای باز و رایگان به ایشان داده باشد و الخ. به هر حال به او ایمیل زده ام و منتظر توضیح هستم. اگر توضیحشان قابل قبول نبود آن وقت اسمشان را افشاء خواهم کرد. در این افشاء من نفعی ندارم. سال ها است که آن درس را درس نمی دهم و کلا از این فضا بیرون آمده ام و کارراهه جدیدی برای خودم در پیش گرفته ام. تنها انگیزه ام مشارکت در جنبش مبارزه با بی شعوری است که محمود پیش نهاد می کند.
پ.ن: آقای استاد ایمیل زدند و توضیح دادند که این اسلایدها را دو سال پیش یک دانش جوی فوق لیسانسشان به اسم خودش به ایشان داده است و ایشان نمی دانستند که این دانش جو دزدی ادبی کرده و گرنه به او نمره نمی دادند! در ایمیل شان هیچ نشانه ای از تاسف یا عذرخواهی از این که حقوق من نقض شده نبود و اتفاقا خوش حال بودند که فهمیده اند تهیه کننده اسلایدها من بوده ام! به هر حال فرض می کنیم توضیح شان قانع کننده بود.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید