• اثر بحران جهانی بر اقتصاد ایران

    جمع‌بندی من این است که:

    ۱) قیمت نفت کاهش یافته و فعلا پایین خواهد ماند. در مورد این‌که آیا پایین‌تر از این هم خواهد رفت یا نه چیزی نمی‌دانم چون بستگی جدی به وضعیت بخش حقیقی اقتصاد در کشورهای توسعه‌یافته و اقتصادهای در حال گذر (چین و هند) و نیز واکنش‌های طرف عرضه و سرمایه‌گذاری‌ها دارد. پیش‌بینی در این بازارها کار کم‌دقت و پرخطایی است ولی بر اساس روان‌شناسی و ساختار بازارهای مالی به نظر می‌رسد که به علت از بین رفتن بانک‌های سرمایه گذاری و روحیه حاکم بر این بازارها تمایل به سرمایه‌گذاری‌های سوداگرانه در نفت و قراردادهای مشتقه محصولات اولیه کم خواهد بود و لذا برگشت آن بخش از جهش قیمتی ناشی از فعالیت سوداگرانه در آینده نزدیک چندان محتمل نخواهد بود.

    ۲) به خاطر سیاست‌های غلط سه سال گذشته حجم مصارف بودجه‌ای مبتنی بر ارز شدیدن بالا رفته و لذا کاهش درآمد ارزی کسری بودجه جدی را تحمیل خواهد کرد. اگر دولت بعدی بتواند با تفاهم‌ با مردم و گروه‌های سیاسی برخی از تعهدات بی حساب و کتاب قبلی را به تعویق بیندازد و یا منحل کند در همین قیمت‌ها هم اداره کشور کار خیلی سختی نخواهد بود. فراموش نکنیم که قیمت‌های فعلی حول و حوش میانگین تاریخی نفت هستند و این قیمتی است که کشور سال‌ها با آن اداره شده است.

    ۳) کشور ما حضور چندانی در بازارهای مالی و پولی جهانی ندارد. تقریبا هیچ بانک خارجی در ایران شعبه نداشته است و رقم سرمایه‌گذاری‌های ایران در سهام و مشتقات و دارایی‌های رهنی بسیار اندک (اگر نگوییم نزدیک به صفر) بوده است. بنا بر این بحران در بخش مالی تاثیر چندانی روی بخش مالی ما نخواهد داشت. هم‌چنین ما صادرات چندانی در بخش توریسم و خدمات صنعتی نداریم (مثل ترکیه) که کاهش تقاضا در این بخش‌ها اثرات شدید روی اقتصاد داخلی ما بر جای بگذارد.

    ۴) بحران در بخش مالی می‌توانست اثرات جدی روی تامین سرمایه‌ برای پروژه‌های توسعه‌ای و زیربنایی داشته باشد اگر در وضعیت تحریم نبودیم. فعلا چند سال است که به علت تحریم دست‌رسی شرکت‌ها و وزارت‌خانه‌ها به منابع مالی خارجی بسیار محدود شده است و لذا خشک شدن بازار اعتبارات در سطح جهانی آن اثر منفی که می‌توانست بر جای بگذارد را قبلا بر جای گذاشته است.

    ۵) بحران در بخش حقیقی عمدتا در بخش تقاضا برای محصول است که البته اثر خود را بعدا در توقف فعالیت‌های طرف عرضه هم نشان می‌دهد. کاهش تقاضا به معنی کاهش قیمت بسیاری از مواد اولیه خواهد بود. هم اکنون قیمت اکثر فلزات پایه به چیزی حدود یک سوم قیمت قبل از بحران رسیده است. قیمت مصالح ساختمانی و مواد غذایی هم کاهش داشته است. به تبع این کاهش‌ها قیمت محصول نهایی مثل اتومبیل هم به طور جدی کم شده است. این فرآیند باعث می‌شود تا بخشی از افت درآمد ارزی ناشی از کاهش قیمت نفت با کاهش قیمت کالاهای وارداتی جبران شود.

    ۶) اگر نرخ ارز آزاد نشود شرکت‌های صنعتی ایرانی که محصولات صادراتی دارند (مثل مس یا فرش) و یا محصول‌شان با رقبای خارجی در بازار داخلی رقابت می‌کند (مثلا صنایع فولاد) بسیار تحت فشار خواهند بود چرا که به علت کسری بودجه احتمالا نرخ تورم داخلی بالا می‌رود (طرف هزینه‌های تولید) و از طرف دیگر قیمت فروش محصولات‌شان در سطج جهانی (و یا تقاضا برای آن) کم می‌شود.

    ۷) اگر درآمدهای نفتی خیلی کم‌تر از هزینه‌های ریالی دولت باشد یک راه چاره آزادسازی قیمت ارز و افزایش قیمت رسمی دلار خواهد بود. البته با توجه به این که قیمت ارز در اقتصاد ایران به عنوان لنگر تورم هم عمل می‌کند این آزادسازی اثرات تورمی هم خواهد داشت و احتمالا سیاست‌گذار تا حد امکان از آن دوری خواهد کرد.

    ۸) اگر درآمدهای نفتی سال‌های گذشته هدر نرفته بود و مثلا در اوراق قرضه با درآمد ثابت سرمایه‌گذاری شده بود فرصت طلایی برای سرمایه‌گذاری صنعتی در کشور فراهم می‌شد چرا که به علت ورشکستگی شرکت‌ها هزینه خرید خط تولید و فناوری و دریافت خدمات مهندسی در دنیا کاهش یافته و کسی که الان پول داشته باشد می‌تواند با هزینه کم برای دوره بعد از بحران ظرفیت‌سازی کند.

    خلاصه این که به نظر می‌رسد اثرات منفی بحران برای ما شاید تا حدی کم‌تر از کشورهای دیگر باشد. چرا که ارتباط ما با دنیای بیرون عمدتا از یک طرف از طریق فروش نفت است که قیمت آن هنوز به حد بحرانی نرسیده و از طرف دیگر از طریق واردات است که وضعیت فعلی به نفع ما عمل می‌کند. به نظرم بخش‌هایی که در این دو سه سال خیلی اذیت خواهند شد حوزه‌هایی هستند که به سرمایه‌گذاری‌های جدید خدمات ارائه می‌کنند مثل شرکت‌های مهندسی مشاور و پیمان‌کاری و صنایع ماشین‌سازی و غیره. صنایعی که مواد مصرفی مثل مواد غذایی تولید می‌کنند احتمالا وضعیت بدی نخواهند داشت.

    نظر انتقادی شما؟

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها