خوب حتما خبر را تا الان شنیده اید. جایزه نوبل امسال به هورویج و مایرسون و مسکین به خاطر کارهایشان در حوزه طراحی مکانیسم رسید. من متاسفانه سرم خیلی شلوغ است و نمی توانم مطلب مفصل بنویسم فقط چند نکته به اشاره بگویم و بعدا خدمت برسم.
۱) آفرین بر روزبه حسینی که با قاطعیت پیش بینی کرد که جایزه امسال به احتمال زیاد در حوزه طراحی مکانیسم است و هورویج و مایرسون احتمالا جزو برندگان آن هستند. دقت پیش بینی روزبه فوق العاده بود.
۲) این جایزه از این حیث برای ایران مفید است که یکی از مهم ترین و پرکاربردترین حوزه های اقتصاد که اتفاقا یکی از ناشناخته ترین و مهجورترین بخش ها در ایران هست را سر زبان ها می اندازد و باعث می شود که علاقه مندان راجع به آن چیزهای بیش تری بیاموزند. تا جایی که من می دانم مبحث طراحی مکانیسم در هیچ دانشگاه ایران تدریس نمی شود. امسال تابستان پرویز قبله علی وند کلاس بسیار خوبی در این زمینه در شریف برگزار کرد که متاسفانه عده کمی در آن شرکت کردند. من هم در سمینار و کلاس گیم تئوری اشاره مختصری به مباحث مقدماتی طراحی مکانیسم (در قالب مثال طراحی حراج و قرارداد شغلی و تعادل های بیزین کامل) داشتم که البته فرصت نشد تکمیلش کنم.
۳) حالا طراحی مکانیسم چیست؟ مساله این است: شما طراح یک مکانیسم اقتصادی (مثلا مالیات گیری یا حراج یا استخدام افراد یا اعطای وام یا قیمت گذاری هزینه مکالمه موبایل و …) هستید که باید برداری از مقادیر را به عامل های اقتصادی تخصیص دهد (مثلا مالیات هر فرد یا برنده حراج یا حقوق فرد یا نرخ بهره وام یا قیمت مکالمه یا هزینه بیمه ماشین). اگر ما می توانستیم “نوع” (یعنی ترجیحات و سایر اطلاعات ذاتی) فرد را بشناسیم مساله ساده بود. مثلا اگر در یک حراج می دانستیم که جنس تحت حراج برای هر نفر چه قدر می ارزد نیازی به حراج نداشتیم. مستقیما می رفتیم به سراغ کسی که جنس برایش بالاترین ارزش را دارد و به آن قیمت جنس را به او می فروختیم. یا اگر می دانستیم ریسک وام گیرنده یا بهره وری متقاضی استخدام چه قدر است مستقیما قیمت وام یا دستمزد را تعیین می کردیم.
مشکل این است که در واقعیت ما “نوع” افراد را نمی شناسیم و افراد هم انگیزه دارند تا “نوع” خود را غلط گزارش کنند. مثلا وانمود کنند که راننده کم ریسکی هستند یا نیروی کار ماهری هستند. هنر طراحی مکانیسم این است که روشی طراحی می کند که افراد “نوع” خود را با صداقت بیان کنند! برای کسی که با نظریه بازی آشنا نیست این واقعا به یک معجزه می ماند ولی حقیقت دارد. یک قضیه هم در طراحی مکانیسم وجود دارد که اثبات می کند که برای هر مساله یک مکانیسم مستقیم معادل وجود دارد که هر فردی نوع خود را صادقانه اعلام می کند.
طراحی مکانیسم بر دو اصل استوار است. اصل اول عقلانیت فردی (IR) (یا اصل مشارکت) است و می گوید مکانیسم باید جوری باشد که با فرض تشخیص درست نوع عامل هر عاملی انگیزه داشته باشد که با مکانیسم وارد معامله شود. یعنی اگر من راننده خودرو هستم در صورت خرید قرارداد بیمه متناسب با نوع خودم مطلوبیتم افزایش می یابد. اصل دوم که در واقع قلب قضیه است به اصل سازگاری انگیزه ها (IC) معروف است و می گوید مکانیسم باید طوری باشد که هیچ “نوعی” انگیزه نداشته باشد “نوع” دیگری را برای خودش اعلام کند. مثلا قرارداد بیمه خودرو باید طوری طراحی شود که فرد کم ریسک برایش خرید قرارداد پرریسک به صرفه نباشد و فرد پرریسک هم از خرید قرارداد پرریسک منفعت بیشتری کسب کند.
کلمات کلیدی: جایزه نوبل اقتصاد ۲۰۰۷ ٬ هورویج و مایرسون و مسکین ٬ طراحی مکانیسم٬ “نوع” افراد٬ گزارش غلط٬ عقلانیت فردی٬ اصل مشارکت٬ سازگاری انگیزه ها٬
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید