چند سال پیش و پس از حذف یارانههای سوخت و هدفگذاری برابر کردن قیمت داخلی با قیمتهای فوب خلیجفارس، در سرمقالهای این مساله سیاستگزاری را طرح کردم که با توجه به تصادفی بودن لحظهای قیمتهای جهانی بنزین و نرخ ارز، اگر سیاستگزار بخواهد قیمتهای داخلی (ریالی) را با قیمتهای جهانی همسطح نگه دارد باید مرتبا قیمت داخلی سوخت را تغییر دهد. این کار ولی باعث تحمیل هزینه به بنگاهها و خانوادهها و افزایش عدم اطمینانهای اقتصادی میشود. از طرفی اگر دولت بخواهد فقط در ابتدای یک دوره قیمتها را با قیمت جهانی تنظیم کند ولی در میانه راه به آن دست نزد ممکن است قیمتهای داخلی در این فاصله انحراف زیادی از سطح جهانی پیدا کنند. عملا هم دیدیم که مثلا بعد از جهش نرخ ارز در سال ۹۰-۹۱ و عدم تغییر قیمتهای داخلی سوخت، شکاف قیمت داخل و خارج دوباره خیلی بزرگ شد. البته کاهش قیمت جهانی نفت در سال ۹۵ بعد از چند سال به کمک این موضوع آمد و شکاف کمتر شد. این موضوع در این سالها همیشه به عنوان یک موضوع پژوهش در ذهنم بود. در این تحقیق تصمیم گرفتیم این موضوع سیاستگزاری را در چارچوب رویکرد کنترل بهینه و به صورت یک مساله خاص کنترل ضربهای (Impulse Control) صورتبندی کنیم. در جریان حل مساله نهایتا به یک روش حل ریاضی رسیدیم که فراتر از مساله اولیه بود و مساله قیمتگذاری سوخت در کشورهایی مثل ما صرفا به عنوان یک کاربرد برای آن و به صورت خلاصهتر ذکر شد. روشی که در این مقاله طرح میکنیم رویکرد جدیدی برای مسائل «موانع بهینه» در حضور هزینههای تنظیم یا همان Adjustment Costs است. در مسایل موانع بهینه کنترلکننده دوست دارد یک فرآیند تصادفی را تا حد امکان نزدیک به نقطه بهینه نگه دارد ولی هر بار که بخواهد در سیستم مداخله کند باید هزینهای برای مداخله بپردازد. اگر...
ادامه مطلب ...