چون امسال قرار است فضای این وبلاگ بیشتر شبیه گذشتهها باشد سنت قبلی به اشتراک گذاشتن کتاب و موسیقی و فیلمهایی که ازشان لذت برده بودم را هم احیا میکنیم. فعلا برای دستگرمی یک چند تا از نمونههایی از فیلمهایی که این اواخر دیدم و به نظرم قابل توصیه بودند را معرفی میکنم. یک حسن این پستها است که خوانندگان هم سلیقه سینمایی آدم را میفهمند و فیلمهای دیگری توصیه میکنند که گاه بسیار با ارزش هستند و خودم نمیشناختهام. ۱) روزی روزگاری در آناتولی آخرین فیلم نوری بیلگه جیران که قبلا هم فیلم دوردست (اوزاک) را ازش معرفی کرده بودم. این وسط فیلم سه میمون را هم از او دیدم که بر خلاف دو فیلم قبلی مایههای قوی سینمای جریان اصلی ترکیه (به قول مرحوم هوشنگ کاووسی بگوییم فیلمترکی؟) را داشت و خیلی دوست نداشتم(۱). اگر اشتباه نکنم کارگردان مسیر کارش را از عکاسی شروع کرده و شاید به همین خاطر زیبایی تصویرها دست بالا را در هر دو فیلم دوردست و روزی روزگاری دارد. ۲) چهار ماه و سه هفته و دو روز٬ فیلمی عالی از Cristian Mungui فیلمساز نسبتا جوان رومانیایی. فیلم از دو جهت جذاب بود٬ هم از حیث نشان دادن موقعیت اخلاقی و وجودی شخصیتها و هم به واسطه تصویری که از زندگی دهه هشتاد در رومانی نشان میدهد. ۳) النا آخرین فیلم آندره زویاگینتسف که قبلا دو فیلم عالی بازگشت و تبعید (ترجمه دقیقی برای Banishment است؟) را از او دیده بودم. همانند دو فیلم دیگر حول محور رابطه والد/فرزندی و تعارضهای غریزی و اخلافی و با عناصر شخصیتی/تصویری مشترک مثل سکوت شخصیتها ولی بر خلاف دو فیلم قبلی در فضای شهری. خود کارگردان میگوید که در کارهایش سخت از تارکوفسکی و برگمن الهام گرفته است و این دقیقا حس من از دیدن فیلمهایش است٬ با این تفاوت که فضاها و تصویرها مدرن و...
ادامه مطلب ...