سعی میکنم ببینم تا چه حد میتوانم روندهای کلان یک رفتار جمعی در جامعه ایران را بفهمم. البته خیلی افسوس میخورم که ایران نیستم و درسهای زیادی که در این چند هفته میتوان از مشاهده رفتار مردم به دست آورد را از دست میدهم. حدود دو هفته تا انتخابات مانده و شرایط در حال تغییر است. حدسهایی میزنم و فردای انتخابات صحتش را میسنجم. درک من از دینامیک این تغییرات: ۱)پایگاه رای احمدینژاد مستحکم است و تعداد عددی آرایش در این دو هفته تغییر زیادی نخواهد کرد. حدس میزنم رای او با در نظر گرفتن دور قبل و رای کلی اصولگرایان و نتایج نظرسنجیهای اخیر چیزی حدود ۱۵ میلیون خواهد بود. ۲) موسوی پایگاه اجتماعی رایش را کمی تغییر داد. اولش روی رای تودههای پایین حساب میکرد ولی الان به سمت طبقه متوسط شهری ناراضی از شرایط فعلی کشیده شده است. ضمن اینکه اکثریت رایهای آذربایجان و تهران را خواهد داشت. نکته خاص در مورد موسوی شیب رشد رایها است. شیب رشد در انتخابات ایران برای کاندیدایی که روی موج رشد مینشیند نمایی است که دلیلش هم نیروهایی است که جنبه فیدبک مثبت دارند: – افزایش حمایتهای مالی در هفته های آخر با افزایش شانس برنده شدن – افزایش احتمال حضور در انتخابات برای کسانی که قبلن از پیروزی او ناامید بودند و لذا برایشان رای دادن به هزینهاش نمیارزید. وقت شانس پیروزی بیشتر میشود منافع احتمالی از هزینهها پیشی میگیرد. خصوصن وقتی شانس موثربودن رای (Pivot) در ابتدا نزدیک صفر است و با نزدیک شدن رای دو کاندیدای اول قدرت موثر بودن هر تک رای به شدت بالا میرود. – روانشناسی ملت ایران که به شدت تابع اتمسفر جمعی هستند. تردیدی ندارم که بخش قابل توجهی از کسانی که امروز تصمیم نگرفتهاند که رای بدهند تحت تاثیر جو روزها (یا حتی ساعتهای آخر روز رایگیری) نظرشان تغییر خواهد کرد....
ادامه مطلب ...