دوست عزیزی (که چون هنوز ازش اجازه نگرفتهام نامش را ذکر کنم در گفتن نامش احتیاط می کنم) در یک تحقیق جالب نشان داده است که بازار پیوند کلیه در ایران بازار بسیار کارایی است که دلیل آن به وجود آمدن مکانیسم پرداخت به اهدا کننده و مقداری سوبسید از طرف دولت است. معیار کارایی هم زمان انتظار برای دریافت کلیه از طرف بیماران است. ادبیات بازار پیوند اعضاء روی این موضوع بحث می کند که ممنوع کردن پرداخت به اهدا کننده باعث میشود که افراد صرفا با انگیزههای خیرخواهانه این کار را بکنند و چون از مشاهدات میدانیم که چنین انگیزههایی معمولا در میان افرادی با پیوندهای خانوادگی خیلی قوی است عملا سهم این نوع اهدا در کشورهای دارای ممنوعیت به سرعت رشد میکند. طبیعی است که اگر قرار باشد فقط خیرخواهی مشوق اهدا باشد عرضه به شدت محدودتر شده و زمان انتظار طولانی میشود. البته در بازار اهدا خون مکانیسمهای شبه بازاری دیگری مثل قرار گرفتن در اولویت دریافت در زمان نیاز نیز امتحان شده است که نمیدانم آیا در کلیه هم کاربرد دارد یا نه. به نظر من میتوانیم تجربه موفق بازار اهدا کلیه در ایران را به اعضاء دیگر بدن پس از مرگ مغزی هم تعمیم بدهیم (البته نمیدانم که آیا این ایده قبلا پیاده شده است یا نه). در حال حاضر بازار اهداء اعضا پس از مرگ مغزی اختصاص به افراد معدودی دارد که عمدتا از روی گرایشهای روشنفکرانه و اخلاقی تمایل خود را به استفاده از اعضایشان نشان میدهند. اگر فرض کنیم که کسانی که در معرض مرگ مغزی قرار میگیرند بیشتر به طبقات فقیرتر تعلق دارند (مثلا کسانی که با موتورسیکلت جا به جا میشوند و در معرض تصادف و ضربه مغزی هستند) این مکانیسم میتواند نوعی بیمه عمر برای خانواده فرد فراهم کند و مقداری از بار مشکلاتی که به علت از...
ادامه مطلب ...