• نوع دوستی

    یک آزمون تجربی برای دیدن این که انسان ها کاملا منفعت طلب نیستند و به مطلوبیت افراد دیگر هم توجه می کنند بحث باقی گذاشتن ارث است. اگر افراد صرفا به مطلوبیت شخص خود فکر کنند باید برنامه بهینه سازی دینامیکی زندگی خود را طوری تنظیم کنند که در آخر عمر خود دارایی باقی نگذارند. در عمل البته تحقق این موضوع ساده نیست چون افراد با عدم اطمینان در مورد مرگ و ریسک در مصارف و بازگشت سرمایه گذاری ها مواجه هستند و نمی دانند که دقیقا کی باید از دنیا بروند تا مصرف خود را متناسب با آن تنظیم کنند و موقع مرگ دارایی خود را به صفر برسانند. این باعث می شود تا سنجش این فرض هم ساده نباشد چون نمی توانیم عامل ریسک گریزی و عدم اطمینان را از عامل نوع دوستی تفکیک کنیم. اتفاقات جدیدی که در بازارهای مالی می افتد می تواند به بررسی این موضوع کمک کند. برخی مکانیسم های مالی جدید به افراد اجازه می دهد تا دارایی های خود را تحت یک قرارداد به یک شرکت واگذار کنند و در عوض تا زمان مرگ از دریافتی مناسبی برخوردار شوند. نرخ بازگشت روی این قرارداد قاعدتا بیشتر از سرمایه گذاری عادی است چون نهایتا پس از مرگ فرد دارایی هایش به شرکت سرمایه گذار می رسد. یک شکل عینی این قرارداد این است که فرد خانه خودش را به شرکت واگذار می کند ولی هم چنان در آن ساکن است. ضمن این که هر ماه سودی هم بابت خانه اش می گیرد و بعد از مرگش خانه به شرکت می رسد. اگر چنین مکانیسم هایی گسترش یابد و ببینیم که افراد زیادی آن را می خرند در این صورت فرض نوع دوستی نقض می شود چون به این ترتیب افراد همه دارایی خود را مصرف می کنند و چیزی برای خانواده باقی نمی...ادامه مطلب ...
  • تورم و پول با پشتوانه

    یکی دو نفر از دوستان پرسیدند که آیا در ایران هم پول بدون پشتوانه رایج است؟ به نظرم این سوال یک بحث جالب را باز می کند. در ذهن خودم چندین مکالمه در ایران را به خاطر می آورم که آدم ها از چاپ پول بدون پشتوانه شکایت کرده اند و آن را عامل تورم برشمرده اند. وقتی هم پرسیدم که منظور از پول بدون پشتوانه چیست پاسخ دادند یعنی پولی که معادلش طلا در خزانه نیست و الکی چاپ شده است. من نتوانستم قانون یا سند مشخصی که این موضوع را به طور روشن بیان کند پیدا کند و لذا با قاطعیت نمی توانم در مورد ایران نظر بدهم ولی حداقل می توانم بگویم که استدلالی که مردم در کوچه و خیابان می کنند به لحاظ منطقی اتفاقا خیلی بی راه نیست و حدس می زنم ممکن است زمینه تاریخی هم داشته باشد یعنی به دوره ای اشاره کند که شاید در ایران پول پشتوانه دار (Backed Money) رایج بوده است. من شخصا البته نمی دانم که آیا چنین دوره ای در تاریخ بانک داری ایران وجود داشته یا نه و فقط از روی صحبت مردم حدس می زنم که شاید چنین دوره ای بوده باشد. بخش منطقی صحبت فوق این جا است که در شرایطی که پول پشتوانه دار باشد تورم به سختی (یا با روند و دلایلی متفاوت) رخ می دهد. برای این که در پول پشتوانه دار ارزش هر قطعه اسکناس بر حسب فلز قیمتی (مثلا طلا) مشخص است و اگر قیمت متوسط طلا (با صرف نظر از تغییرات جهانی قیمت آن) با قیمت بقیه کالاها متناسب باشد تورم در اقتصاد نمی تواند رخ دهد. برای این که نمی توان از یک طرف در مقابل یک اسکناس همان یک گرم طلای سابق را طلب کرد ولی به ازای یک کیلوگوجه فرنگی دو برابر سابق اسکناس تحویل...ادامه مطلب ...
  • مید مارچ

    به قول یکی از رفقا این “مید مارچ” بدجوری روی اعصابه. تا حالا سه تا ریجکشن از ماستریخت و تینبرگن و فاینانس فرانفکورت گرفتم و دو سه تایی پذیرش. امیدوارم تا هفته دیگه نتیجه بقیه هم معلوم بشن که لااقل تکلیفم را بدونم. راستی تا حالا کسی را می شناسید که خودش (و نه هم سرش) از ویزای کانادا ریجکت شده باشه؟ ایده ای دارید که احتمالش چقدره که کانادا ویزا نده؟
  • پول بی پشتوانه

    یکی از دوستان پرسیده بود که منظور از پول بی پشتوانه (Fiat Money) که گفته ام فاقد ارزش ذاتی است چیست؟ این سوال خوبی است چون با برداشت های نسبتا غلطی در این زمینه مواجه شده ام. در یک طبقه بندی کلی پول به دو گروه پشتوانه دار (Backed Money) و بی پشتوانه (Fiat Money) تقسیم می شود. پول پشتوانه دار پولی است که هر برگه آن به دارنده اش این حق را می دهد که مقدار مشخصی از شی قیمتی (معمولا طلا) را طلب کند. این پول در برخی مقاطع تاریخی در کشورهای مختلف رایج بوده ولی الان دیگر رایج نیست. می توانید فرض کنید که در این حالت هر دلار مثلا معادل یک گرم طلا است و لذا می توانید یک دلار خود را به بانک صادرکننده ارائه داده و یک گرم طلای خود را تحویل بگیرید. در مقابل پول بی پشتوانه یا دستوری که در واقع همان پول رایج در عصر ما است تکه کاغذی است که هیچ شی با ارزشی در مقابل آن تعهد نشده است. این تکه کاغذ فقط مثل یک حافظه عمل می کند که نشان می دهد دارنده آن قبلا خدمتی را به کس دیگری ارائه داده است. بانک صادرکننده این پول (معمولا بانک مرکزی) فقط این تعهد را دارد که در مقابل پول کاغذی دریافت شده پول کاغذی تحویل بدهد. شما می توانید مثلا هزار تومانی را به بانک مرکزی بدهید و ده تا صد تومانی بگیرید ولی ادعای دیگری نمی توانید داشته باشید.
  • باز هم تعیین ناپذیری نرخ ارز

    واکنش ها نسبت به پست تعیین ناپذیری نرخ ارز عمدتا هم راه با ناباوری بود تا جایی که حتی دوستی پیش نهاد کرده بود که این کشف خودم را در شبکه دیسکاوری اعلام کنم. واقعیت این است که این موضوع کشف من نیست بل که تا جایی که می دانم اولین بار در سال ۱۹۷۹ توسط والاس در این مقاله مطرح شد و دو سال بعد هم توسط کیرکن و والاس در این مقاله بسط داده شد. در همان مقاله اول نشان داده می شود که بازار ارز خارجی اساسا بازاری متفاوت از بقیه کالاها است. چرا که پول کاغذی بی پشتوانه (Fiat Money) اساسا دارای ارزش ذاتی نیست و لذا اگر فرض آزاد بودن انتخاب انواع ارزهای خارجی در سبد دارایی برقرار باشد، بر خلاف بازارهای دیگر نسبت قیمت دو ارز نمی تواند از طریق عوامل بنیادی (Fundamentals) تعیین شود. در اکثر کامنت های دوستان این نکته نهفته بود که سعی می کنند قیمت ارز را بر اساس نوعی عرضه و تقاضای ارز تعیین کنند. ادعای مقاله اول این است که قیمت ارز “فقط و فقط” توسط سفته بازی (Speculation) تعیین می شود و به عبارت دیگر قیمت ارز روی هر مقداری می ایستد که عوامل بازار به آن باور داشته باشند. همان طور که در پست قبل هم نوشته بودم در یک اقتصاد باز عامل ها ممکن است از فردا توافق کنند که هر دلار را به دو یورو خرید و فروش کنند و پس فردا به نیم یورو. قیمت اسمی ارز از خلال همین توافق ها مشخص می شود. در حالی که در بازار کالا چنین اتفاقی غیرممکن است و نمی توان توافق کرد که مثلا از فردا یک سیب را با دو گلابی تعویض کنیم. قیمت نسبی سیب و گلابی دقیقا توسط بازار معلوم می شود. در حالی نسبت بین ریال و تومان فقط یک توافق...ادامه مطلب ...
  • موتور رهایی

    این سوال که چه عواملی در قرن بیستم باعث رشد قابل توجه در نرخ اشتغال زنان شده است سوال مهم و جالبی برای محققان حوزه اقتصاد خانواده و بازار کار است. توضیح ها البته متفاوت است. مثلا این مقاله که قبلا هم در موردش صحبت کردم موضوع را به کاهش شکاف دست مزد زن و مرد ربط می دهد. مقاله های دیگری (که در موردشان می نویسم) به تاثیرات فرهنگی کار زنان نسل قبل اشاره کرده و می گویند که فرزندان زنان شاغل آمادگی ذهنی بیش تری برای پذیرفتن کار زنان در بازار خواهند داشت و لذا اشتغال زنان خودش را در دوره های بعدی تقویت می کند. نظریه های دیگری هم موضوع را به تحول در ساختار و فن آوری انجام شغل ها در دهه حاضر و کاهش وابستگی کارها به قدرت بدنی و در نتیجه نزدیک شدن بهره وری زن و مرد مربوط می دانند. در این بین این مقاله تاثیرگذار فرضیه جالبی مطرح می کند. نویسندگان مقاله یک مدل پویای تعادل عمومی را شبیه سازی کرده اند و دو روند تاریخی مهم یعنی کاهش شکاف دست مزد و کاهش قیمت وسایل خانگی را به عنوان ورودی شبیه سازی استفاده کرده اند. مشاهدات مدل نشان می دهد که هیچ کدام از این دو عامل به تنهایی نمی تواند تغییر جدی در نرخ اشتغال زنان ایجاد کند. دلیل موضوع به لحاظ نظری هم قابل فهم است. اگر کاهش شکاف دست مزد به تنهایی رخ دهد زنان با این که ارزش بیش تری در بازار کار دارند ولی چون باید حداقلی از فعالیت های خانگی – مثلا پخت و پز و شست و شو – را انجام دهند نمی تواند به این افزایش دست مزد پاسخ دهند و از خانه بیرون بیایبند. از طرف دیگر اگر شکاف دست مزد ثابت بماند و فقط سطح فن آوری تولید خانگی بالا برود...ادامه مطلب ...
  • سخن رانی در شریف

    پویان مشایخ روز سه شنبه ساعت ۱:۳۰ در دانش کده مدیریت و اقتصاد شریف در مورد “مدیریت ریسک اعتباری و مقررات بانکی” سخن رانی می کند. لطفا قبل از رفتن مطمئن شوید که ورود برای افراد خارج دانشگاه آزاد است تا وقتتان تلف نشود.
  • مصیبت برنده

    اصطلاح مصیبت برنده (Winner’s Curse) بعد از ماجرایی که در صنعت نفت آمریکا در دهه ۵۰ اتفاق افتاد در یک مقاله مطرح شد. در این دهه مناقصه هایی برای واگذاری حق حفاری میدان های نفتی به شرکت ها برگزار شد و نهایتا کار به شرکتی که بالاترین قیمت را پیش نهاد داده بود واگذار شد. با این همه پس از شروع حفاری ها مشخص شد که پروژه ها سودآور نبوده است. بررسی مساله منجر به توسعه دادن مفهومی شد که در مورد موارد مشابه مصداق دارد. فرض کنید مناقصه یا مزایده ای برگزار می شود که در آن به علت عدم قطعیت اطلاعاتی ارزش ذاتی موضوع مناقصه به طور دقیق مشخص نیست. این موضوع می تواند مثلا پروژه برنامه نویسی باشد که برای اولین بار در ایران اجرا می شود و شرکت ها برآورد دقیقی از مسیر کار و میزان هزینه آن ندارند یا مثلا واگذاری اجازه بهره برداری از خدمات توریستی در آینده در یک پارک جنگلی نزدیک چالوس باشد. اگر در چنین مناقصه یا مزایده هایی درگیر بوده باشید می دانید که تخمین قیمت بسیار مشکل است و لذا قیمت پیش نهادی بسیار تقریبی است و در عمل می تواند انحراف زیادی داشته باشد. معمولا هم وقتی پاکت ها باز می شود تفاوت قیمت شرکت ها زیاد است (بر خلاف مثلا کارهای پیمان کاری که به علت استاندارد بودن کار و تجربه شرکت ها قیمت ها به هم نزدیک است). وقتی چنین شرایطی حاکم است هر شرکتی بر اساس اطلاعاتی که دارد و مهارتش در تخمین زدن، ارزیابی خاص خود را در مورد قیمت اعلام می کند. حال اگر از شما بپرسند که با دانستن قیمت همه شرکت ها به ترین تخمین از ارزش واقعی کار چیست چه می گویید؟ احتمالا شما هم موافقید که میانگین قیمت های پیش نهاد شده تخمین خوبی است و به ارزش واقعی...ادامه مطلب ...
  • حراج قیمت دوم

    من معمولا رویه حراج قیمت دوم (یا حراج ویکری) را به عنوان یک مثال ساده ولی جالب برای توضیح مفاهیم طراحی مکانیسم به کار می برم. یکی از اهداف طراحی مکانیسم این است که عامل ها را تشویق کند که اطلاعات خصوصی خود را به درستی آشکار کنند. با توجه به این که در بازار از اجبار خبری نیست هنر مکانیسم این است که رویه بازی را جوری طراحی کند که آشکارسازی صادقانه اطلاعات خصوصی هر عامل جزو انتخاب های عقلانی او باشد. به عبارت دیگر قاعده بازی باید به گونه ای باشد که اگر عامل دروغ بگوید اول از همه خودش ضرر کند. فرض کنید قصد داریم کالایی را به فروش برسانیم. ارزش این کالا برای فروشنده مشخص است. از طرف دیگر هر کدام از خریداران هم در ذهن خودش برای کالا ارزشی متصور است که لزوما با ارزش فروشنده یکی نیست و می تواند خیلی بالاتر از آن باشد. در واقع اگر مزایده به سرانجام برسد حداقل یک خریدار وجود داشته که ارزش کالا برایش بیش از ارزش کالا برای فروشنده بوده وگرنه این مبادله صورت نمی گرفت. مساله این است که در این بازی خریداران تمایل دارند تا ارزش حقیقی که کالا برایشان دارد را آشکار نکنند و تا حد امکان آن را پایین تر بیان کنند تا قیمت کم تری برای محصول بپردازند. حالا به این روش پیش نهاد شده توسط ویکری در سال ۱۹۶۱ فکر کنید. حراج به شیوه معمول پاکت های دربسته انجام می شود و برنده کسی است که بالاترین قیمت را پیش نهاد کند. منتهی فرق این حراج با روش قیمت اول (روش معمول) این است که برنده لازم نیست قیمتی که خودش پیش نهاد کرده را بپردازد بل که قیمت نفر بعد از خود (نفر دوم) را می پردازد. می توان به سادگی نشان داد که استراتژی غالب در این بازی...ادامه مطلب ...
  • تعیین ناپذیری نرخ ارز

    دو کشور را تصور کنید که بین آن ها تجارت آزاد برقرار است. ضمن این که پول ملی هر کدام در کشور دیگر قابل قبول است و می تواند برای خرید و فروش کالاها به کار رود. آمریکا و کانادا یا کشورهای اروپایی پیش از معرفی یورو یا احتمالا کشورهای عرب خلیج فارس نمونه ای از این ماجرا هستند. در این صورت به لحاظ تئوری نرخ برابری ارز این دو کشور می تواند هر رقم دل خواهی باشد و یا به عبارت دیگر هیچ عدد مشخصی برای نرخ ارز به دست نمی آید. دلیلش ساده است: نرخ ارز صرفا یک توافق است. فرض کنید دو پول الف (کشور اول) و ب (کشور دوم) داریم. با توجه به این که بین دو کشور تجارت آزاد برقرار است قیمت های کالاهای قابل مبادله در دو کشور یک سان خواهد بود. فرض کنید بازار قیمت ها را در هر دو کشور بر اساس ارز کشور الف تعیین کرده و مثلا قیمت تخم مرغ ۱۰ واحد الف به دست آمده است. حال فرض کنید نرخ ارز را معادل ۵ تعیین کنیم. در این صورت هر واحد ارز الف معادل پنج واحد ارز ب مبادله خواهد شد. قیمت تخم مرغ هم که ۱۰ واحد الف بود حالا می شود ۵۰ واحد ب. اگر نرخ ارز را به جای ۵ مثلا ۲۰ تعیین می کردیم قیمت تخم مرغ بر حسب ارز ب می شد ۲۰۰ واحد. برای این که موضوع برایتان ملموس شود ریال و تومان را به عنوان ارز دو کشور در نظر بگیرید که نرخ برابری آن ها ده است. فرض کنید که از فردا هر تومان را معادل ۵ ریال تعیین کنیم. هیچ اتفاق خاصی نمی افتد. قیمت همه چیز بر حساب ریال معلوم است و فقط وقتی می خواهیم چیزی را به تومان بدهیم به جای تقسیم بر ده رقم را بر...ادامه مطلب ...

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

بایگانی‌ها