• انجمن های نخبگان

    دقت کرده اید که در مقابل سنت ریشه دار انجمن های مخفی و نیمه مخفی نخبگان (مثلا فراماسونری یا انجمن جمجمه و استخوان) در غرب ما تقریبا هیچ نهاد مشابه جدی نداریم؟ این انجمن ها چند کارکرد مهم دارند : اولا برای نخبگان شبکه سازی و البته هویت سازی می کنند، ثانیا نوعی “عقلانیت ناشی از تجربه و عمل” را نسل به نسل منتقل می کنند و ثالثا یک جوری مسیر کلی جامعه را هدایت می کنند و نمی گذارند موج احساسات توده ای آن را به هر سو ببرد. “گسست” یکی از کلمات کلیدی است که رمز عدم پیش رفت جامعه ما را نشان می دهد و یکی از کارکردهای این نوع انجمن ها این است که جلوی گسست ها را بگیرند.
  • تکنولوژی و خانه داری زنان

    پیش رفت فن آوری در دو سه دهه اخیر باعث شده تا بهره وری بسیاری از فعالیت های مربوط به امور خانه به شدت افزایش پیدا کند. میکرویو، چرخ گوشت، مخلوط کن برقی، جاروبرقی، ماشین لباس شویی و ظرف شویی، اتوی ایستاده، پلوپز و الخ نمونه هایی از وسایلی هستند که بهره وری انجام فعالیت های رایج داخل خانه مثل تهیه غذا و نظافت را کاملا بالا برده اند. خب حالا سوال همیشگی اقتصاددانه : با این اوصاف و با نظر گرفتن این واقعیت که دست مزدهای زنان به نسبت پیش رفت های اساسی رخ داده در بهره وری فعالیت های منزل، چندان بالا نرفته است آیا گسترش استفاده از وسایل جدید در خانه داری باعث می شود که زنان بیش تر در بیرون خانه کار کنند یا کم تر؟ قاعدتا اولین جواب سر راست این است که “حتما بیرون بیش تر کار می کنند” چون سریع تر به کارهای خانه می رسند و می توانند زمان بیش تری برای کار کردن در بیرون خانه اختصاص دهند. و البته طبق معمول جواب درست این قدرها هم بدیهی نیست. متناسب با الگوی زندگی خانواده پیش رفت فن آوری در کارهای منزل ممکن است باعث شود زنان وقت بیش تری را برای کارهای منزل اختصاص دهند و کم تر بیرون از خانه کار کنند! کمی عجیب به نظر می رسد نه؟ فعلا بهش فکر کنید تا فردا دلیلش را توضیح دهم. البته اگر خیلی عجله دارید این پست را که چند ماه پیش در مورد بهره وری مصرف انرژی نوشتم بخوانید. در هر دو مورد اثر مشابهی می تواند رخ دهد.
  • کاربرد ریاضیات در اقتصاد غیر از ارتقاء دقت زبانی و مفهومی بحث ها یک تاثیر بسیار مهم – و تا حد زیادی ناشناخته – در جامعه اقتصاددان ها برجای گذاشته است. حاکم شدن زبان ریاضی در دوره های تحصیلات تکمیلی اقتصاد نقش نوعی فیلتر را در گزینش افراد برای ورود به دنیای حرفه ای اقتصاددان ها ایفا می کند. اگر این زبان با این شدت حاکم نبود و زبان علم اقتصاد به زبان داستان وار قرن نوزدهم و یا زبان رایج در برخی کشورهای اروپایی ادامه پیدا می کرد افراد خیلی بیش تری می توانستند از فیلتر آموزش اقتصاد گذشته و با اسم اقتصاددان وارد جامعه شوند. حال آن که این افراد با مشاهده این دشواری یا از ورود به حوزه صرف نظر می کنند و یا نمی توانند به عنوان اقتصاددان جدی مطرح شوند. از طرف دیگر جذابیت ریاضی اقتصاد باعث شده تا تعداد زیادی ریاضی دان – که معمولا در هر جامعه ای جزو به ترین ها هستند – وارد این حوزه شوند. هر دو عامل باعث شده است تا سطح متوسط قابلیت فردی اعضای جامعه اقتصاددان ها بالا برود. من این اثر را به وضوح در مورد خودم دیده ام. هم در بین هم کلاسی های اتریش من و هم در بین دوستان ایرانی کسانی هستند که از من خیلی قابل تر – باهوش تر، متمرکز تر یا پرکار تر- هستند. زبان ریاضی اقتصاد تفاوت قابلیت های ما را به خوبی برجسته کرده است در حالی که در یک فضای توصیفی ممکن بود من بتوانم خودم را هم سطح آن ها جا بزنم.
  • تئوری عدم عقلانیت

    ما برای رفتار عقلانی عامل ها نظریه انتخاب عقلانی (Rational Choice) را داریم که به ما می گوید فرد نماینده جامعه (Representative Agent) – خصوصا در جمعیت های بزرگ و در طول زمان – چگونه تصمیم می گیرد. طبیعی است که عده ای به این نظریه نقد داشته باشند. تا این جا مشکلی نیست مشکل این جا است که منتقدین معمولا به این توجه نمی کنند که ما برای “رفتار غیر عقلانی” (Irrational) تئوری نداریم و منتقدین هم چیز دندان گیری ارائه نکرده اند. حتی در چارچوب بحث عقلانیت محدود که موضوعی پذیرفته شده است هنوز روش دقیقی برای مدل کردن این محدودیت وجود ندارد. لذا وقتی شرط عقلانیت را رها کنیم وارد فضای گنگی می شویم که هیچ حرف روشنی راجع به تحلیل رفتار عامل نمی توانیم بزنیم. یک عامل با رفتار غیرعقلانی – یعنی عاملی که لزوما مطلوبیت خودش را بیشینه نمی کند – هر کاری می تواند بکند.
  • نت استیت

    تازه فهمیدم که تعداد بازدیدکننده وبلاگم خیلی بیش تر از این بوده که فکر می کردم. شمارنده نت استیت من نسخه قدیمی است که سایتش در ایران مسدود است لذا اکثر کسانی که از ایران وبلاگ را می خوانند جزو مراجعه کنندگان به حساب نمی آیند. نسخه جدید را که آدرسش باز است نصب کردم و با احتساب این که وسط روز کارش را شروع کرده بود با جهش ناگهانی تعداد بازدیدکننده مواجه شدم. اگر شما هم آیکون شمارنده با آدرس قدیمی دارید ممکن است این مساله برایتان پیش بیاید.
  • شوراها : یک

    به نظرم در کنار بقیه عوامل یک عامل که به جنبش اصلاحات لطمه جدی زد آدم های ناشناخته یا ضعیف دست چندمی بودند که به این جریان چسبیدند و دست آخر هم بزرگ ترین ضربه را در جریان شورای شهر اول و به تبع در انتخاب دوم شوراها زدند. در دور دوم خاتمی در کنار چند حزب ریشه دار و شناخته شده اصلاح طلب ناگهان سر و کله تعداد قابل توجهی روزنامه و حزب کم طرف دار و بی هویت پیدا شد که مدعی سهم بودند و آخر سر هم با غوغاهای پوپولیستی که سر جریان ممنوعیت فروش تراکم در زمان ملک مدنی راه انداختند کل شورای شهر تهران را فلج کردند. ابراهیم اصغرزاده هم که در جریان تاسیس حزب مشارکت به عنوان موسس دعوت نشده بود و کینه عمیقی از کسانی مثل عبدی – و ظاهرا خاتمی – به دل گرفته بود سردسته این حرکت ها بود. من تخمینی از شانس پیروزی اصلاح طلبان ندارم ولی می بینم که شانس کوچکی که ممکن است وجود داشته باشد با این سر و صداهایی که کسانی مثل کواکبیان راه انداخته اند رو به افول است. با توجه به قدرت رسانه ای جریان مقابل همین سر و صداهای آدم های دست دو می تواند به یک قدرت تخریبی اساسی علیه اصلاح طلبان تبدیل شود.
  • گروه های مقاله خوانی

    موسسه ما مثل بقیه جاهای مشابه سنتی دارد به اسم گروه های خوانش (Reading Groups) که در هر سه شاخه خرد و کلان و سنجی فعال است. در این گروه ها هر جلسه یک یا چند نفر مقاله هایی ارائه می کنند و در طول ارائه خود ارائه دهنده و بقیه شرکت کنندگان مقاله را نقد می کنند. گروه مقاله خوانی خرد با اسم رایج فرانسوی یعنی (Jour Fixe) خوانده می شود و هفتگی است. متاسفانه مقالات این گروه روی سایت نیست ولی فهرست ارائه ها را می توانید از این جا پیگیری کنید. موضوعی که این ترم روی آن متمرکز هستیم بحث نظریه تصمیم (Decision Theory) است که جزو مباحث مورد علاقه من است. مقالاتی که سعی می کنیم بخوانیم نوشته های کلیدی است که جمع بندی یا پیش نهادی برای فرموله کردن یک جنبه از رفتارهای انسانی ارائه کرده است. یکی از مباحث جالب در این حوزه مدل کردن مطلوبیت های متفاوت با مطلوبیت های کلاسیک مندرج در کتاب های درسی است. مثلا مطلوبیتی که فرد وضعیت افراد دیگر را در مطلوبیت خودش در نظر می گیرد یا وضعیتی که مجموعه بزرگ تری از انتخاب را به دلیل وسوسه ای که در آن وجود دارد کم تر از یک مجموعه کوچک تر دوست دارد. حالت دیگر هم مطلوبیت هایی است که مطلوبیت ناشی از مصارف آتی تابعی از مصرف امروز است. بحث های ریسک و عدم قطعیت و نحوه فرموله کردن ترجیحات تحت این شرایط هم موضوع دیگری در این حوزه است. این مباحث در زبان طبیعی و روزمره به سادگی قابل بیان است ولی برای وارد کردن آن به علم اقتصاد باید پایه های آکستوماتیک درستی برایش چیده شود تا در قالب یک تعریف مشخص و دقیق ریاضی فرموله شود. خوش بختانه از پس فردا یک درس تخصصی روی نظریه تصمیم داریم که لری بلوم نویسنده کتاب...ادامه مطلب ...
  • هفت روز یک سان

    حس این که هفت روز هفته برایت فرق خاصی ندارد در درازمدت فرسوده کننده است. سال ها است که روزگار من این جوری می گذرد و کار و تعطیلم با هم آمیخته است. تقریبا به جز زمانی کوتاهی در اوایل آمدنمان به وین که سر کار تمام وقت می رفتم – و لذا شنبه و یک شنبه روزهای متفاوتی با بقیه ایام هفته بودند – در چهار پنج سال گذشته تماما خودم برای روزهایم تصمیم گرفته ام. جنس کار هم طوری است که همیشه یک خروار کار داری که بلاخره باید تمامشان کنی، دخلی هم به روز هفته ندارد. بسیار پیش آمده که وسط هفته چند روز متوالی خانه نشین و یا آخر هفته پشت سر هم سر کار بوده ام. الان هم که ماه ها است که جز اندک کلاس هایی همه روزهایم به خواندن و گاهی نوشتن می گذرد. الان جمعه بعد از ظهر است و کارمند جماعت خوش حالند که دو روز آخر هفته را استراحت می کنند و در جنب و جوش هستند که زودتر تعطیل کنند و بروند خانه. ولی من دلم گرفته که برایم جمعه و شنبه و سه شنبه عملا هیچ فرقی نمی کند. این مساله ای است که احتمالا همه کسانی که حرفه شان تولید محتوی به صورت فردی است با آن دچار هستند.
  • پذیرش موسسه مطالعات پیش رفته وین

    موسسه سه دپارتمان در زمينه اقتصاد و جامعه شناسي و علوم سياسي دارد. البته فقط دپارتمان اقتصادش کاملا انگليسی زبان است و دو بخش دیگر تا حدی آلمانی زبان هستند. برنامه آموزشی اين جا يه دوره دو ساله معادل "درس های دوره دکترا" است و برنامه هم به شدت رياضی محور است و از درس های کيفی اقتصاد خبری نيست. چهار حوزه اصلی تخصص موسسه اقتصاد خرد و نظريه بازی ها و اقتصادسنجی و فايناس است که ظاهرا برنامه دکترای فایناس موسسه (با همکاری دو دانشگاه دیگر وین) در حوزه مالیه بنگاه (کورپوریت فاینانس) بالاترین رنک را در اروپای قاره ای دارد (دقت کنید که این پذیرش مربوط به دکترای فاینانس نیست). درس های سال دوم موسسه را تمام اساتید مدعو درس می دهند که معمولا از دانش گاه های خیلی خوب می آیند. این درس ها فرصتی برای آشنا شدن با اساتید معروف را فراهم می کند. موسسه برای پذیرش امتحان ورودی دارد و درس های امتحان هم رياضی عمومی و آمار و احتمال و مقدمات بسیار جزیی از اقتصادسنجی است که برای بچه های ایرانی در کل و مشخصا برای کسانی که لیسانس مهندسی یا علوم داشته باشند زياد سخت نيست. نمونه سوالات سال های قبل در همان صفحه پذیرش موجود است. امتحان در وین برگزار می شود و موسسه هم کاری لازم را برای دریافت ویزا انجام می دهد. هزینه کل سفر و اقامت برای امتحان را حدود 700 هزار تومان در نظر بگیرید. پارسال سعی کردیم که امتحان در تهران برگزار بشود و نشد. اگر امسال تعداد متقاضیان ایرانی خیلی زیاد باشد شاید بشود دوباره سعی کرد که این اتفاق بیفتد. موسسه سالیانه هشت یا نه نفر دانش جو می گیرد و ماهیانه هم 700 یورو بورس تحصیلی می دهد. امتیاز بزرگ این است که در مقابل این بورس هیچ کار دیگری - مثل تدریس و کمک به استاد - انتظار ندارد و دانش جو باید تمام دو سال را صرفا صرف تحصیل و تحقیق کند. برای چه کسانی ممکن است آمدن به این جا را توصیه کنم؟ من برای کسانی که می توانند در سی تا دانشگاه اول آمريکا يا دانشگاه های خوب انگليس و کانادا + ده دانش گاه اول اروپا پذيرش بگيرند آمدن به این جا را توصیه نمی کنم. هر چند کیفیت تدریس موسسه عالی است و حدس من این است که سطح ریاضی و قوت نظری درس ها گاهی از برخی از همین دانش گاه ها خیلی بالاتر است با این همه چون موسسه فقط همین برنامه دو ساله را دارد و برنامه دکترای آن هنوز راه اندازی نشده (هر چند تا سال آینده قول آن داده شده است) لذا این دوره دو ساله برای کسانی که می توانند مستقیم وارد دوره دکترا در یک دانش گاه خوب بشوند وقت تلف کردن خواهد بود. من البته شخصا از این دو سال راضی هستم و احساس نمی کنم اگر دوباره جایی دکترای اقتصاد شروع کنم وقتم تلف شده است چون دریچه مهمی برای ورود به اقتصاد ریاضی را برای من باز کرد و اگر جای دیگری بروم با پایه خیلی به تری می توانم درسم را شروع کنم. با این همه موسسه را برای سه گروه از افراد قویا توصیه می کنم: 1) کسانی که می خواهند یک دوره دو ساله نسبتا سنگين اقتصاد بخوانند و درک خوب و عميق از علم اقتصاد مدرن پيدا کنند و بعدش تصميم بگيرند که برای دکترا چه کار کنند (شايد مثلا بعدش بخواهند سياست گزاری عمومی يا برنامه ريزی منطقه ای يا مديريت يا مطالعات توسعه يا جامعه شناسي بخوانند). من شديدا اين گزينه را برای کسايي که می خواهند نهایتا در این تیپ رشته ها درس بخوانند و علاقه خوبی برای ساختن یک پایه اقتصادی دارند توصیه می کنم. 2) شانس پذيرش در دانشگاه های خوب را ندارند و می خواهند اين شانس را افزايش بدهند. یکی از سرویس های مهمی که موسسه به دانش جویان ارائه می کند بحث جایابی برای دوره بعدی تحصیلی است. دی روز بعد از مذاکرات لازم شاگرد اول دوره ما از تولوز پذیرش گرفت و دانش جوی تیرول استاد معروف آی آو شد. برای خود من چند تا گزینه را در نظر گرفته اند و مشغول مکاتبه و تماس تلفنی و غیره هستند تا ببینند چه کار می توانند بکنند. این ارتباطات شخصی روی شانس پذیرش بعدی به شدت تاثیر دارد. 3) گروهی که مثل من علاقه ای به رفتن به آمریکا ندارند و در عین حال می خواهند در یک سیستم آمریکایی تحصیل کنند می توانند در این دو سال درس های معادل دوره دکترا را بخوانند و بعد برای دکترا در یک دانش گاه خوب اروپایی اقدام کرده و تز خود را آن جا بنویسند. کل این روش حدود 5 تا 6 سال زمان می برد که تقریبا معادل زمان تحصیل در آمریکا است. با این ملاحظه که ضعف بزرگ برخی دانش گاه های اروپایی یعنی جدی نگرفتن درس های دوره دکترا را هم بر طرف می کند. بسیاری از دانش گاه های اروپایی خصوصا آن هایی که با موسسه تفاهم نامه هم کاری دارند این دو سال درس را به عنوان دروس دکترا قبول کرده و اجازه می دهند که فارغ التحصیلان موسسه مستقیم وارد مرحله تز بشوند. چند ملاحظه: 1) مدرک این موسسه به همان دلیلی که اول قضیه گفتم ارزش دانش گاهی ندارد یعنی به عنوان یک فوق لیسانس جدید ارزیابی نمی شود. با این همه در بازار کار کشورهای اروپایی زبان به شدت معتبر است. البته با توجه به این که موسسه فقط از فارغ التحصیلان فوق لیسانس پذیرش می کند این مشکل چندان حاد نیست چون همه فارغ التحصیلان قبلا فوق لیسانس دیگری گرفته اند. 2) بورس موسسه برای زندگی دو نفری کافی نیست. دانش جویان این موسسه برای دریافت خوابگاه در اولویت هستند و فورا بهشان خوابگاه می دهند. 3) سطح ریاضیات موسسه به شدت بالا است و هر سال هم بالاتر می رود. اگر احساس می کنید که ممکن است در ریاضیات دچار مشکل شوید کمی بیش تر فکر کنید. امتحان ورودی لزوما معیار خوبی برای تخمین نیست. این امتحان برای ایرانی ها معمولا آسان است ولی درس های اصلی ناگهان به شدت سخت می شود. 4) موسسه در حوزه های کاربردی - مثل اقتصاد شهری و بخش عمومی و توسعه و الخ - درس ندارد. درس ها همه روی موضوعات پایه و نظری اقتصاد متمرکز است. فهرست برخی از درس های امسال را می توانید این جا ببینید. این هم فهرست درس های سال قبل 5) اگر زبان انگلیسی تان خیلی ضعیف باشد روی کیفیت تحصیلی تان اثر منفی می گذارد. زبان آلمانی اصلا نیاز نیست.
    ادامه مطلب ...
  • یک سری باورهای عمومی یا کلیشه هست که شاید در شرایط بسیار کلی درست باشد ولی آن قدر هم که به نظر می رسد قطعی نیست. یکی که برای من زیاد اتفاق می افتد مربوط به باور عمومی رایج در مورد لزوم یاد گرفتن لغت انگلیسی از طریق دیکشنری انگلیسی به انگلیسی یا در داخل متن است. کلمات زیادی بوده که من به این شیوه یاد گرفته بودم و حس کلی از معنی آن داشتم. حتی بلد هم بودم که درست به کار ببرمش ولی فقط زمانی که ترجمه رایج فارسی اش را از کسی شنیدم مفهوم دقیق این کلمه با مفهومی که در ذهنم بود هماهنگ شد. به عبارت دیگر تجربه من می گوید گاهی نگاه کردن معنی در دیکشنری فارسی اتفاقا باعث یادگیری صحیح تر یا دقیق تری می شود.

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

بایگانی‌ها