• توضیح نهادگرایانه!

    سوال : چرا دست مزد بافندگان فرش دست باف در ایران پایین است؟ جواب مبتنی بر علم اقتصاد رایج : برای این که صنعت فرش دست باف به نسبت نیروی کار مشغول در آن سرمایه کمی دارد و انگیزه نوآوری در فرآیند تولید آن هم به خاطر اختصاصی نبودن نتایج (انتشار سریع) آن پایین است. از طرف دیگر نیروی کار آن معمولا در مناطقی جذب می شود که بهره وری نهایی نیروی کار در بخش های دیگر (از همه مهم تر کشاورزی) نزدیک به صفر است و خود نیروی کار هم قدرت کار در بخش های دیگر را ندارد. به علت تخصصی نبودن نیروی کار مانع ورود برای نیروهای جدید وجود ندارد و جا به جایی نیروی کار از بخش های دیگر به این بخش خیلی سریع صورت می گیرد. با در نظر گرفتن شرایط عرضه نیروی کار و بهره وری نهایی نیروی کار در این صنعت دست مزد این بخش به طور قابل ملاحظه ای از دست مزد بخش کشاورزی یا صنعت پایین تر خواهد بود. از ادبیات اقتصادی می دانیم که پایین بودن دست مزد باعث جذب نیروهای با کیفیت پایین تر به یک بخش شده و خود به عنوان مانعی “درون زا” برای رشد بهره وری و نوآوری عمل می کند. جواب استاد محترم مدعی نهادگرایی در ایران : صنعت فرش دست باف یک صنعت استثماری است که هم بافنده و هم اقتصاد ملی را استثمار می کند و دولت نیز به علت قدرت گروه های ذینفع قدرت تغییر آن را ندارد. تولید فرش توجیه اقتصادی ندارد و درآمد آن درصد کمی از هزینه ها را پوشش می دهد. دولت باید سعی کند طرحی پیاده کند که در آن درآمد ناشی از قالیبافی به خالقان واقعی آن برسد و نه به دلالان. ضمن این که دولت باید سعی کند صنعت فرش دست باف را با صنایعی جای...ادامه مطلب ...
  • موسیقی

    ببینید با این آهنگ نوستالژی خاصی دارید یا نه؟ ممنون از محمدرضا اعلم برای قراردادن آهنگ روی سایتش و نوید برای ارسال لینک. مجموعه ساری گلین در حال تکمیل شدن است. تا حالا سه چهار نسخه دیگر دریافت کرده ام که همه را این جا می گذارم.
  • کم بود داده و پایان نامه های اقتصادی

    بارها این را از دوستانی که در ایران هستند شنیده ام که چون در ایران “داده و اطلاعات” به دانش جویان نمی دهند پس نمی شود پایان نامه اقتصادی درست و حسابی نوشت. در بخش کامنت های مطلب مربوط به پایان نامه ها هم یکی دو نفر از دوستان باز همین شکایت را تکرار کرده بودند. من احتمالا با قسمت اول حرف دوستان موافق هستم که در ایران داده ها را راحت بیرون نمی دهند -و البته شک دارم که آیا آن داده هایی که منظور دوستان است را در جاهای دیگر دنیا راحت بیرون می دهند-. این نکته هم درست است که از دید مدل سازی اقتصادی کیفیت داده هایی که ما در ایران داریم معمولا پایین تر است مثلا طول سری زمانی شان کوتاه است یا فاصله بین دو مشاهده خیلی زیاد است یا متغیر فقط به صورت تجمیعی ارائه می شود (خصوصا آمارهای مربوط به رفاه خانوار و توزیع درآمد) و الخ. این ها همه درست است. ولی با این همه به نظرم می رسد از این مقدمه نمی توان به این نتیجه رسید که “پس در ایران پایان نامه ای که کلی گویی و مرور ادبیات و تاریخ نگاری نباشد و یک مساله خاص را بررسی کرده باشد نمی شود نوشت”. البته این بحث مفصل تر از این حرف ها است و من فقط چند نکته کوچک می گویم. ۱) این تصور که همه تحقیقات اقتصادی با استفاده از روش های اقتصادسنجی و داده و اطلاعات صورت می گیرد تصور کاملا اشتباهی است. بسیاری از مقالات و پایان نامه های اقتصادی به منظور توسعه یک مدل نظری (بخوانید ریاضی) برای تشریح یک داستان عام در دنیای بیرون و یا اثبات و گسترش حدس ها و قضیه های موجود در بخش های نظری اقتصاد – مثلا نظریه تعادل عمومی یا نظریه بازی ها – نوشته می شود....ادامه مطلب ...
  • آومن

    سخن رانی دی روز آومن خیلی جالب بود. موضوع مربوط به یکی از مقاله هایش بود که در دهه هشتاد منتشر کرده با عنوان : ” بررسی مساله ورشکستگی در تلموت با استفاده از روی کرد تئوری بازی ها”. ماجرا را با مساله ای فقهی شروع کرد که در آن اگر کسی بمیرد طبق آموزه های تلموت – مجموعه قواعد فقهی و مدنی یهودیت – زنانش متناسب با میزان ثروت او سهم های متفاوتی به عنوان مهریه می گیرند. مثلا اگر سه زن باشند که مهریه هایشان ۱۰۰ و ۲۰۰ و ۳۰۰ باشد و فرد درگذشته فقط ۱۰۰ واحد ثروت داشته باشد آن وقت هر کدام ۳۳٫۳ واحد می گیرند ولی اگر ثروت یک دفعه به ۲۰۰ واحد افزایش یابد آن وقت سهم افراد به ترتیب ۵۰ و ۷۵ و ۷۵ می شود و نهایتا اگر ثروت به ۳۰۰ برسد سهم ها به ۵۰ و ۱۰۰ و ۱۵۰ می رسد. می بینید که درصدی که گیر افراد می آید متناسب با رقم مورد ادعا تغییر می کند و این کمی عجیب است. آومن سعی کرد با بررسی مقررات دیگری در تلموت نشان دهد که اصلی وجود دارد که مبنایش این است که مقداری که هر طرفی به عنوان حق طرف دیگر به رسمیت می شناسد باید به طرف مقابل داده شود و باقی مانده به طور مساوی بین آن ها تقسیم شود. مثلا اگر دو نفر باشند که به ترتیب ادعای تملک ۵۰% و ۱۰۰% مالی را بکنند طبق این دستورالعمل آن مال به نسبت این ادعاها (دو و یک) تقسیم نمی شود بل که اول به نفر اول می گویند که تو قبول داری که ۵۰% مال تو است پس در این که ۵۰% مال فرد دیگر است شکی نیست و ۵۰% را به او می دهیم و بعد ۵۰% باقی مانده را به طور مساوی بین دو نفر...ادامه مطلب ...
  • پایان نامه انشاء وار

    دی شب یکی از دوستانم که در ایران فوق لیسانس فلسفه علم خوانده است این جا بود. می گفت هشتاد درصد پایان نامه های خوب علوم انسانی در ایران عمدتا به معرفی و مرور کلی یک مفهوم یا روی کرد جدید اختصاص می یابد. البته کسی درصد دقیق چنین نوع پایان نامه هایی را نمی داند ولی می شود تفاهم کرد که تعداد این نوع پایان های فوق لیسانس و حتی دکترا که به جای بررسی و مدل کردن یک مساله کاملا خاص روی بررسی یک حوزه یا معرفی ایده های یک فرد نوشته می شود درصد قابل توجهی را تشکیل می دهد. مثالش می تواند این باشد که به جای این که در دانش کده جامعه شناسی عنوان پایان نامه مثلا “تاثیر اختلاط قومی بر کیفیت تولید کارگاه های فرش دستی در جنوب استان قم” باشد دانش جویان پایان نامه هایی تحت عنوان “سرمایه اجتماعی روی کردی جدید در توسعه” یا “معرفی و مرور آثار کاستلز” بنویسند. زمانی که در دانش کده صنایع و مدیریت دانش جو بودم نوع گزارش های کارآموزی که نوشته می شد نیز از همین جنس بود. دانش جویی وارد شرکتی می شد و آخر سر گزارشی می داد که عین یک عکس خام از این شرکت بود. گزارشی که ابتدا حاوی اطلاعاتی از همه چیز با ربط و بی ربط شرکت بود و در ادامه واضح ترین مسایل شرکت مثل “پایین بودن بهره وری” و “از دست دادن سهم بازار” در آن شناسایی شده و نهایتا عمومی ترین راه حل های ممکن مثل “لزوم بازنگری در ساختار سازمانی” یا “پیاده سازی سیستم اطلاعاتی” پیش نهاد می شد. یادم هست یک بار مدیر تولید شرکتی که تجهیزات بسیار حساس و خاصی می ساخت از من خواست که یکی را به عنوان برنامه ریز تولید به او معرفی کنم. خود این مدیر تولید آدم دقیق و...ادامه مطلب ...
  • جامعه ما و نیاز به فریدمن های ایرانی

    رمز تاثیر‌گذاری فریدمن چه بود؟ به نظر مي‌رسد هنر بزرگ او در این بود که موقعیت میانه‌اي بین آکادمی و دنیای عمل برای خود انتخاب کرد و مخاطبان خود را به درستی تشخیص داد. اقتصاددانان جزو معدود دانشمندانی هستند که اثربخشی تلاش‌های علمی خود را نه صرفا به واسطه تولید و انتشار علم در دنیای دانشگاهی بلکه از طریق تغییر در نحوه اندیشیدن مردم و سیاستمداران محقق مي‌کنند. کار اقتصاددان زمانی موثر خواهد بود که مثل آبی به تدریج در لایه‌های مختلف تاثیرگذار بر سیاست‌ها، رهبران سیاسی و سیاستمداران، مدیران اجرایی، کارشناسان دولتی، اصحاب مطبوعات و نهایتا رای‌دهندگان نفوذ کرده و جهت تصمیمات آنها را تحت‌شعاع توصیه‌های خود قرار دهد. فریدمن با درک این موقعیت ویژه «زبان» و «مخاطب» خود را به درستی انتخاب کرد. در دنیای چپ زده (میراث مارکس) و گرفتار دخالت دولت (میراث کینز) او پرچم دفاع از اقتصاد آزاد را برداشت و به زبان مردم عادی و به ساده‌ترین شکل ممکن عمیق‌ترین مفاهیم اقتصادی را توضیح داد. در بین برندگان جایزه نوبل عده معدودی اقتصاددان یافت مي‌شوند که این شیوه را انتخاب کرده باشند و در بین فهرست انتشارات آنها کتاب‌هایی از جنس «آزادی انتخاب» و «سرمایه‌داری و آزادی» یافت شود.‌ هایک شاید تنها استثنای آن جمع باشد که او هم همانند فریدمن برای مخاطب عام کتاب‌هایی با عنوان‌های هشداردهنده‌اي همچون «راهی به سوی بندگی» را در نقد سوسیالیسم نوشت. با این همه در دنیای غرب دیگر به سختی مي‌توان انتظار ظهور فریدمن دیگری را داشت. دنیای علم اقتصاد در سه دهه گذشته دگرگون شده است. موضوعات در این علم به شدت تخصصی و جزیی شده و مردم و سياستمداران نیز دانش کافی نسبت به مبانی علم اقتصاد مدرن کسب کرده‌اند. از این حیث فریدمن اگر در دهه فعلی کار خود را شروع مي‌کرد شاید مسیر دیگری را طی مي‌کرد ولی سوال این است که آیا وضع کشور ما هم به همین شکل است؟ پاسخ منفی است. اگر از یک دقت علمی در پاسخ به این سوال صرف نظر کنیم شاید بتوانیم بگوییم وضعیت جامعه ما شبیه به اروپا و آمریکای دهه چهل و پنجاه میلادی است، همان دهه‌هایی که کسانی چون ‌هایک و فریدمن کار خود را آغاز کردند. وضعیتی که تصورات نادقیقی از آموزه‌های جذاب برخی مکاتب اقتصادی در ذهن و جان بخش‌های مهمی از جامعه و روشنفکران ایرانی رسوخ جدی دارد و از طرف دیگر هم برخی سیاست‌های اقتصادی دولت‌ها از حیث عدم تطابق با مبانی پایه‌اي علم اقتصاد مورد انتقاد است. در این وضعیت یکی از مهم‌ترین وظایف اقتصاددان ایرانی این است که تا مي‌تواند برای مخاطب عام و برای سياستمداران از مفاهیم اقتصادی بگوید و منطق اساسی این مفاهیم را تشریح کند. هنر اقتصاددان این خواهد بود که به غیراقتصاددانان نشان دهد که نتایج توصیه‌هایش چگونه قرار است زندگی واقعی او را تحت‌شعاع قرار دهد و این تاثیر از چه مجرایی جاری مي‌شود. بدون این زیرسازی فرهنگی شانس موفقیت سیاست‌های اصلاحی در اقتصاد ایران بسیار پایین خواهد بود.
    ادامه مطلب ...
  • موسیقی : ساری گلین

    ساری گلین (عروس زرد یا زردپوش) از ترانه های فولکوریک معروف آذری – ارمنی است که دقیق نمی دانم اصلش به کدام زبان است. من یک اجرای بسیار زیبا از متن ارمنی را دارم که روی نوار است و فایلش را ندارم. نسخه های فارسی ترانه هم بعدا خوانده شده و اگر اشتباه نکنم سرود انقلابی “پاییز آمد” هم بعدا روی ریتم این ترانه ساخته شد. احتمالا می دانید که در سی دی “به تماشای آب های سفید” حسین علی زاده هر سه اجرای ارمنی – ترکی – فارسی وجود دارد هر چند من نسخه های قدیمی تر را کاملا ترجیح می دهم. روی رایانه دیدم سه نسخه ساری گلین دارم که این جا می گذارمشان. اگر کسی فایل اجرای ارمنی قدیمی و پاییز آمد را هم داشت ممنون می شوم برایم بفرستد که این جا بگذارم. در کل از زیباترین و عاشقانه ترین ترانه هایی است که شنیده ام. اجرای ترکی قدیمی با کیفیت پایین تر اجرای ترکی مدرن اجرای فارسی (شاید با صدای ویگن)
  • رابرت آومن

    فردا رابرت آومن این جا سخن رانی دارد. آومن به هم راه شلینگ جایزه نوبل سال ۲۰۰۵ اقتصاد را به خاطر کارهایش در حوزه نظریه بازی به دست آورد ولی مشارکت علمی او در اقتصاد فقط به این زمینه محدود نمی شود. آومن متولد ۱۹۳۰ فرانکفورت (شهروند فعلی اسراییل) از ام.آی.تی دکترای ریاضی دارد و جزء ریاضی دان هایی است که در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی – وقتی آومن در دهه دوم و سوم عمرش بود- پایه های آکسوماتیک علم اقتصاد را به زبان ریاضی بازنویسی کردند. تا جایی که من می دانم کارهای او را می شود در سه گروه تقسیم بندی کرد: ۱) نظریه تصمیم (Decision Theory) : یکی از مهم ترین کارهای او در این حوزه بحث احتمال ذهنی (Subjective Probability) و به تبع آن معرفی مفهوم فضای آومن – آنسکمب بود که توسعه ای روی دامنه سویچ (Savage) به حساب می آید. این مفهوم فضا یکی از مفاهیمی است که کمک اساسی به تعریف مساله عدم قطعیت (Uncertainty) در نظریه تصمیم کرده است. فهم این مفهوم ساده نیست و من زیاد دیده ام که نویسندگان مقالات نمی توانند تمایز کافی بین فضای آ.آ و فضای سویج ارائه نمایند. فهم خود من این است که آ.آ روی کردی را پیش نهاد می کنند که در آن مساله عدم قطعیت – یعنی مساله ای که توضیح احتمالی عینی وجود ندارد – به دو مرحله شکسته می شود. خود آ.آ مرحله اول را شرط بندی روی اسب و مرحله دوم را شرط بندی روی رولت چرخان می نامند و منظورشان این است که مساله عدم قطعیت، خود به یک توزیع احتمالی ذهنی (شرط بندی اسب) روی یک توزیع احتمال عینی (رولت دوار) تبدیل می شود. ۲) نظریه بازی : تعادل هماهنگ شده که اتفاقا من به طور تصادفی در پست قبلی همین جا ازش اسم برده بودم توسط...ادامه مطلب ...
  • بوداپست

    کسی از دوستان از بوداپست این جا را می خونه؟ ان شاا… سه هفته دیگر چند روزی می رویم آن جا و چند تا سوال دارم.
  • تئوری سهام دار مسلط

    فرض کنید که شرکتی داریم که هیچ کدام از سهام دارانش به تنهایی بیش از ۵۰% سهام را ندارند. قضیه هایی وجود دارند که تحت شرایط مختلف نشان می دهد که کسی که بیش ترین میزان سهم را دارد (مثلا ۴۰%) نقش کلیدی در تصمیمات شرکت خواهد داشت و عملا می تواند بسیاری از موضوعات دل خواهش را به تصویب برساند. مدیریت شرکت هم بیش از همه باید حواسش به او باشد. این موضوع کمی غیرشهودی است و در نگاه اول به نظر می رسد که اگر یک طرف همین آدم ۴۰% باشد و طرف دیگر مثلا چهار تا سهام دار ۱۵% آن وقت قاعدتا طرف دوم اکثریت دارد و رای گیری را می برد. ولی بر خلاف این شهود اولیه می توان اثبات کرد که تعادل های نشی برای این بازی پیدا می شود که در آن همین یک سهام دار مسلط در رای گیری شرکت می کند و طرف دوم با این که روی هم اکثریت دارد رای گیری را می بازد. شهود اثبات برای یکی از حالت های ساده این است که نشان دهیم شرکت نفر مسلط (مثلا ۴۰%) و شرکت نکردن همه بقیه تعادل نش بازی است. ۱) با توجه به این که رای گیری هزینه دارد (باید وقت بگذاری و در جلسه شرکت کنی) در صورت حفظ نتیجه قبلی برای تیم ما رای ندادن به تر از رای دادن است. ۲) همیشه بردن (حتی با محاسبه هزینه رای دادن) به تر از باختن است. ۳) با مقدمات فوق آدم ها وقتی در رای گیری شرکت می کنند که رایشان نتیجه رای گیری را عوض کند. در غیر این صورت شرکت نمی کنند. خب حالا می توانید ببینید که اگر هیچ کدام از هم تیمی های من شرکت نکنند (فرض تعادل نش) آن وقت شرکت کردن من به تنهایی فقط هزینه اضافی به من تحمیل می...ادامه مطلب ...

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

بایگانی‌ها