• دانش گاه آزاد

    اگر اشتباه نکنم دانش گاه آزاد به پیش نهاد هاشمی رفسنجانی درست شده است. به نظرم او مردی است که همیشه چند قدم جلوتر از افق فکری حکومت و جامعه حرکت کرده است. تصورش را بکنید اگر در اوایل دهه شصت پایه دانش گاه آزاد گذاشته نمی شد و ایده آموزش عالی خصوصی در ایران در این سطح گسترده پیاده نمی شد وضعیت آموزش عالی در کشور چه قدر بحرانی تر از این که هست بود. می شود از کیفیت اداره یا آموزش دانش گاه آزاد انتقاد کرد ولی این را نمی توان فراموش کرد که این دانشگاه سبد انتخاب صد هزار نفر جوان را به طرز جدی گسترده تر کرده است. ضمن این که تاثیرات فرهنگی آن را نمی توان دست کم گرفت.
  • در دفاع از حقوق هفت میلیونی مددی

    خبرگزاری انتخاب چند روز پیش خبر غیررسمی مبتنی بر این که حقوق محمد مددی مدیرعامل تامین اجتماعی حدود هفت میلیون تومان است منتشر کرد. به درستی و غلطی خبر کاری ندارم. احتمالا تا حدی در مورد رقم عددی حقوق اغراق شده ولی این که ارزش ریالی حقوق و مزایای مدیرعامل تامین اجتماعی به رقمی مثل این نزدیک باشد خیلی غیرواقعی نیست. طبعا این خبر واکنش هایی را در بر خواهد داشت. احمد سیف عزیز هم مطلبی نوشته بود که البته مستقیما به این موضوع مربوط نبود و باعث شد یکی دو تا کامنت با هم رد و بدل بکنیم. بعد فکر کردم شاید بد نباشد کل ماجرا را این جا هم به بحث بگذاریم. ۱) سازمان تامین اجتماعی دو سازمان بزرگ را اداره می کند یکی شرکت سرمایه گذاری تامین و یکی هم بخش بیمه و درمان. سرمایه گذاری تامین یکی از بزرگ ترین هولدینگ های سرمایه گذاری در ایران است که رقم سرمایه آن به میلیاردها دلار بالغ می شود. مدیرعامل چنین شرکتی با این ابعاد همه جای دنیا حقوق و مزایایی بالای یک میلیون دلار در سال دارد. دست مزدها در ایران عین خارج نیست ولی لزوما هم خیلی فاصله ندارد. دست مزد بخش های تخصصی در ایران حدود یک چهارم خارج است بنا براین حقوق نود هزار دلاری برای مدیرعامل این نهاد خیلی خارج از چارچوب بازار کار نیست. ۲) مددی را من شخصا می شناسم و مدت نسبتا طولانی مشاور هولدینگی بودم که او مدتی مدیرعاملش بود. آدم خوش فکر و باقابلیتی است. قبل از دولت احمدی نژاد مدیرعامل یک هولدینگ بزرگ بخش خصوصی بود و در کنار آن هم یک شرکت خصوصی مهندسی را اداره می کرد و بعید می دانم که در بازار خصوصی درآمدی کم تر از رقم فعلی اش داشت. اتفاقا من خوش حالم که احمدی نژاد حداقل در این یک مورد...ادامه مطلب ...
  • موسیقی : هر که ما را یاد کرد …

    یکی از کارهای دولتمند خلف که خیلی دوست دارم. لینک از ملکوت.
  • کمپین مبارزه با فقر : جک سال

    وقتی می گویم بخش مهمی از اپوزسیون خارج از کشور کمی بیش از حد از مرحله پرت تشریف دارند دلایلی برای حرفم دارم. یک گروهی که نمی شناسمشان ولی ظاهرا برای خودشان فعال هستند هر از چندی ایمیل هایی برای وبلاگ نویسان می فرستند که متاسفانه من هم دریافتشان می کنم. از خواندنشان گاهی حس عصبانیت و گاهی هم حس خنده بهم دست می دهد. دی روز دوباره ایمیلی رسید که خبر از تشکیل گروهی تحت عنوان “کمپین مبارزه با فقر” می داد و در آن بر تحقق مطالبات زیر در ایران تاکید شده بود. البته دوستان فراموش نکرده بودند که در یک تحلیل عمیق همه دلایل وضع جاری را غیر از حکومت فعلی به مناسبات بیماری گونه سرمایه داری هم نسبت دهند. حالا این شما و این هم مطالبات دوستان ما: ١ : حداقل دستمزد رسمی باید تضمین کننده یک زندگی مرفه و در خور شان انسان باشد. حامد : ممنون از تذکر دوستان! این تعریف را به ادبیات سیاست گذاری اضافه می کنیم. ٢ : بیمه بیکارى مکفى براى همه افراد آماده به کار بالای ١۶ سال . پرداخت بیمه بیکاری به کلیه کسانیکه به علل جسمی توان اشتغال به کار را ندارند. پرداخت بیمه بازنشستگی مکفی براى زنان و مردان ۵۵ سال به بالا. حامد : سن بازنشستگی الان در اروپا بالای ۶۰ و گاهی ۶۵ سال است. دوستان از اروپا هم جلو زده اند. ٣ : کاهش ساعت کار به حداکثر ٣� ساعت کار در هفته ( ۵ روز شش ساعته). حامد : آقا همه با هم بریم ایران تحت حکومت دوستان. تصورش را بکنید: فقط سی ساعت کار در هفته! کجای دنیا چنین بهشتی را می شه پیدا کرد. ۴ : قرار گرفتن کلیه کودکان و نوجوانان زیر ١۶ سال که فاقد تامین معیشتی و رفاهی از طریق خانواده میباشند تحت تکفل دولت. ۵ :...ادامه مطلب ...
  • جی آر آی

    کسی ایده دقیق راجع به تاثیرداشتن / بی تاثیری بخش وربال جی آر ای داره؟ من روایت های نیمه متناقض شنیدم. بعضی با قطعیت می گن که اصلا اهمیتی نداره و بعضی می گن که تا حدی تاثیر داره. می شه تجربه های خودتون را برام بگید. اگر نظرتون اینه که مهمه توصیه ای برای منبع و روش مطالعه دارید؟ مثلا لینک یا کتاب خاصی؟ (چهار هفته وقت دارم!) حامد : از همه دوستانی که لطف کردند و جواب دادند ممنونم. فکر کنم ایده قضیه دستم اومد. ظاهرا برای احتیاط هم شده به تر است یک حداقلی را حفظ کرد. توصیه استادم هم این بود که بعضی دانشکده ها ممکن است به خاطر نمره پایین وربال پیش نهاد تدریس را با احتیاط بدهند و لذا به تر است نمره وربال خیلی پایین نباشد.
  • چشمه ای از شاه کارهای همیشگی ایسنا

    تغییر واحد سنجش میزان انتقال اطلاعات از بایت به وات : “وی با بیان اینکه در تابستان خط پهنای باند دانشکده از ۱۲۸ به ۵۱۲ کیلو وات افزایش یافته است …”
  • چگونه می توان وضع علم اقتصاد را در ایران به تر کرد : پرده سوم

    این پست در واقع نوعی پاسخ به تعدادی از کامنت های پست قبلی هم محسوب می شود. ۱) بسیاری از پدیده ها در سطج جامعه رابطه مرغ و تخم مرغی دارند یعنی رابطه علیت بیشنان از دو طرف برقرار است. البته این رابطه لزوما به صورت هم زمان رخ نمی دهد ولی معمولا برای بیننده عادی تشخیص تاخیر زمانی بین تاثیرات ساده نیست. در مورد ضعیف بودن علم اقتصاد (و البته حوزه های دیگری مثل مدیریت و جامعه شناسی) هم می توان این رابطه دو طرفه را به خوبی دید : اقتصاددان خوب در کشور کم داریم چون مشتری درست و حسابی برایش نیست. از طرف دیگر برای این علم مشتری درست و حسابی نداریم چون اقتصاددان های خوبی نداریم که تقاضا ایجاد کنند. ۲) این که تقاضا نقش مهمی در شکل دهی به وضعیت فعلی داشته شکی نیست. البته باید بین وضعیت کمی و کیفی تقاضا تمایز قایل شد. در رشته هایی مثل اقتصاد تقاضای “کمی” لزوما پایین نیست و میلیاردها تومان پول در قالب طرح های پژوهشی و مشاوره ای در این زمینه خرج می شود و بلاخره اساتید و فارغ التحصیلان اقتصاد (حتی تندترین اعضای اپوزسیون مثل رییس دانا و رحیم زاده اسکویی) هم پول های خوبی گیرشان می آید. مساله اصلی پایین بودن کیفیت تقاضا است. عمده پروژه های حوزه اقتصاد در ایران سرفصل های کلی دارد (مثلا طرح توسعه استان سیستان !) که روی یک مساله مشخص متمرکز نیست و لذا محقق و مشاور را ترغیب می کند که به جای تمرکز دقیق روی یک موضوع حرف های کلی غیرقابل ابطال بزند. من بارها حتی این را هم دیده ام که در پروژه هایی که جنبه مشخص تر و دقیق تر دارند نهاد کارفرمایی آن قدر ضعیف است که مشاور هر چه تحویل بدهد چند تایی اشکال ظاهری می گیرد و نهایتا کار را قبول...ادامه مطلب ...
  • انتری که لوطی اش مرده بود

    این داستان صادق چوبک را خیلی دوست داشتم بخوانم و هیچ وقت فرصت دست نداده بود. امروز حین وب گردی دیدم سایتی متن کامل آن را گذاشته است. اگر علاقه مند هستید بخوانید و لذت ببرید.
  • تورم جهیزیه در هندوستان : نقش نظام کاستی

    مطالعات متعدد نشان می دهد که با ثابت نگه داشتن ثروت خانواده ها و کیفیت داماد و حذف اثر تورم، ارزش جهیزیه ها در هند طی قرن گذشته به شدت بالا رفته است. برخی مطالعات این رقم را تا ۲۰ برابر هم تخمین می زنند. نتیجه این تورم جهیزیه ای فشار به خانواده عروس، سوزاندن عروس به خاطر کم ارزش بودن جهیزیه اش و فشار بر روی دختران ازدواج نکرده است. این موضوع در حالی اتفاق می افتد که رقم جهیزیه در بسیاری از کشورهای دنیا به شدت کاهش پیدا کرده است. سیوان اندرسون استاد دانشگاه بریتیش کلمبیا روی موضوع جهیزیه متمرکز است و مقالات مختلفی در این باب نوشته است. او در مقاله ای سعی می کند توضیح اقتصادی برای این پدیده ارائه نماید. البته توضیح هایی مثل “چشم و هم چشمی” توسط جامعه شناسان ارائه شده است ولی شاید بد نباشد توضیح اقتصاددان ها از همین پدیده چشم و هم چشمی را به شکلی جزیی تر و تحلیلی تر بشنویم. برای این کار اول از همه باید ببینیم در قرن گذشته چه اتفاقی در هندوستان افتاده است؟ اتفاق مهم این بوده که با آغاز عصر نوسازی و بعد از آن شروع کار دولت ملی نقش طبقات اجتماعی (کاست ها) در تخصیص فرصت های آموزشی و شغلی به افراد تضعیف شده است. پیش از آن شغل هر کس به شدت وابسته به کاستی بود که در آن قرار داشت و طبعا شغل های ممتاز به افراد طبقه های بالا می رسید. طبیعی است که اگر این سیستم در کار باشد ثروت هر فرد نمی تواند از سقف مجازی که طبقه اش اجازه می دهد بالاتر برود. ضمن این که افراد داخل یک طبقه هم شغل های کما بیش مشابهی خواهند داشت. با ورود فرآیند نوسازی این ترتیبات برهم زده شد و افراد بدون توجه به طبقه ای که در...ادامه مطلب ...
  • موسیقی

    سرود رود را شنیده اید؟ برای آن که اهل کوه بودند این سرود خاطره انگیز است. اگر دوست داشتید از این جا گوش کنید.

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

بایگانی‌ها