شاید بد نباشد یک توضیحی راجع به رابطه ریسک و بازده بدهم. وقتی می گوییم عموم مردم به دلیل ریسک گریزی شان، بازده بالاتری را در قبال ریسک طلب می کنند معنی آن این نیست که در دارایی های ریسکی “امید ریاضی” بازده کم تر از دارایی بدون ریسک است. بل که با وجود “میانگین بازده یک سان” بین یک دارایی ریسکی و یک دارایی قطعی ترجیح می دهند دارایی بدون ریسک را انتخاب کنند. اگر هم دارایی ریسکی را انتخاب کنند آن وقت در مقایسه با یک دارایی بدون ریسک میانگین بازده بالاتری را طلب می کنند. این مثال شاید کمک کند. فرض کنید یک گزینه خرید اوراق مشارکت با سود قطعی ۲۰% است و یک گزینه هم سرمایه گذاری در سهامی که به احتمال ۵۰% سود ۱۵% و به احتمال ۵۰% سود ۲۵% می دهد. اگر دقت کنید میانگین بازده دو دارایی کاملا با هم برابر است ولی از دید یک آدم ریسک گریز گزینه اول مطلوبیت بیش تری دارد. این آدم بسته به میزان ریسک گریزی اش ممکن است حتی اوراق مشارکت ۲۰% را به سهامی که مثلا به احتمال ۵۰% بازده ۱۶% و به احتمال ۵۰% بازده ۲۶ درصد دارد ترجیح بدهد. یعنی یک دارایی قطعی ۲۰% برای او با ارزش تر از یک دارایی ریسکی ۲۱% است. ریسک گریزی آدم ها عمدتا یک موضوع روانی است و گرنه با محاسبات احتمال معلوم است که دارایی دوم میانگین بازده بیش تری تولید می کند. حال اگر آدم ها سطح ریسک گریزی های مختلفی داشته باشند بین آن ها مبادله هایی شکل می گیرد. مثلا یک نفر که ریسک پذیر است (کارافرین) به کسی که ریسک گریز است (کارمند) می گوید حاضری بازده ۲۵% ریسکی خودت را به من بدهی و در عوض بازده ۲۰% بدون ریسک دریافت کنی؟ اگر او قبول کند، فرد ریسک پذیر (کارآفرین...
ادامه مطلب ...