• تا جایی که من می فهمم آدم هایی که در ایران وقت خود را صرف تمرکز روی خلق نتایج با کیفیت و جدید به صورت انفرادی یا در قالب یک تیم کوچک کرده اند اثر خیلی جدی تری از کسانی داشته اند که دنبال درست کردن نهاد و انجمن و گروه بوده اند. می دانم که در نگاه اول ممکن است خلاف این به نظر برسد.
  • کلاس های ایران

    ممکن است تا دو سه روز بعد که می روم ایران دست رسی به اینترنت نداشته باشم. بنابراین پیشاپیش می نویسم. ظاهرا برنامه های ایران دارد گسترده تر می شود. هفته بعد سفری دو روزه به اراک خواهم داشت. کسی از دوستان آن جا هست غروب گپی بزنیم؟ هفته بعدش هم می روم مشهد. به دوستانی که محبت کرده اند و پیام داده اند خبر دقیقش را می دهم. یک سفر اصفهان هم جور شد. مسعود خان برجیان، حضرت محسن مومنی، حسین آقای نثر ما و بقیه روشن فکران دینی و غیردینی مقیم اصفهان فکر کنم بلاخره زمانش شد خدمت برسیم. یکی از دوستان هم زحمت کشیده و لینک کلاس های ثنارای را فرستاده است. کلاس اقتصاد کاربردی برای مدیران فعلا به تاخیر افتاده و شاید شهریور برگزار شود. ولی دوره طرح تجاری و مدیریت رشد برقرار خواهد بود. جهت اطلاع دوستانی که پرسیده بودند کلاس عمومی کرمان یک برنامه دو روزه مدیریت استراتژیک است و لینکش این جا است. با شرکت مجری صحبت می کنم که اگر امکانش بود برای دوستان وبلاگی تخفیف بگیریم. البته سوابق من را خیلی دقیق ننوشته اند و کمی اغراق شده است. جلسه اول کلاس گیم شریف را هم فکر کنم هفته سوم مرداد برگزار کنیم. در جلسه اول راجع به طرح کار صحبت می کنم و برای هر کدام از مباحث یک نمونه بازی کلاسیک معرفی می کنم تا چارچوب بحث روشن شود و شرکت کنندگان تصمیم خود را بگیرند. کلاس ترکیبی از مباحث شهودی و ریاضی را پوشش خواهد داد. در مباحث مربوط به فرم گسترده و تعادل نش ممکن است کمی وارد مباحث فنی تر بشویم. همان طور که گفتم خبر دقیقش را می دهم. یک نشست باحال هم خواهیم داشت. یکی از دوستان لطف کرده و یک جلسه دعوتم کرده بروم مجله زنان. فکر کنم اسم جلسه چیزی باشد شبیه...ادامه مطلب ...
  • اثر ارتجاعی

    به نظر شما اگر بهره وری مصرف انرژی در کشوری افزایش یابد مصرف کل آن در کشور چه تغییری می کند؟ جالب است که بر خلاف حدس اولیه کل مصرف انرژی می تواند بالا برود! این اثر را اصطلاح اثر ارتجاعی (Rebound Effect) می گویند و منظور از آن تحولی در اقتصاد است که در دور بعدی سر و کله اش دوباره پیدا می شود. مکانیسم این اثر کمی عجیب خیلی پیچیده نیست. دلیل اول آن این است که وقتی بهره وری مصرف انرژی بالا می رود یعنی مثلا خانه ها در مقابل اتلاف انرژی مقاوم تر می شوند یا خودروها مصرف کم تری دارند «قیمت نسبی مصرف انرژی» کم تر می شود. فرضا شما اگر قبلا برای یک مسافرت صد کیلومتری ده لیتر بنزین مصرف می کردید الان باید پنج لیتر مصرف کنید. در نتیجه مثل هر کالای دیگری وقتی قیمت انرژی پایین رود تقاضا برای آن بیش تر می شود. مثلا حالا که مسافرت خرج کم تری دارد مردم تقاضا برای سفرهای طولانی تر خواهند داشت. یا اگر گرم کردن خانه ارزان تر تمام شود ممکن است اتاق های بیش تری را گرم نگاه دارند یا دوش های آب گرم بیش تر و طولانی تری بگیرند یا در زمستان دمای خانه را بالا نگه دارند و در عوض لباس زمستانی نپوشند و الخ. دلیل دیگر به اثر درآمدی معروف است. وقتی بهره وری انرژی بالا رود درآمد کشور بیش تر می شود و در نتیجه تقاضای مردم برای کالاهای مختلف از جمله انرژی افزایش می یابد. اثر ارتجاعی را در جایی مثل بازار کار هم می توانیم ببینم. اگر بهره وری نیروی کار بالا برود به علت ارزان شدن نسبی آن تقاضا برایش بالا می رود. برای این که بنگاه ها در انتخاب ترکیب بهینه سرمایه و نیروی کار بیش تر به سمت نیروی کار متمایل خواهند بود....ادامه مطلب ...
  • قربانی عقلانیت خود

    در نظریه بازی ها اصطلاح جالبی است تحت عنوان «قربانی عقلانیت خود شدن». معنی این حرف این است که حریف شما اگر بداند که شما یک بازی گر عقلانی هستید آن گاه مطمئن خواهد بود که شما در هر موقعیتی گزینه ای را انتخاب خواهید کرد که منافع خودتان را بیشینه کند و استراتژی های دیگر را کنار خواهید گذاشت. حتی اگر قبلا تهدید کرده باشید که استراتژی دیگری را در پیش خواهید گرفت. فرض کنید مقابل حریفی هستید و حریف می تواند استراتژی جنگیدن یا صلح را در پیش بگیرد. شما به حریف گفته اید که اگر به شما حمله کند شما حمله او را با بمب اتمی پاسخ خواهید داد. این حمله اتمی حریف شما را نابود می کند ولی در عوض به خود شما هم آسیب های جدی وارد می کند. استراتژی دیگر شما این است که حتی اگر حریف حمله کرد با روش های معمول با او بجنگید. در این صورت او از این جنگ نفع خواهد برد ولی شما هم در عوض هزینه خیلی کم تری به نسبت استفاده از بمب اتمی در جنگ خواهید پرداخت. حال خود را در موقعیت حریف تصور کنید. او از شما این تهدید را دریافت کرده که اگر حمله کند با پاسخ اتمی مواجه خواهد شد. ولی در تحلیل بازی فرض می کند که به شما حمله کرده است. آن گاه چون شما یک بازی گر عقلانی هستید «علی رغم تهدید قبلی خود» از بمب اتمی استفاده نخواهید کرد چون در این موقعیت جدید عدم استفاده از بمب فایده بیش تری برای خود شما هم دارد. در واقع حریف با دانستن این که شما عقلانی رفتار خواهید کرد تهدید شما را یک بلوف غیر عملی تلقی می کند و شما قربانی عقلانیت خود شده و نمی توانید جلوی حمله حریف را بگیرید. در زندگی روزمره از این مثال ها...ادامه مطلب ...
  • قاچاق سوخت و تامین اجتماعی

    وقتی یک سری مکانیسم ها خوب کار نکند مکانیسم های دیگری ممکن است نقش آن را بر عهده بگیرند. قاچاق سوخت در ابعاد کوچک و شخصی در واقع نوعی مکانیسم بازتوزیع درآمد و تامین اجتماعی برای ساکنین مناطق مرزی (خصوصا سیستان و بلوچستان) است. دولت این را خوب می داند و در عمل هم چشمش را بر روی چنین چیزهایی می بندد. من عین این قضیه را در کردستان و آذربایجان هم دیده ام که سیاست قاچاق رسما غیرقانونی ولی عملا تحمل شده در واقع به شکلی عامدانه به کار بهبود وضع زندگی مردم منطقه می آمد تا آن ها را از دست زدن به کارهای پرهزینه تر برای جامعه باز دارد. اگر سوخت سهمیه بندی شود یا قیمت آن واقعی شود هزاران نفری که سهمیه پول نفتشان را از این طریق دریافت می کردند عملا تنها راه کسب درآمدشان (شاید به غیر از قاچاق مواد مخدر) را از دست می دهند. در نتیجه یک سوال پیش روی سیاست گذار این خواهد بود که بعد از اعمال سیاست های جدید قیمت سوخت این اثر را باید با چه مکانیسم دیگری جبران کند؟ احتمالا تعجب می کنید ولی شاید یک راهش این باشد که هم چنان در مناطق مرزی مقدار مشخصی سوخت را با قیمتی پایین تر از آن طرف مرز ارائه کنیم. این البته کمی شوخی بود ولی می خواهم توجهتان را به این نکته جلب کنم که قاچاق سوخت یک روش بسیار کم هزینه (از حیث هزینه خود فرآیند) و بدون نیاز به بوروکراسی برای توزیع یارانه بین مرزنشینان است. در واقع در آن بخش از کشور مساله ما سوخت و بنزین نیست مساله مکانیسم تامین اجتماعی است که اگر سیستان بلوچستان رفته باشید اهمیتش را بیش تر درک می کنید.
  • سفر تهران

    اگر خدا بخواهد هفته دیگر می روم تهران و ۲۷ روز می مانم. خیلی خیلی دوست داشتم بیش تر بمانم ولی یک طرفش به این مدرسه تابستانی فلسفه و اقتصاد وصل بود و طرف دیگرش هم به کنفرانس انجمن اروپایی اقتصاد و اقتصادسنجی که اتفاقا امثال در وین و توسط موسسه ما برگزار می شود و فرصتی است که نباید از دست دادش. این طوری باز مثل سال های قبل حسرت یک سفر دو نفره به کردستان و آذربایجان در دل من باقی می ماند. این بار قرار شد کمی درس بدهم و تا به خودم آمدم تعداد کلاس ها از حد معقول آن بالا رفت. خدا را شکر یکی دو تاش جور نشد و گرنه معلوم نبود چه بلایی سرم می آمد. فعلا حدود ۹ روز تهران کلاس دارم و چهار روز کرمان و اگر شد دو روز مشهد (اگر فرصتی دست داد شاید یاسر عزیز را هم زیارت کردیم). سه تا از کلاس هایی که تهران دارم عمومی است و توسط شرکت ثنارای برگزار می شود: اقتصاد کاربردی برای مدیران، مدیریت رشد شرکت ها و تدوین طرح تجاری. یک کلاس مقدماتی تئوری بازی هم برای بچه های شریف خواهم داشت که برنامه کلاسش را گذاشته ام این جا. نمی دانم شرکت کننده خارج از دانشگاه هم قبول خواهند کرد یا نه؟ فکر کنم لوس بازی های حراست شریف هم چنان پابرجا است. از تجربه دفعات قبل یاد گرفته ام که باید روش کارآمدی برای دیدار رفقا پیدا کنم. یکیش همین اعلام سفر کمی قبل از رفتن. دفعات قبل این طور می شد که تعداد زیادی از دوستان را قرار می گذاشتیم که ببینیم و به روزهای آخر می افتاد و نمی شد. تجربه می گوید به تر است آدم بقیه را هر چه زودتر در روزهای اول ببیند چون معلوم نیست بعدش چه می شود. یک راهش هم...ادامه مطلب ...
  • نسل دوم ایرانی

    از مطالعات مهاجرت می دانیم که مهاجرانی که از کشوری فقیرتر به کشوری ثروت مند می روند و وارد بازار کار می شوند معمولا در مقایسه با جمعیت بومی کشور میزبان در مشاغل مشابه خودشان از قابلیت های شخصی بالاتری برخوردارند. دلیل این مدعا هم این است که آن ها با وجود طی کردن بخشی از آموزش خود در کشوری با سطح توسعه یافتگی پایین تر و احتمالا نهادهای آموزشی با کیفیت پایین تر و نیز با وجود محرومیت از برخی امتیازات شهروندان کشور اصلی مثل تسلط به زبان و دسترسی به شبکه های اجتماعی توانسته اند در رقابت موفق باشند. به عبارت دیگر توانایی های فردی مهاجران مثل پرکاری یا هوش بر ضعف های ناشی از شرایط محیطی آن ها غلبه می کند. البته صورت دیگر همین تئوری این است که مهاجران معمولا قادر به یافتن شغلی می شوند که سطح آن از قابلیت های شخصی آن ها پایین تر است که معنی آن دوباره همین است که از همکاران محلی خود قابلیت های بیش تری دارند. حال اگر نگاه خودمان را از خود شخص مهاجر برداریم و به فرزندان او نگاه کنیم شاید بتوانیم حدسی بزنیم. فرزند این شخص از یک طرف شانس به ارث بردن بخشی از قابلیت های فردی والدین را دارد و از طرف دیگر در محیط کشوری توسعه یافته و بر اساس نظام آموزشی و فرهنگ آن جا پرورش می یابد. در نتیجه احتمال این که در آن کشور میزبان جزو افراد موفق شود به طور آماری بالا است. من آماری ندارم ولی بر اساس مشاهدات خودم از توانایی های نسل دومی های خاورمیانه ای که شهروند آمریکا هستند چنین فرضیه ای را پرورانده ام. اگر این فرض درست باشد باید انتظار داشته باشیم فرزندان ایرانیان تحصیل کرده مقیم خارج از کشور باید به طور آماری شانس بالاتری برای مطرح شدن به عنوان یک...ادامه مطلب ...
  • کافه های روشن فکری در ایران

    امروز با مریم صحبت می کردم و تعریف می کرد که با یکی از رفقاش رفته بودند یکی از کافه های روشن فکری کریم خان. چیزهایی که مریم می گفت برای من زنده کننده همه خاطره های تلخ – و تا حد زیادی مشمئزکننده – از محیط های روشن فکری ایران است. از کافه شاپ های پاساژ گاندی گرفته تا برخی جلسات خانه هنرمندان تا کلاس های مجله … و جشن واره ها و مراسم ها. جاهایی که در اشغال روشن فکران و هنرمندان واقعی است و امثال ما امل ها در آن جایی ندارند. ما یعنی کسانی که متاسفانه نه موی دراز داریم و نه ریش چانه ای عجیب و نه شلوار جین خیلی تنگ می پوشیم و نه بلدیم یک نوشته را در چهل سانتی متری چشممان بگیریم و با لحن خاصی بخوانیم و نه می توانیم سیگارمان را در حالی که به سقف خیره شده ایم عمیقا دود کنیم و نه خوشمان می آید برای تحت تاثیر قرار دادن دختر/پسر رو به رویمان راجع به ادبیات و سینمای پست مدرن به صورت غیرقابل فهمی صحبت کنیم و نه آن قدر استعداد داریم که نیم ساعت به دور دست خیره شویم و بعد با شیوه خاصی نمایشنامه مان را بنویسیم. ما که وقتی می ریم کافی شاپ پاتوق جماعت این مدلی بلد نیستیم اسم نوشابه های مخصوص آن جا را بگوییم و چای داغ خودمان را سفارش می دهیم و عوضش پوزخند تحویل می گیریم. ما که هیچ چیزی از احساسات کسانی که دور هم می نشینند و یک نوشته را با هم می خوانند و سخت تحت تاثیر قرار گرفته و همه با هم احساساتی می شوند و سرشان را تکان می دهند نمی فهمیم – این یکی اتفاقا شامل برخی رفقای سابقا شریفی ما هم می شود که رفتار مصنوعی شان گاه خیلی خنده دار است-....ادامه مطلب ...
  • تابع مطلوبیت چیست؟

    احتمالا از یک طرف بارهای بار این کلمه «مطلوبیت» یا همان یوتیلیتی (Utility) را از زبان اقتصاددانان شنیده اید و از طرف دیگر شاهد نقدهای زیادی بودیده اید که به اقتصاددانان ایراد می گیرند که انسان ها را محدود به لذت های مادی می کنند یا می گویند رفتار کسی که جانش را فدا می کند چگونه با مفهوم مطلوبیت قابل توضیح است. متاسفانه عمده این نقدها به خاطر عدم آشنایی با مفهوم درست تابع مطلوبیت کاملا بی ربط به موضوع است. فکر کردم شاید بد نباشد کمی دقیق تر به این مفهوم به ظاهر بدیهی بپردازیم. مطلوبیت در مفهوم قدیمی آن (تا پایان نیمه اول قرن بیستم) نشان گر سطح لذتی بود که یک فرد از مصرف یک کالای خاص کسب می کند. با این برداشت از مفهوم مطلوبیت ها من سیب را به گلابی ترجیح می دهم چون مطلوبیت ناشی از سیب برای من بالاتر از مطلوبیت ناشی از مصرف گلابی است. به عبارت دیگر مطلوبیت «علت» ترجیحات انسان ها است. احتمالا مفهومی که در ذهن بسیاری از مردم است به این توصیف نزدیک است. نقدهای موجود هم عمدتا بر اساس این نوع برداشت از مفهوم مطلوبیت صورت می گیرد. مطلوبیت اما در معنی مدرن آن نه تنها حاوی هیچ اطلاع خاصی از «سطح لذت» ناشی از مصرف یک چیز نیست بلکه حتی آن رابطه علت و معلولی بین مطلوبیت و انتخاب افراد هم وجود ندارد. در واقع مطلوبیت چیزی جز یک مفهوم جعلی که کار ما را در مدل سازی رفتار انسانی راحت می کند نیست. این مفهوم چگونه تعریف می شود؟ فرض کنید شما را در مقابل تمامی انتخاب های موجود در دنیا قرار می دهند. از خوردن یک سیب و دو سیب و یک گلابی و دو گلابی و رفتن به مشهد و عبادت و لهو و لعب و کسب علم و قدم زدن در...ادامه مطلب ...
  • دو سایت اقتصادی

    مدرسه تابستانی فلسفه و اقتصاد وین از امروز به مدت دو هفته برگزار می شود و من هم توانستم پذیرش همراه با پرداخت نصف شهریه را بگیرم. قطعا سعی می کنم گزارش سخن رانی ها را بنویسم ولی علی الحساب می توانید بعضی از پاورپوینت ها را در لینک مربوط به Schedule مشاهده کنید. ضمنا توصیه می کنم نگاهی به سایت فروم تحقیقات اقتصادی (ERF) بیندازید. این فروم به نوعی شبکه اقتصاددان های کشورهای شمال آفریقا و خاور میانه است و در آن می توان راجع به محققین اقتصادی در این کشورها و برخی مقاله هایشان اطلاعات به دست آورد. سمینارهای سالیانه ای هم دارند که اصل مقاله هایشان قابل دسترسی است. برای من این فروم دو حسن داشته است. یکی این که وقتی مقاله ای راجع به کشورهای مشابه ایران لازم دارم ممکن است بتوانم در آن جا پیدا کنم (همین هفته پیش مقاله ای راجع به بحث اندازه دولت در خاورمیانه یافتم) و دیگر این که با خواندن مطالب آن می توانم راجع به سطح علمی و دغدغه ها و مسایل مورد علاقه محققین اقتصادی در کشورهای دور و بر خودمان بیش تر بدانم. اگر اشتباه نکنم دکتر هادی صالحی اصفهانی و دکتر مشایخی هم جزو افراد موثر در تشکیل این فروم بوده اند.

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

بایگانی‌ها