• ۱) سرم در کرمان خیلی شلوغ است و نمی رسم یک شنبه سر کلاس بروم. بنا براین با عرض معذرت کلاس نظریه بازی این هفته کنسل می شود. هفته بعد همان ساعت نه صبح شروع می شود. ۲) سهمیه بندی بنزین منتفی شد. به این می گویند دولتی که تصمیمات پر سر و صدایش اعتبار دارد! ۳) پلیس ماهواره ها را جمع می کند و به مردم توصیه می کند بیش تر برنامه های رسانه ملی را تماشا کنند. منظورشان تلویزیونی است که شب ها هنرپیشه ها را می آورد تا در مورد تفاوت حیا و خجالت حرف های فلسفی بزنند و مردم کتاب خوان ایران را بیش از پیش درگیر تامل تحلیلی کنند.
  • کرمان

    فردا شب عازم کرمان هستم. دو روز در کرمان و دو روز هم در سرچشمه خواهم بود. دوستانی که لطف کردند و پیام دادند که هم را ببینیم می توانیم قرار را برای روز چهارشنبه عصر تنظیم کنیم. ممنون می شوم اگر یک ایمیل به من بزنید برای هماهنگی. سفرهای قبلی من به کرمان معمولا پر خاطره بوده. اولین بار که کرمان رفتم موقعی بود که دانشکده برق بودم و بچه های مجله برق یک اردوی بزرگ ترتیب دادند که چند تا اتوبوس شدیم و رفتیم. فضای اردو متناسب با حال و هوای آن سال ها کاملا مذهبی بود. در کل گروه فقط یکی از بچه ها متاهل بود که قرار شد در اتوبوس دخترها بنشیند تا اگر مشکلی پیش آمد کمک کند. بامزه این که توی آن فضا حتی نشستن این دوستمان پیش خانمش هم خیلی مناسب نبود و لذا به من گفت که تو هم با من بیا که دو نفر بشیم. تا رفتم سوار اتوبوس شم رفقای ریشو (در واقع همه ریشو بودیم، من چفیه هم داشتم) پسم فرستادند که با آستین کوتاه سوار نشو!.رفتم و پیراهنی پیدا کردم و دست آخر به اتوبوس راه پیدا کردم. ماجرای پرخاطره خود سفر بماند. احمدرضا نمی دانم غیر از تو دیگر کدام یک از آن بچه ها این جا را می خوانند. یک خاطره بامزه هم از یک سفر سه چهار سال پیش دارم. یک تیم بودیم که مجموعه ای از آموزش ها را به کارگران در شرف بازنشستگی شرکت ملی فولاد ارائه می کردیم. یکی از بچه ها پزشک بود و راجع به رژیم غذایی و ورزش های مناسب این سن صحبت می کرد، یکی راجع به ارتباط موثر با خانواده و من هم در مورد مهارت های کارآفرینی و راه اندازی کسب و کارهای ساده بعد از بازنشستگی صحبت می کردم. بعد از چند تجربه فهمیده بودیم...ادامه مطلب ...
  • خطر بزرگ شدن سریع بانک های خصوصی

    مدیریت درست دینامیک رشد یک نکته کلیدی در موفقیت شرکت های تازه تاسیس است. وقتی هم از مدیریت رشد صحبت می کنیم منظورمان بیش از آن که متوجه افزایش سرعت رشد باشد معطوف به “کاهش” سرعت رشد در مقاطع مشخص و پایدارسازی این رشد است. ادبیات و تجربه های خود من پر است از مثال های عینی از شرکت هایی که به سرعت رشد کردند و چون رشدشان بر پایه محکمی نبود به طرز بدی ضربه خوردند یا حتی نابود شدند. مدیران البته باید خویشتن داری زیادی داشته باشند که با دست خودشان سرعت رشد سازمان شان را کنترل کنند تا در درازمدت از نتایج آن بهره مند شوند. بانک پارسیان در این چند ساله خوب درخشیده است. طالبی مدیرعامل بانک روش تهاجمی را برای جذب هر چه بیش تر سپرده ها انتخاب کرده و توانسته گردش مالی بانک خودش را به طرز واضحی در سطحی بالاتر از بانک های دیگر قرار دهد. الان گردش مالی پارسیان به رقم میلیارد دلاری رسیده (دقیقا نمی دانم چند میلیارد دلار ولی آخرین خبرم پنج میلیارد دلار بود که با تخمین من از طریق رقم پاداش قانونی برای هیات مدیره نیز سازگار است) که بخش مهمی از آن مدیون پیش نهاد نرخ بهره مناسب به سپرده گذاران و تبلیغات گسترده حول آن بوده است. تا این جا مشکلی نیست ولی مشکل ممکن است از آن جایی آغاز شود که یا اقتصاد کشور به رکود بدی بخورد و یا بانک در حدی بیش از ظرفیت طرف تقاضا برای منابع مالی از طرف سپرده گذاران پول جذب کند. این پول ها برای پارسیان تعهد پرداخت سود و اصل پول را در میان مدت و بلندمدت ایجاد می کند که اینرسی قوی هم دارد منتها نکته اش در این است که این اینرسی به آرامی و در طول زمان شکل می گیرد. تا این زمان وام...ادامه مطلب ...
  • جلسه دوم کلاس بازی

    جلسه دوم کلاس نظریه بازی روز یک شنبه ساعت نه صبح در محل قبلی برگزار می شود. ظاهرا جلسه اول که برای ورود مشکلی نبوده است با این حال بد نیست اگر ثبت نام نکرده اید قبلش با دانشکده تماس بگیرید و اسمتان را بدهید. سرفصل های جلسه دوم از این قرار است : – Extensive Forms : Set Theoretic and Graph Theoretic Representation – Games with Perfect Information – Pure, Mixed and Bahevioral Strategies – Backward Induction and Kuhn’s Theorem – Limitations of Backward Induction – Games with Imperfect Information – Perfect Recall – Games with Incomplete Information, Bayesian Approach – Nash Equilibrium in Extensive Forms and Subgame Perfection – Treat, Bluffing and Committment تعدادی از دوستان گفتند که جلسه اول نبودند و علاقه مند هستند از جلسه بعدی شرکت کنند. هر چندی برخی مفاهیم از جمله استراتژی ممکن است برایتان کمی گنگ باشد ولی احتمالا می توانید با کمی زحمت از همین جلسه هم بحث را دنبال کنید.
  • انتخاب عقلانی

    در مدرسه تابستانی فلسفه و اقتصاد وین یک گروه از دانش جویان از دانشگاه دوک آمده بودند و تسلط آن ها به بحث ها کاملا مشهود بود. یکی دو روز بعد فهمیدم که همه شان دانش جوی رشته علوم سیاسی هستند. با این وجود اطلاعات شان در مورد موضوعاتی که به طور معمول در دانشکده های اقتصاد مطرح می شود و در مدرسه تابستانی هم مورد بحث قرار می گرفت – مثلا بحث عقلانیت، نظریه بازی ها، نظریه امکان ناپذیری ارو در انتخاب اجتماعی، کارآیی پارتو و … – بسیار عالی بود. در طول مدرسه فهمیدم که اولا یکی از اساتید که با تسلط بسیار خوبی مباحث مربوط به نقد عقلانیت در بازی ها را ارائه می کرد فلسفه خوانده است و ثانیا خیلی از شرکت کنندگان دانش جویان رشته هایی غیر از اقتصاد هستند. این موضوع من را بسیار تحت تاثیر قرار داد که در تمام بحث ها افراد با زمینه تحصیلی کاملا متفاوت – از ریاضی گرفته تا فلسفه و اقتصاد و علوم سیاسی و بیزنس – می توانستند در بحث ها جلو بروند و سر مقدمات متوقف نشوند. در حالی که در ایران تا پایت را حتی از حلقه اقتصاددان های هم فکر خودت بیرون می گذاری باید سر پایه ای ترین مباحث پذیرفته شده علم با بقیه بحث کنی. این حد از اختلاف دیدگاه ها باعث می شود تا بحث های بین رشته ای یا بین مکتبی در بین ما قادر نشود از عمق کافی برخوردار شود چون معمولا در بحث مقدمات می مانیم و فرسوده می شویم یا دچار اختلاف نظر می شویم. چند روز پیش با چند نفر از دوستان علوم انسانی خوانده گپ می زدیم. یکی از دوستان که علوم سیاسی خوانده بود می گفت نظریه انتخاب عقلانی الان به عنوان یکی از دو روی کرد اصلی در حوزه علوم سیاسی مطرح است....ادامه مطلب ...
  • مشاهدات و تجارب ایران

    ۱) تلویزیون نمی بینم ولی تکه هایی که جسته و گریخته به چشم می خورد همه مملو از القای جای گاه فروتر برای زنان است. انگار هر قدر جنبش فمینیسم و تلاش برای برابری حقوق زن و مرد در جامعه ما بیش تر شده رسانه ملی کوشش بیش تری برای ارائه نقش زن نجیب حرف گوش و مرد توان مند اداره کننده زندگی از خود نشان می دهد تا حد امکان این تلاش ها را خنثی کند. ۲) بازار کار خدماتی حرفه ای در این یک ساله بعد از دولت جدید به شدت راکد شده است. راننده ای که من را به اراک می برد تعریف می کرد که تا سال قبل هفته ای حداقل دو سه بار در این مسیر تردد می کرده ولی الان من اولین استادی هستم که در چند ماه اخیر به اراک می برد. دوست دیگرم تعریف می کرد که چند جا مشغول انتشار نشریه و خبرنامه کاغذی و الکترونیکی و در این مدت تمامی کارهایش تعطیل شده است. شرکت های مشاوره تقریبا هیچ قرارداد جدیدی در این یک سال جدید نگرفته اند و هنوز هم خبری از تخصیص بودجه های جدید به این منظور نیست. شنیدم بنیادی که عده ای از بچه های علامه حلی راه انداخته بودند و نوعی نقش تینک تنک را داشت با مشکلات مالی جدید در حال رسیدن به نقطه بحرانی است و … ۳) رانندگی در ایران سال به سال بدتر می شود. چون به فاصله می آیم می توانم این روند را حس کنم. پری شب ساعت ده در اتوبان چمران احساس کردم که دیگر حاضر نیستم در تهران ماشین برانم. از بس که از چپ و راست قیچی شدم و خطر تصادف برایم به خیر گذشت. دیشب در یادگار می آمدم و دو تا پیکان درست وسط بزرگ راه مشغول خوش و بش (یا شاید هم دعوا)...ادامه مطلب ...
  • وبلاگ نویسی و وبلاگ خوانی برای ما که خارج از ایران زندگی می کنیم وسیله ای مهم و گاهی حیاتی برای حفظ ارتباط با شبکه اجتماعی مان و خروج از تنهایی معنوی است. وقتی ایران هستم و فرصت این را دارم که مرتبا با دوستان مختلف قدیم و جدید به گفت و گوی حضوری بنشینم انگیزه و رقم کم تری برای وبلاگ دارم. دی روز با یکی از دوستان قدیمی ام که در کمبریج اقتصاد می خواند گپ می زدیم. نکته ای را از اقتصادسنجی متوجه نشده بودم و ازش پرسیدم و در عرض یکی دو دقیقه به خوبی توضیح داد. این مفهوم را در مدت چند ماه درس اقتصادسنجی آن جا نتوانسته بودم به این شکل بفهمم. جالب بود که هر دو کاملا این تجربه را داشتیم و کاملا روی آن تاکید می کردیم که یک مشکل زندگی و تحصیل در خارج خصوصا در جایی که ایرانی های هم رشته ات وجود ندارند این است که کم تر کسی را داری که به اصطلاح طلبه ها با او به طور مداوم مباحثه کنی. از مساله زبان که بگذریم، اگر این مباحثه مربوط به مسایلی باشد که مورد علاقه خارجی ها نیست و مربوط به فضای ایران است دیگر کاملا تنها می شوی. مباحثه های دو نفری حداقل برای من که تا حد زیادی متمایل به یادگیری از طریق گفت و گو هستم نقش کلیدی در درک عمیق تر مفاهیم دارد. وقتی ایران می آیم در همین مدت یکی دو ماه کلی ایده به دست می آورم که به درد مابقی سال می خورد و در مقابل آن جا کاملا احساس می کنم که بخش هایی از مغزم تعطیل می شود و خنگ تر از اینی که هستم می شوم. راستی کارها این قدر زیاد شد که تصمیم گرفتم اقامت در ایران را تمدید کنم لذا بعد از یک سفر...ادامه مطلب ...
  • در تقدیر از اقتصاددان رسوای جماعت

    این مطلب امروز در شرق و به مناسبت پاس داشت سی سال خدمات دکتر طبیبان چاپ شده است. مطلب را دو هفته پیش نوشته بودم. چند روز پیش دکتر نیلی زنگ زد و گفت غروب در جلسه رستاک شرکت کنم. دکتر طبیبیان را برای اولین بار آن جا دیدم (علاوه بر دکتر غنی نژاد و دکتر فرجادی و صادق جنان صفت و بقیه) و بسیار مایه مباهاتم شد وقتی فهمیدم دکتر طبیبیان من را از نوشته هایم می شناسد و دکتر غنی نژاد وبلاگم را می خواند. « من متاسفانه امکان شاگردی مستقیم دکتر طبیبیان را نداشته ام و از حضور در کلاس های درس ایشان محروم بوده ام. با این حال در مورد دیدگاه ها و رفتار ایشان بسیار شنیده ام و نوشته هایشان را با علاقه خوانده ام و از هر دو آن قدر آموخته ام که وظیفه خود بدانم در پاسداشت سی سال تلاش شان یادداشتی به قدردانی از طرف یک شاگرد غیرمستقیم شان بنویسم. امیدوارم این تقدیرنامه بتواند به نمایندگی از بخشی از نسلی ارائه شود که سخنان و دیدگاه های دکتر طبیبیان همواره برایشان الهام بخش و آموزنده بوده است. این دومین تقدیرنامه ای است که امسال به مناسبت سی سال خدمت و شصت سالگی دو استاد غیرمستقیم ام می نویسم. اولین نوشته در رثای خدمات دکترعبدالکریم سروش بود که به نسل ما درس های زیادی در باب فلسفه علم و الهیات جدید آموخت و دومی آن در وصف تلاش های دکتر طبیبیان است که به ما نگاه دیگری به علوم انسانی و مشخصا علم اقتصاد را منتقل کرد. انگیزه نوشتن این یادداشت کوتاه هم تکلیف اخلاقی است در برابر تلاش های مردی که شخصا از ۱۰ سال پیش مرتبا شاهد جدل ایشان با جو غالب در کشور بوده ام و می دانم که این جدل از سال ها پیش از آن نیز در جریان...ادامه مطلب ...
  • کامنت گذاران

    کسانی که کامنت می گذارند چند جور هستند: ۱) کسانی که نقش معلم را بازی می کنند. این ها کسانی هستند که به طرز بی رحمانه ای منطق نوشته ها را نقد می کنند یا کم بودهای آن را نشان می دهند و نویسنده از بابت نکاتی که از آن ها می آموزد بسیار ممنون می شود. ۲) رفقای شفیق که نقش روحیه دهنده را ایفا می کنند و کامنت های محبت آمیزشان انگیزه نوشتن را فراهم می کند. ۳) بیرونی ها کسانی هستند که از مکاتب فکری دیگر می آیند و هر چند ممکن است مبانی فکری مان متفاوت باشد ولی چارچوب بسته ذهن آدم را تحریک می کنند تا به پارادایم های رقیب هم نگاه بیندازد. نویسنده و کامنت گذار این نوع هر چند ممکن است با هم مهربان و هم سنگر نباشند ولی من همیشه از این دوستان ایده های مهمی می گیرم و به اشتباهات مهمی پی می برم. ۴) برچسب زن ها کسانی هستند که من را بدجوری عصبانی می کنند. این ها کسانی هستند که به جای این که منطق یک نوشته را نقد کنند روی آدم اسم می گذارند. مثلا می گویند مهندسان اقتصادخوانده یا لیبرال ها یا خارج درس خوانده ها یا مسلمان ها فلان و بهمان. از آن مهم تر کسانی که وقتی حرف جدی برای گفتن ندارند تهمت هایی از قبیل غرق تئوری بودن و آشنا نبودن با ایران و صلاحیت نداشتن برای اظهار نظر می زنند و آدم را مجبور می کنند جواب درخوری بهشان بدهد و گاه گاهی صلاحیتش را به رخشان بکشد. متاسفانه من در مقابل چنین تحریکاتی خیلی حساس و غیرخویشتن دار هستم. ۵) بروزها و متقاضیان تبادل لینک و همیشه سبزها ۶) عصبانی ها یعنی کسانی که منتظرند تو چیزی بنویسی و بیایند و فحشی بدهند و بروند. واقعا نمی فهمم اگر از این وبلاگ...ادامه مطلب ...
  • کلاس تئوری بازی

    جلسه اول کلاس تئوری بازی روز یک شنبه ۱۵ مرداد ساعت نه صبح در محل دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف، سالن دکتر مشایخی برگزار می شود. اگر دانش جوی این دانشگاه نیستید برای ثبت نام و هماهنگی ورود با دفتر گروه اقتصاد تماس بگیرید: ۶۶۰۲۲۷۵۵

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها