• بودجه عمرانی و تورم

    محمد کردبچه از قدیم مسوول بودجه‌نویسی کشور یعنی یکی از معاونت‌های دفتر اقتصاد کلان بود که در دوره احمدی‌نژاد شد مسوول دفتر اقتصاد کلان سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی. امروز دیدم جمله‌ای گفته که کمی برای من عجیب است. ببینید شما می‌فهمیدش:« اگر بودجه صرف اعتبارات عمرانی شود چون نهایتا منجر به ظرفیت تولید بیشتر می‌شود به همین دلیل اثر ضدتورمی دارد» تا جایی که من می‌فهمم بودجه عمرانی دولت صرف ساختن راه روستایی و فرودگاه و سد و ورزش‌گاه و مدرسه ابتدایی و این‌جور چیزها می‌شود که عمدتا یا کالای رایگان تولید می‌کنند و یا محصولاتشان شدیدا قیمت‌گذاری شده است. در حالی‌که تورم ناشی از افزایش نقدینگی عمدتا به علت افزایش تقاضای کالای مصرفی مثل گوجه‌فرنگی و گوشت و تلویزیون و از این‌جور چیزها رخ می‌دهد. هرچند سرمایه‌گذاری در پروژه‌های عمرانی نهایتا می‌تواند باعث تسریع در سرمایه‌گذاری و افزایش تولید این جور کالاها شود ولی این ماجرایی درازمدت است که ربطی به حرف آقای کردبچه که مضمون کوتاه‌مدت دارد ندارد. حالا یکی بگوید چه جوری افزایش تولید کالاهای ناشی از سرمایه‌گذاری عمرانی دولت باعث کنترل تورم می‌شود؟ تازه اگر از این اثر بگذریم که گسترش زیرساخت‌های عمومی ناشی از سرمایه‌گذاری عمرانی باعث کاهش هزینه این‌جور خدمات شده و از طریق اثر درآمدی تقاضای مردم برای بقیه کالاها را زیاد می‌کند. یعنی مثلا وقتی ورزش‌گاه دولتی ساخته شود مردم کم تر پول بابت باشگاه خصوصی می‌دهند و در نتیجه پول بیش‌تری برای خرید گوجه فرنگی خواهند داشت. یعنی ماجرا یک جوری برعکس است و اتفاقا باعث تورم بیش‌تر می‌شود. بیچاره مردم که سال آینده با بودجه تهیه شده بر اساس این استدلال‌های عجیب و غریب باید شاهد تورم بالایی باشند.
  • چند کلمه‌ای در باب تحریم

    ۱) آیا برادران عرب ما از تحریم شدن ایران ناراحت خواهند شد؟ ابدا! چرا که مثلا برادران عربستانی با دارا بودن مازاد ظرفیت خیلی هم خوشحال می‌شوند که صادرات نفت ایران قطع شود تا فورا به تولیدشان بیفزایند. ۲) اگر اشتباه نکنم در دوره جنگ هم برای دوره کوتاهی فروش نفت ایران تحریم بود. غرضی که آن موقع وزیر نفت بود در خاطراتش می‌گوید که راه می‌افتادند دور دنیا و نفت را کشتی کشتی و به صورت غیررسمی می‌فروختند. تحریم هزینه فروش نفت را برای ایران بالا می‌برد ولی جلوی آن‌را به صورت مطلق نمی‌گیرد. ۳) قطع واردات بنزین یک ضربه مهم ناشی از تحریم خواهد بود. هر چند که بلاخره اقتصاد کار می‌کند و نقاط تعادل جدیدی شکل می‌گیرد. آدم‌ها محل زندگی‌شان را نزدیک‌تر به محل کار یا خانه والدین‌شان انتخاب می‌کنند. برای کارهای غیرضروری کم‌تر از خانه خارج می‌شوند. سفر با ماشین را با همکاران به اشتراک می‌گذارند و الخ. این‌ها الگوی جدیدی را شکل می‌دهد ولی احتمالا جبران‌کننده کاهش ۶۰ درصدی عرضه بنزین نخواهد بود. ۴) بسیاری از محصولات مصرفی روزمره در داخل تولید می‌شود. اگر بشود نفت را فروخت کالاهای مصرفی دم دستی مثل منسوجات و لوازم خانگی و الکترونیک و قطعات رایانه و از این دست چیزها را می‌شود قاچاقی وارد کشور کرد. بیش‌ترین جایی که آسیب می‌بیند کالاهایی است که نیاز به واردات رسمی و حمل و نقل اصولی دارد. مثل نرم‌افزارهای پیش‌رفته، تجهیزات پزشکی، داروها، ماشین‌الات صنعتی و الخ. وارد نشدن این جور چیزها در میان‌مدت همان صنایع تولیدی که به آن دل‌خوش کرده‌ایم را از کار می‌اندازد. ۵) تا جایی که می‌دانم در کشاورزی غیر از دانه‌های روغنی و در درجه بعدی تا حدی گندم و برنج در بقیه محصولات خودکفا هستیم. دوستان فنی بگویند که وابستگی تولید کشاورزی به کود و سم و ماشین‌آلات وارداتی تا چه حد است؟ تکلیف سال‌های...ادامه مطلب ...
  • ایده‌ای برای حل مشکل خرید اینترنتی در ایران

    وقتی تا نزدیک صبح بنشینی و با دوست نازنین و فرهیخته‌ای مثل امین عنکبوت گپ بزنی حتما یه ایده‌هایی هم به ذهن آدم می‌آید. این مقدمه را نوشتم تا اگر ایده خوبی بود نصف اعتبارش برود به حساب امین. همه‌مان می‌دانیم که یک مانع بزرگ برای خرید اینترنتی در ایران نبود امکان پرداخت الکترونیکی از طریق چیزهایی مثل کردیت کارت است. این جوری وقتی چیزی سفارش می‌دهی فروشنده مطمئن نیست که آیا واقعا قصد خرید داری یا نه؟ پول را هم یا مجبوری به حسابش واریز کنی یا او آدم بفرستد دم خانه تا پول را پرداخت کنی. خلاصه این‌ها این قدر دردسر اضافی دارد که لذت خرید اینترنتی را از بین می‌برد. حالا من یک ایده‌ای دارم که اگر خودم توی ایران بودم شاید به فکر می‌افتادم عملی‌اش کنم. اگر کارآفرینی یک شرکت واسطه درست کند که این وظیفه را برعهده گیرد ماجرا کلی جلو می‌رود. شرکت واسطه از یک طرف چیزهایی مثل کارت اینترنت چاپ می‌کند که می‌شود به راحتی خرید (یا حتی با همکاری آی‌اس‌پی‌های بزرگ روی کارت اینترنت معمولی اعتبار گذاشت) و از طرف دیگر پروتکلی تعریف می‌کند که هر کسی که بخواهد چیزی روی اینترنت بفروشد پولش را از این شرکت بگیرد. همین. من می‌رم روزنامه‌ فروشی سر کوچه و یک کارت مثلا ده هزارتومانی می‌خرم. حالا ده هزارتومان اعتبار خرید دارم. از طرف دیگر می‌خواهم کتاب سفارش بدهم. می‌روم روی سایت کتاب‌فروش و صفحه پرداخت الکترونیکی را باز می‌کنم. درست عین صفحه‌ای که موقع خرید از آمازون یا هر سایت دیگری برای پرداخت با کارت اعتباری باز می‌شود. در این صفحه شماره رمز روی کارتی که خریده‌ام را وارد می‌کنم. سیستم سریع با سرور واسطه چک می‌‌کند و می‌بیند که این شماره رمز اعتبار کافی دارد. پس کتاب را برای من می‌فرستد و در عوض واسطه را به این مبلغ بدهکار می‌کند تا سر...ادامه مطلب ...
  • نروژی‌کردن نفت

    اگر عرضه نفت در سطح جهانی بالا برود قیمت آن به مقدار قابل توجهی افت می‌کند به این دلیل که قیمت نفت حول نقطه تعادل‌های فعلی کاملا کشش‌پذیر است و با چیزی حدود یکی دو میلیون بشکه افزایش تولید در روز کاملا پایین می‌رود. حالا با این وصف این حرف که از دید اقتصاد مالی استخراج سریع‌تر نفت ممکن است بهینه باشد کمی بی‌معنی می‌شود. چرا که استخراج سریع‌تر باعث کاهش قیمت و به هم ریختن تحلیل‌ها می‌شود. اشکال کار کجا است؟ ماجرا این است که بازار نفت خصوصا با بودن اوپک حالت نوعی بازی بین اعضاء را دارد که در عین حال که خصوصیات کارتلی دارد در درازمدت یک بازی با جمع صفر هم است. کل تولید اوپک به‌تر است هم‌واره در سطحی تنظیم شود که از یک طرف قیمت فروش برای عرضه‌کننده‌ها پایین نیاید و از طرف دیگر برای خریداران آن قدر بالا نرود که باعث رکود در اقتصاد جهانی شده یا موجب فشار به مصرف‌کنندگان برای تغییر ساختار مصرف یا سرمایه‌گذاری بیش‌تر روی انرژی‌های جای‌گزین بشود. پس می‌توانیم فرض کنیم که کل تولید جهانی بر اساس منطق عرضه و تقاضا روی یک نقطه خاص بهینه می‌شود ولی این وسط سهم هر یک از اعضاء یازده گانه اوپک از ماجرا چیست؟ آیا نمی‌شود استراتژی ملی را بر اساس چانه‌زنی روی سهم بیش‌تر و در نتیجه تولید بالاتر طراحی کرد؟ در این صورت کشور استراتژی استخراج سریع‌تر را دنبال می‌کند بی‌آن‌که قیمت افت کند. دقت کنید که در این بازی همه کشورها نمی‌توانند به طور هم‌زمان این استراتژی را دنبال کنند. برگ برنده دست کسی است که ظرفیت‌های مازاد بیش‌تری دارد و با این کارت بازی می‌کند. از یک زاویه دیگر هم می‌شود به مساله نگاه کرد. کشورهایی مثل نروژ و روسیه و مکزیک تولیدکننده نفت هستند ولی عضو اوپک نیستند. رفتار آن‌ها یک سواری مجانی جالب است. اوپکی‌ها...ادامه مطلب ...
  • استخراج نفت

    . اگر روی این لینک برید قیمت نفت خام ایران در ۳۵ سال گذشته را می بینید. مثلا می بینید که متوسط قیمت در پنج سال آخر دهه ۷۰ معادل ۱۲ دلار و پنج سال اول دهه ۸۰ حدود ۳۱ دلار بوده. حالا سوال ساده این است که نفت مثلا سی دلاری سال ۱۹۸۰ معادل چه قدر الان است؟ اگر فعلا فقط تورم جهانی را در نظر بگیرید قیمت آن روز معادل ۷۲ دلار سال ۲۰۰۵ می شود. یعنی اگر قیمت نفت امسال حدود ۷۲ دلار باشد همان قدری قدرت خرید دارد که نفت ۳۱ دلاری سال ۸۰٫ ضمنا فراموش نکنید که پول ارزش زمانی هم دارد. اگر نرخ بهره نسبتا بدون ریسک در سطح جهانی را ۴٫۵ درصد حساب کنیم آن وقت ۳۱ دلار سال ۸۰ معادل ۹۱ دلار الان می شود. به عبارت دیگر اگر نفتی که الان ۶۰ دلار می فروشیم را سال ۱۹۸۰ استخراج می کردیم و توی یک صندوق مالی بی دردسر می گذاشتیم الان ۹۱ دلار پول داشتیم. من این محاسبه را برای سی سال گذشته انجام دادم و دیدم که برای اکثر سال ها ارزش فعلی درآمد آن موقع بیش تر از قیمتی است که الان نفت را می فروشیم. متوسط تفاوت ارزش روز قیمت آن موقع و قیمت فعلی هم شد ده دلار. معنی این حرف ها به طور خیلی ساده این است که تا الان نفت مثل گنجی بوده است که آدم توی پستوی خانه اش (یا زیرزمین) قایم کرده و بدون این که ازش بهره بگیرد خرد خرد خرجش می کند. عقل حکم می کند که همه گنجش را زودتر بیرون بیاورد و فرصت استفاده از سود ناشی از سرمایه گذاری آن را از دست ندهد. البته این تحلیل ها برای گذشته بوده و ممکن است پیش بینی های آینده نشان دهد که افزایش قیمت نفت در سال های آتی...ادامه مطلب ...
  • اقتصاددان و اقتصادندان

    می‌دانید یکی از فرق‌های مهم یک اقتصاددان و یک اقتصادندان – ولو مدرک دکترای اقتصاد داشته باشد- چیست؟ این است که اقتصاددان همیشه و همیشه راه‌حل‌های درون‌زا می‌دهد و اقتصادندان راه‌حل‌های برون‌زا. راه حل درون‌زا به این معنی که وقتی سیاستی را پیش‌نهاد می‌کند فورا فکرش به محدودیت منابع موجود و روش تامین منابع برای سیاست جدید می‌رود و سیاست و روش تامین منابع را با هم پیش‌نهاد می‌کند ولی اقتصادندان حرف‌های خوش‌گل و مردم‌پسندی می‌زند که معلوم نیست منابعش باید از کجا تامین شود. به عبارت دیگر اقتصاددان حواسش به تاثیر سیاست پیشنهادی‌اش بر روی منابع بخش‌های دیگر هست ولی اقتصادندان در عمل مشکلی به اسم محدودیت منابع را نمی‌بیند. مثلا وقتی صحبت از افزایش حقوق بازنشسته‌ها می‌شود اقتصادندان تحقیقات انجام می‌دهد و فقط رهنمود می‌دهد که حقوق بازنشسته‌ها کم است و باید زیاد شود ولی اقتصاددان به این فکر می‌کند که از کجا؟ از افزایش حق بازنشستگی شاغلین فعلی و در نتیجه کاهش حقوق آن‌ها؟ از بالا بردن سن بازنشستگی و کاهش زمان بازنشستگی؟ از کاهش منابع بخش‌های دیگر و افزایش کمک‌های دولتی؟ اگر هم بگوید از محل افزایش بهره‌وری سرمایه‌های موجود صندوق بازنشستگی روشی پیش‌نهاد می‌کند که این اتفاق بیفتد. حواسش هم به این هست که چرا تا حالا این حرف‌های خوب محقق نشده است. در یک کلام اقتصاددان به این فکر می‌کند که وضعیت موجود را باید چه جوری دست‌کاری کرد که اتفاقی که قرار است بیفتد بتواند واقعا بیفتد.
  • پراکنده ها در ایامی تلخ

    ۱) به نام محمد سنگ می زنند و می سوزانند. محمدی که من پیروش هستم پیراهنش را بالا می زند و از کسی که به اشتباه تازیانه خورده می خواهد تا او را قصاص کند. گیرم که روزنامه خطا کرد، به کارمند سفارت چه دخلی دارد؟ اگر دی روز کسی توی سفارت اتریش یا دانمارک بود و از این آتش خشم به اصطلاح دانش جویان آسیبی می دید چه کسی پاسخ گو بود؟ ۲) خشونت علیه منافع کشورهای غربی به ترین فرصت برای احزاب دست راستی اروپایی است که بر خلاف سبزها و سوسیالیست ها از سیاست های ضد مهاجرت و ضد خارجی حمایت می کنند. حزب افراطی مردم دانمارک که چیزی شبیه حزب آزادی اتریش است از این ماجرا بهره برداری لازم را خواهد کرد. کل قضیه به شدت بودار است. ۳) طبق کنوانسیون ۱۹۶۱ وین دولت های میزبان مسوول تامین امنیت تاسیسات دیپلماتیک هستند. در ماجرای سفارت آمریکا دادگاه بین المللی به استناد این بند دولت ایران را مقصر شناخت. خسارت هایی که پیراهن سیاهان به سفارت دانمارک وارد کرده اند باید از جیب مردم پرداخت شود. ۴) وزیر بازرگانی گفته بود که ما به دنبال شهری هستیم که این روزنامه در آن منتشر شده است تا تصمیمات ویژه ای در باب آن اتخاذ کنیم. این آقا انگار یادش رفته که در دنیای متمدن حتی اگر کسی خطا کند خودش را مجازات می کنند نه قبیله و طایفه و شهر و کشورش را. ۵) هر کسی که با نظام سیاسی غرب آشنا است می داند که اگر دولتی بخواهد به روزنامه ای دستور بدهد که چیزی را چاپ کند یا نکند مردم و نمایندگان مجلس به قول ابراهیم نبوی جورابش را بادبان می کنند. چیزی که معترضان نمی دانند همین تفکیک بین دولت و رفتار شهروندان است. دوستان یادشان رفته که آن جا قاضی مرتضی و علی آقای...ادامه مطلب ...
  • هفته‌ای سه پرواز

    آقای احمدی نژاد دستور داده که به تمام فرودگاه‌های کشور هفته‌ای سه پرواز برقرار بشود. داستان باز از آن ماجراهای خوش‌مزه است. بگذارید قصه طرف‌های خودمان را بگویم. ارومیه فرودگاه خوبی داشت و پرواز هم به اندازه کافی موجود بود. بعد احتمالا به دلیل فشار نمایندگان محترم مجلس و مابقی قضایا دوستان آمده‌اند و در جایی بین شهر خوی و سلماس (شهر پدری من) که با اتومبیل حداکثر یک ساعت از فرودگاه ارومیه فاصله دارد یک فرودگاه جدید ساخته‌اند. با این همه این فرودگاه پرواز زیادی ندارد که دلیلش خیلی ساده است. به دلیل وضعیت اقتصادی مردم منطقه و نوع شغلشان اصلا برایشان مطلوبیت ندارد که با هواپیما سفر کنند. شب سوار اتوبوس سیر و سفر می‌شوند و صبح اول وقت توی تهران هستند و یک پنجم بلیط هواپیما را هم می‌پردازند. ضمنا جمعیت منطقه‌ هم آن قدر نیست. در نتیجه عده کمی متقاضی پرواز هستند و پروازها ضرر می‌دهد و در نتیجه تعدادش کم می‌شود تا ماجرا اقتصادی شود. این وسط فعلا هزینه سرمایه‌ فرودگاه است که دارد هدر می‌رود. حالا رییس جمهور مهرورز آمده و دستور می‌دهد که هفته‌ای سه پرواز برقرار شود. اگر ماجرایی به اسم کم‌یابی منابع در دنیا وجود نداشت (و در نتیجه علم اقتصاد بلاموضوع می‌بود) دستور بدی نبود. ولی مشکل این‌جا است که وقتی که قرار باشد به شهرهای کوچکی که مشتری پرواز کم است هفته‌ای سه پرواز برقرار شود لاجرم باید تعدادی از پروازهای مسیرهای دیگر کم شود. به این دلیل ساده که ظرفیت کل پروازی ناوگان با «ضریب ایمنی مشخص» عدد ثابتی است. معنی دستور ایشان این است که باید مثلا از پروازهای مشهد و شیراز و کرمان و تبریز که پر از مسافر است کاسته شود (یا جلو افزایش پروازها به این مناطق گرفته شود) تا بتوان هفته‌ای سه پرواز به جاهایی مثل سبزوار و یاسوج و ایلام که احتمالا...ادامه مطلب ...
  • کاریکاتورها برای من ناراحت کننده است. آدمی نیستم که روی مقدسات تعصب داشته باشم ولی چیزی که از زندگی محمد می فهمم با آن چیزی که این ها کشیده اند هیچ هم خوانی ندارد. تصورش را بکنید که در دنیای ۱۴۰۰ سال پیش که آدم کشتن و انتقام گرفتن آن هم در جامعه عرب حجاز مثل آب خوردن بوده کسی شهری را فتح می کند و تقریبا خونی نمی ریزد. آن وقت چنین تصاویری از این آدم نهایت بی انصافی است. ماجرا سوی دیگری هم دارد. برای مسلمانان معتقد شاید این درس بدی نباشد که ببینند وقتی به کسی علاقه خاصی دارند به استهزاء گرفته شدنش توسط دیگران چقدر دردناک است. آیا درس می گیرند تا چنین کاری را در حق دیگران تکرار نکنند؟ به نظرم آزادی بیان را با هیچ چیزی نمی توان محدود کرد ولی یک توافق عرفی مبتنی بر رعایت احترام دیگران – تمام دیگران – به اثربخش تر شدن این بازی کمک می کند. راستی دی روز دیدم که در ماجرای حمله به سفارت خانه ها در لبنان روحانی سنی جاافتاده ای درست جلو جمعیت ایستاده بود و جوانان ظاهرا خشم گینی که احتمالا به بهانه این ماجرا فرصتی برای تخریب گیر آورده بودند را به زور مهار می کرد. صحنه جالبی بود.
  • بهینه پارتو در نانوایی

    پارتو می‌گوید که اگر سیاستی واجد این شرط باشد که بدون این که وضع عده‌ای را بدتر کند وضع عده‌ای دیگر را بهتر کند باید اعمال شود. این کار را تا جایی ادامه می‌دهیم که دیگر نتوان وضع عده‌ای را بدون بدتر کردن وضع عده‌ای دیگر بهبود بخشید این جا نقطه بهینه پارتو است. مثال ساده‌ای بزنم. خریدن نان تازه در ایران برای خیلی‌ها غیرممکن است برای این‌که باید مدت طولانی توی صف بایستند و این یعنی از دست مقدار زیادی وقت که ارزش پولی هم دارد. یکی از دوستان حساب کرده بود که به خاطر معطلی نیم یا یک ساعته صف هر نان تازه سنگک یا بربری برایش چند هزار تومان آب می‌خورد. حالا اگر یکی پیش‌نهاد بدهد که نانوایی‌های رسمی درست شود که نان را به قیمت غیرسوبسیدی و واقعی عرضه کند آن وقت این سیاست از دید پارتو کارا است. کسانی که سرشان شلوغ است می‌توانند نان بدون سوبسید را به قیمت بالاتر (مثلا هر بربری تازه ۳۰۰-۴۰۰ تومان) ولی با صف و معطلی خیلی کم‌تر بخرند و در نتیجه کل هزینه خرید نان برایشان کم‌تر شود و بقیه هم که خوب همان وضع قبل را دارند و نان سوبسیدی را می‌خرند. مثال ساده و پیش پا افتاده است ولی می‌شود به کلی موضوع دیگر مشابه هم فکر کرد.

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها