آیا اثر روانی تورمی معنی دارد؟ به این معنی که در شرایط ثابت نگاه داشتن بقیه عوامل افزایش قیمت یک کالا باعث شود که قیمت بقیه کالاها نیز افزایش یابد؟ به نظر من در عمل چنین اثری وجود ندارد یا بسیار ضعیف است. بگذارید مساله را دقیقتر نگاه کنیم. فرض کنید دولت تصمیم میگیرد قیمت بنزین یا سیمان را دو برابر کند. تاثیر این تصمیم روی کل اقتصاد چه خواهد بود؟ واضح است که تحلیل ما به قول اقتصاددانها تحلیل تحت شرایط ثابت بودن سایر عوامل (ceteris paribus) است و فرض میکنیم که اتفاقات دیگری مثل افزایش نقدینگی یا تقاضا برای برخی کالاها رخ نداده است و ما صرفا در پی بررسی تاثیر افزایش قیمت مثلا بنزین یا سیمان بر سطح قیمتها هستیم. این نکته را هم باید روشن کنیم که صحبت از قیمت کالاهایی که کالای گرانشده در تولید آنها به کار میرود نمیکنیم مثلا راجع به افزایش قیمت کرایه یا مسکن در اثر افزایش قیمت بنزین یا سیمان حرف نمیزنیم. هر چند اگر فکر میکنید که این اثر جدی خواهد بود میتوانیم به راحتی نشان دهیم که تاثیرش بسیار ناچیزتر از آنی است که به نظر میرسد. برای اینکه حسی از مساله پیدا کنید به این فکر کنید که اگر قیمت بنزین دو برابر هم بشود کرایه تاکسی (بیشترین تاثیرپذیر از این موضوع در کل جامعه) باید چند درصد گرانتر شود تا مسافرکش سود قبلی را کسب کند؟ جواب : حداکثر پانزده درصد. حالا تاثیر موضوع روی قیمت بقیه کالاها که بنزین نقش بسیار کمتری در تولید آنها دارد روشنتر میشود. حالا برویم سر اصل مطلب یعنی اثر روانی افزایش قیمت بنزین. فرض کنید فقط بنزین گران شده است. استدلال مبتنی بر اثر روانی که مثلا آقای احمد توکلی ممکن است از آن دفاع کند این خواهد بود که بقیه هم قیمتهای خود را به همین میزان یا...
ادامه مطلب ...