در دفاع از بازار امیدوارم بتوانم به سوالات علی جواب مفصلتر بدهم ولی علیالحساب این را بگویم که من مداخله در بازار را خطرناک میدانم به این دلیل که این مداخله نظام اطلاعاتی جامعه را به هم میریزد و به بازیگران اطلاعات غلط میدهد یا قواعد انتخاب درست را تخریب میکند. وقتی منابع ما محدود است مجبوریم آنها را به بهترین موقعیت ممکن تخصیص دهیم. قیمت نقش حامل اطلاعاتی برای این تخصیص را بر عهده دارد – اطلاعاتی در باب کمیابیها و ترجیحات-. به وضوح گوشت از سیبزمینی گرانتر است چون قاعدتا خوشمزهتر است و وقتی خوشمزهتر شد طبعا کمیابتر هم خواهد شد. گوشت گرانتر دارد به روشنی به خریدار میگوید که این چیزی که تو دوست را خیلیهای دیگر هم دوست دارند و گوشت موجود در کشور این قدری نیست که همه شما به اندازه دلخواهتان از آن مصرف کنید. در بازار کار هم سطح دستمزدها میزان نیاز جامعه به تخصصهای مختلف را بیان میکند. دانشآموزان با استعدادتر و کوشاتر طبعا رشتههای پولسازتر را انتخاب میکنند و این یعنی جامعه بهترین منابع انسانیاش را به سمت مهمترین نیازش هدایت کرده است. هایک از همین زاویه دخالت دولت را نقد میکند. میگوید آنچه ما در جامعه میبینم حاصل هزاران تصمیمی است که بخش عمده آن بر مبنای اطلاعات ضمنی (غیر صریحی) است که قابل تبدیل به کاغذ و مستندات نیست. اگر هم بود پردازش چنین حجم عظیمی از اطلاعات که هر لحظه هم تغییر میکند از عهده هر نظام سیاسی خارج است. یک مثال دم دستی برای این قضیه توزیع بقالیها و نانواییها در ایران است. توزیع بقالی در ایران – که نیازی به مجوز دولت ندارد – بسیار عالی است. کمتر خانهای در تهران است که در فاصله ۵۰ متریاش یک بقالی موجود نباشد. تاسیس نانوایی اما مستلزم مجوز دولت است. نتیجه مداخله در انتخاب طبیعی این میشود که...
ادامه مطلب ...