این روزها انگار نیت این است که رفقای خودمان را اذیت کنیم. اشکالی ندارد، خودی هستند. خبر این است که قراردادهای اجاره باید حداقل دوساله باشند. (و البته مقداری جزییات بیشتر که ارزش توجه و تحلیل دارد. مثلن تشویق مالکین به عقد قراردادهای تنظیمشده با تورم (Indexing) که مدل مرسومی در دنیا است). حسین و حجت هر دو به این موضوع اعتراض کردهاند. منطقشان هم این است که این مداخله امکان عقد قرارداد بهینه بر اساس تمایلات موجر و مستاجر را محدود میکند. حسین آقا خودش متخصص حقوق و اقتصاد است و احتمالن بیشتر از ما این چیزها را میداند و نکتهاش قابل اعتنا است. با این همه میتوان به اصطکاکهایی در بازار فکر کرد که گاهی باعث مفید بودن این مداخلات میشود. به این مثال توجه کنید: فرض کنید دو نوع مستاجر “خوب” و “بد” داریم ولی به علت عدم وجود بانک اطلاعاتی خوب از سوابق قبلی مستاجرها، یک صاحبخانه جدید نمیتواند نوع مستاجر را تشخیص دهد. قرارداد اجاره یا شرایط اعمال قانون در یک کشور طوری باشد که هزینه بیرون انداختن مستاجر “بد” – یعنی کسی که اجاره نمیدهد – برای صاحبخانه بالا باشد. مثلن صاحبخانه باید کلی دوندگی کند تا بتواند او را بیرون کند. در چنین حالتی گاهی برای صاحبخانه بهینه است که تا آخر قرارداد کاری نکند و بعد مستاجر را بیرون کند. در چنین بازاری مستاجر “بد” تمایل خواهد داشت تا قراردادهای خیلی طولانی ببند چون خیالش را برای مد طولانی راحت میکند. مستاجر “خوب” حاضر است قرارداد کوتاه ببندد و با این کار “خوب” بودن خودش را ثابت کند. از آن طرف قرارداد کوتاهمدت مستاجر “خوب” را در وضعیت قفلشدگی (Hold-up) قرار میدهد. این وضعیت وقتی است که هزینه خروج از قرارداد برای یک طرف بزرگتر از طرف دیگر باشد. مثلن برای مستاجری که بچه مدرسهای دارد هزینه نقل مکان در وسط سال...
ادامه مطلب ...