• دوستی

    الان جایی اسم یک آدم را دیدم. به نظرم رسید شخصن می‌شناسمش. چند ثانیه طول کشید تا ذهنم یادش بیاید که سر شب خوشی را با این دوست عزیز گذرانده‌ایم و دیگر هم هیچ وقت هم را ندیده‌ام. فکر کردم و دیدم این پدیده دوستی وبلاگی عجب چیز عجیبی است. یک لیست بلندبالا از آدم‌ها در ذهنم آمد که گوشه گوشه این دنیا از اصفهان و مشهد و استانبول و بوداپست گرفته تا آمستردام و لندن و شهرهای شرق و غرب و وسط و جنوب آمریکا چند ساعت هم را دیده‌ایم. در همان چند دقیقه اول این قدر نزدیک بوده‌ایم که گویی سال‌ها است هم‌دیگر را می‌شناسیم. چند ساعت حرف زده‌ایم، از دغدغه‌ها، تجربه‌ها، دردها، رازها، برنامه‌ها، ایده‌ها، عشق‌ها، گذشته‌ها، آینده‌ها و تمام شده است. تمام شده است. وقت تمام شده است. موقع خداحافظی اکثرن می‌دانسته‌ایم که زمان بسیار طولانی – شاید تا ده سال دیگر – و شاید هم هیچ وقت دیگر هم را نخواهیم دید. با این حال همان چند ساعت را دوست بوده‌ایم. حرف زده‌ایم و چای و قهوه خورده‌ایم و راه‌ رفته‌ایم. هدیه رد و بدل کرده‌ایم وعواطف‌مان را به اشتراک گذاشته‌ایم و این چند ساعت‌ها مثل قطعات رنگی دل‌پذیری روی نوار خاطرات‌ من باقی مانده است.
  • مشاهدات ینگه دنیا: فصل دوم، شماره یک؛ شخصی

    اقامت در چند خانه مختلف با هم‌خانه‌های آمریکایی مختلف به طور بدیهی تجربه جالبی برای شناخت مثال‌هایی از تیپ‌های مختلف آمریکایی است. دفعه قبل مدتی را در یک خانه مشترک (Co Op) زندگی کردم و تشریح ماجراها و گفت و گوهایی که با نزدیک به ۲۰ آمریکایی ساکن آن مجموعه داشتم مثنوی هفتاد من است. نکته جالب این دفعه تضاد شدید بین صاحب‌خانه آستین و صاحب‌خانه برکلی است که نمونه‌های جالبی از دو ژانر شخصیتی نسبتن پرتعداد در آمریکا را نمایندگی می‌کنند. صاحب‌خانه اول یک خانم حدود ۳۵ ساله آمریکایی است. اهل نیویورک است و ظاهرن از یکی از جرج‌ … یونیورسیتی‌های دی‌سی (واشنگتن، تاون، میسون، .. یادم نیست کدام) فوق لیسانس دارد. روزهای اول ده بار ازم پرسیده بود اهل کجا هستم. یک بار دیگر پرسید ببینم تو اهل “ایراک” بودی یا “ایران”؟ گفتم باباجان “ایران”. ده بار هم قبلن گفتم. بعد گفت خانواده‌ات هنوز آن‌جا زندگی می‌کنند؟ گفتم خب آره. مشکل چیست؟ گفت آخر جنگ است. اولش فکر کردم قضایای تابستان اخیر و جنبش سبز را دنبال کرده است. بعد فهمیدم نه در واقع منظورش جنگ عراق است! پیش خودم فکر کردم آخر آدم چه قدر باید شوت باشد که کشورش نزدیک هشت سال درگیر جنگ با یک کشور باشد و مدت‌ها اخبارش تیتر رسانه‌ها باشد و هنوز اسم آن کشور را درست نداند. چند هفته که گذشت دلیلش را کشف کردم. این خانم نه روزنامه و مجله می‌خواند و نه کتاب. تمام وقتی که خانه است (کار ثابت ندارد و مدت طولانی خانه است) را پای تلویزیون و کانال‌های محلی است که به قول یکی از دوستان مهم‌ترین خبرشان رفتن پای گربه خواننده محلی زیر ماشین است و تازه ده بار هم تکرار می‌خورد. تقریبن مطمئنم که هیچ کتابی ندارد چون روز اول همه سوراخ سنبه‌های خانه فسقلی را نشانم داده است. فقط یک کتاب است که...ادامه مطلب ...
  • تحقیقات در خارج: بخش دوم از چهار: نگاه جزیی

    یک مساله اساسی در شناخت جامعه ایران اتکا به مشاهدات جزیی در مورد مسایل اساسی مثل زنان خیابانی، اعتیاد، کودکان بی‌سرپرست، طلاق، عرف‌های جدید معطوف به روابط جنصی و الخ است. متاسفانه به دلیل کم‌بود/نبود پیمایش‌های منظم و آزاد در مورد این موارد یا در دست‌رس نبودن نتیجه آن‌ها، بسیاری از افراد برداشت خود از وضعیت جامعه را بر مبنای مشاهدات و روایت‌های منابع محدود استوار می‌کنند. این مشاهدات چند نقطه ضعف اساسی دارد: ۱) افراد معمولن مخرج کسر را در تعمیم مشاهدات به کل در نظر نمی‌گیرند. به عنوان مثال کافی است یک سقوط هواپیما در ۵ سال ببینند تا نظرشان را به کل عوض کنند. بدون این‌که حساب کنند که این یک سقوط از سه میلیون پرواز بوده است. همین امر در مورد حس‌شان نسبت به دیدن چند صفر نفر معتاد یا چند زن خیابانی و غیره هم صادق است. ۲) بسیاری از افراد مرتبط با محققان خارجی دارای گرایش‌های سیاسی اپوزوسیونی هستند. لذا به طور آگاه و ناخودآگاه تمایل به بزرگ‌نمایی مسایل منفی یا حرکت‌های باب طبع‌شان دارند. مثلن ممکن است یک تجمع کوچک زنان را علامتی از گسترش فمینیسم در بین میلیون‌ها زن ایرانی بدانند. ۳) ذهن انسان‌ها تمایل به بزرگ کردن اتفاقات عجیب دارد. ممکن است فرد ده‌ها مهمانی برود ولی فقط یک مهمانی استخر (پول پارتی) برایش بسیار برجسته‌تر از بقیه جلوه کند و نتیجه بگیرد که جوان‌های ایرانی همه ماهی یک‌بار به چنین محافلی می‌روند. ۴) به طور بدیهی، اکثر روایت‌کنندگان این نکته ساده را که بین تهران و صدها شهر دیگر در ایران تفاوت اساسی وجود دارد را نادیده می‌گیرند و رفتار جمعیت یک یا دو میلیون نفری را به ۷۰ میلیون تعمیم می‌دهند. ۵) گاه بین روایت‌کنندگان یک ماجرای واحد هم‌پوشانی و تکرار وجود دارد. محقق خارجی فکر می‌کند که دارد از طریق صحبت با افراد مختلف به یک نمونه تصادفی...ادامه مطلب ...
  • زنان ریش‌دار

    کسی می‌داند توضیح تکاملی برای نبودن موی انبوه روی صورت زنان چیست؟ من فرضیه قوی به ذهنم نمی‌رسد. از عکس‌های ساخته شده برای آردی به نظر می‌رسد جنس ماده حداقل در آن مرحله ریش داشته است. پ.ن: خب انگار بحث دارد جذاب می‌شود و من هم دوست دارم به جای نگاه کردن به جواب مساله در یک کتاب از خواندن حدس‌های بقیه و فکر کردن به آن‌ها لذت ببرم. من خودم به فرضیه جذابیت جنصی کرده بودم ولی اشکال این فرضیه این است که ممکن است در دور بیفتد. به این معنی که کشش مردانه نسبت به این زنان می‌تواند خود معلول یک فرآیند تکاملی باشد و در مرحله بعد از تغییرات ظاهری زنان رخ داده باشد. به اصطلاح اقتصاددان‌ها هر دو عامل می‌توانند درون‌زا باشد و هر کدام آن یکی را توضیح دهد.
  • نئولیبرالیسم به زبان ساده

    آقای احمد سیف فایل پی‌دی‌اف‌ای را با عنوان “نئولیبرالیسم ایرانی” آپ‌لود کرده‌اند. در جایی از این فایل ایشان گفته‌اند که ” حتی در دوره ای که نفت به بالترین قیمت رسید، بهای نفت که ماده‌ای غیر قابل جانشین است و روند تولیدش دهها هزار سال طول می کشد از پپسی کولا و کوکا کولی تولید شده در اقتصاد های سرمایه سالری کمتر بود. نظامی که معیار قیمت گزاری اش این چنین باشد، به گمان من، یک مشکل اساسی درونی دارد.” در واقع ایشان در این پاراگراف کوتاه به نوعی قضایای اول و دوم رفاه را برای بررسی وضعیت موجود اقتصاد بازار غیرمرتبط می‌دانند. ببینیم مدعای این پاراگراف چه قدر متین است. ادعای ایشان را می‌توان در دو سطح مورد نقد قرار داد: سطح اول این‌ است که بپرسیم از کجا این قدر مطمئن هستیم که لزومن قیمت نفت خام باید بالاتر از کوکاکولا باشد و اگر نبود اشکال اساسی وجود دارد؟ آیا چون نفت به نظر ایشان کالای مهم‌تری می‌رسد حتمن باید گران‌تر باشد؟ حالا چرا گران‌تر بودن “کوکاکولا” از نفت نشانه امر منفی است؟ اگر به جای کوکاکولا مثلن عرق بادرنج‌بویه یا بهارنارنج× بگذاریم (و می‌دانیم که قیمت این نوع نوشیدنی‌ قطعن از نفت خام گران‌تر است) آیا ایشان هم‌چنان اعتراض خواهد کرد که چرا این از آن گران‌تر است یا چون این محصولات همانند کوکاکولا سمبل به اصطلاح “اقتصادهای سرمایه‌سالار” نیست دیگر مشکلی وجود ندارد؟ بلاخره کوکاکولا هم برای خودش اسانسی وترکیباتی دارد. به طور پیشینی (a Priori)چه اشکالی دارد که این اسانس همانند هزاران اسانس دیگر (از قبیل اسانس موجود در ادکلون) گران‌تر از نفت خام باشد؟ البته ذهنیت پشت این استدلال برای ما ناآشنا نیست. برنامه‌ریزان اقتصادهای سوسیالیستی هم معتقد بودند که تولید فولاد برای یک کشور خیلی مهم‌تر از تولید پفک نمکی است. تصوری که صحت آن با دقت در روند رشد اقتصادی و رفاه...ادامه مطلب ...
  • معتاد

    دو سه هفته است عصب‌هایم بدجوری فیلمی با دز بالا و قوی می‌طلبند که خواب را برای یکی دو شب و چند روز بپراند. چیزی در مایه‌های رقص با بشیر، پل‌های مدیسون کانتی، شکستن امواج، ده فرمان، زمانی برای مستی اسب‌ها، شب روی زمین، اوزاک، بازگشت، و … این فیلم‌های آمریکایی معمول و در دست‌رس هیچ رقم افاقه نمی‌کنند. دز بالاها هم اکثرن قبلن مصرف شده‌اند یا من نمی‌شناسم.
  • تحقیقات علمی در داخل: دزدی وقاحت

    احتمالن خبر دزدی معنوی وزیر علوم تحقیقات دولت مهرنورز را شنیده‌اید. من نمی‌خواهم فقط به کامران دانش‌جو گیر بدهم چون معصومه ابتکار هم متاسفانه شبیه به این مورد را قبلن داشت. ماجرا وقتی جالب‌تر می‌شود که پاسخ نویسنده هم‌کار کامران دانش‌جو به این موضوع را می‌خوانیم. طرف با وقاحت تمام ادعا می‌کند که مقاله‌اش کپی نیست و مشارکت علمی اساسی داشته است. طبعن من نمی‌توانم راجع به محتوای مقاله نظر بدهم ولی می‌توانم این مقاله ایرانی‌ها را با مقاله کره‌ای مقایسه کنم و ببینم که متن مقاله ایرانی کپی پست کامل مقاله کره‌ای است و شاید فقط وسطش یکی دو تا نتیجه دیگر اضافه شده است. نویسنده هم‌کار وزیر علوم هنوز نمی‌داند که در مقالات علمی مفهومی به اسم دزدی ادبی (Plagiarism) وجود دارد که یکی از مصداق‌هایش تکرار بیش از یک تعداد خیلی محدود از جملات یک متن دیگر (حتی با ارجاع) در متن اصلی است. حتی اگر نویسنده مقاله دوم بخواهد از ایده‌های مقاله اول استفاده کند باید جملات را بازنویسی (Rephrase) کند تا مقاله به اصطلاح به قلم خود او نوشته شود. در اکثر دانش‌گاه‌های خارجی نرم‌افزارهایی هست که متن تولیدات علمی دانش‌جویان (مثل پایان‌نامه‌ها) را با ادبیات موجود مقایسه می‌کند و بخش‌هایی که تکرار متن‌های قبلی است را رنگی می‌کند. اگر درصد رنگ از حدی بیش‌تر شود مقاله یا پایان‌نامه مشمول دزدی ادبی می‌شود. در یک دولت اخلاقی و پرینسیپ‌دار البته چنین افتضاحی فورن به استعفای وزیر علوم منجر می‌شود. در یک جامعه با مسوولیت مدنی قوی هم اعتراض‌های دانش‌گاهیان وزیر را مجبور به استعفا می‌کند. از اولی که خبری نیست ولی امیدواریم دومی عمل کند. جالب است که ممکن است کسانی که با مطلب اولین نیچر نسبت به موضوع حساس شدند با خواندن پاسخ مضحک دست‌یار سابق وزیر قانع شوند. این است که باید دلایل آشکار تقلب علمی را به کسانی مثل فراکسیون اصلاح‌طلبان و...ادامه مطلب ...
  • تحقیقات در خارج: بخش اول از چهار؛ کلونیالیسم چپ

    در دنیای آکادمیک خصوصن در مباحث توسعه و مطالعات منطقه‌ای گروهی از محققان غربی وجود دارند که دل‌بسته مطالعه کشورهایی مثل ایران هستند. فرق این گروه با نسل قدیمی‌ترشان این است که این گروه محققان عمدتن چپ و انتقادی هستند و به اصطلاح در خدمت استعمار نیستند. خب این خوب است ولی متاسفانه نکته اساسی را در رابطه نابرابر بین محقق غربی و محقق ایرانی تغییر نداده است. نشانه‌ای از نابرابری این که محقق غربی که روی این نوع موضوعات کار می‌کند معمولن تحلیلی عمیق‌تر یا اوریجینال‌تر از محققان داخلی یا ایرانی مقیم خارج ندارد. قطعن منکر استثناهای موضوع نیستم. با این همه ایران‌شناس غربی به علت ملیتش به ناگاه موقعیت برتری در جامعه علمی به دست می‌آورد و در حالی‌که تحقیق مشابهی از سوی محقق ایرانی با انتقاد افراد دقیق مواجه می‌شود نوشته‌هایش مورد تحسین قرار می‌گیرد. بسیاری از ایرانیان از این‌که چنین غربی‌های “دوست‌داشتنی” وجود دارند هیجان‌زده هستند و به سرعت رابطه نزدیک برقرار می‌کنند. رابطه‌ای که در ظاهر دوستانه است ولی در باطنش عمیقن بر اساس خواسته‌های و نیازهای ذهنی طرف غربی و احساس حقارت ضمنی طرف ایرانی تنظیم شده و شکل می‌گیرد. محقق غربی می‌داند که به خاطر نداشتن تعامل نزدیک با موضوعات محلی تکیه‌اش به اطلاعات ثانویه است. امیدوارم در پست دیگری در مورد این‌که چه طور ترجمه موضوعات محلی به زبان استاندارد غربی باعث بروز خطاهای اساسی در این شناخت و بازتولید چارچوب‌های غیرمرتبط می‌شود بنویسم. طرف غربی با علم به این نقطه ضعفش می‌داند که مهم‌ترین چیزی که نیاز دارد داده و اطلاعات دست اول از ایران است و محقق ایرانی به‌ترین منبع مجانی برای این کار است. بنا بر این مشتاق است تا این رابطه را در چارچوب دل‌خواهش شکل دهد. محقق ایرانی در اکثر اوقات چه چیزی دریافت می‌کند؟ تحسین گذرا بابت زحمت ترجمه مسایل برای طرف غربی و شنیدن نظراتی...ادامه مطلب ...
  • من فردا ال ای خواهم بود برای چند روز. اگر از دوستان قدیمی و جدید کسی آن دور و بر است و مایل است خبر بدهد هم را ببینیم. پ.ن: فشار افکار عمومی زیاد شد و مجبور شدم سنم را به‌روز کنم.
  • نیروی انسانی متخصص، سرمایه انسانی و مهاجرت

    سال قبل همین موقع‌ها بود که این مطلب را نوشتم و واکنش‌هایی را برانگیخت. الان که نگاه می‌کنم فکر می‌کنم کسی با خواندن مطلب قبلی می‌تواند همین تصویر را از خودم ارائه دهد. خب کامنت‌های پای آن مطلب منجر شد به نوشتن این مقاله نیمه تفریحی – نیمه جدی. احتمالن خیلی‌ها علاقه‌ای به خواندن متن مقاله ندارند ولی توصیه می‌کنم خط ماقبل آخر پانویس صفحه اول را بخوانید چون به شما مربوط می‌شود 🙂 در این مقاله یک نفر فرد متخصص که باید در مورد سرمایه‌گذاری در ترکیب سرمایه انسانی‌اش تصمیم بگیرد مدل می‌شود. فرد می‌تواند شهروند متخصص یک کشور در حال توسعه (ترکیه، کره، ایران، هند) که گزینه مهاجرت به غرب را دارد باشد و یا فردی مثل من که در یک کشور (مثل اتریش یا سوئد یا فرانسه) در حال تحصیل است و گزینه مهاجرت به کشور دیگری (مثل انگلیس یا آمریکای شمالی) را دارد. طبعن با انتخاب هر از این دو بستر توصیه‌های سیاستی متفاوت از مدل به دست می‌آید. عمر و وقت عامل محدود است و باید تصمیم بگیرد که چه قدر مهارت‌های جهانی (مثلن برنامه‌نویسی رایانه که همه‌جا ارزش‌مند است) و چه قدر مهارت‌های محلی (مثل شبکه محلی، دانش فنی برای مسایل خاص آن کشور و …) را کسب کند. چون وقت محدود است بین این دو مهارت بده-بستان (Trade-Off) وجود دارد. عامل با یک گزینه (Option) مهاجرت به کشور دوم هم رو به رو است که جذابیت آن به صورت تصادفی در طول زمان تغییر می‌کند. تصادفی بودن به خاطر عواملی مثل تغییر دست‌مزدها، تغییر شرایط زندگی در کشور مبداء (مثلن وقوع یک کودتا یا سر کار آمدن یک دولت پوپولیست) یا اتفاقات جغرافیایی و الخ اتفاق می‌افتد و در آن جذابیت نسبی دو کشور دائم در حال تغییر است. عامل زمانی تصمیم به مهاجرت می‌گیرد که منافع ناشی از مهاجرت از هزینه آن...ادامه مطلب ...

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها