• سردرگمی

    هدف من در تمام پست‌های چند روز مانده به انتخابات و بعد از آن این بود که به نحوی سعی کنیم در حد خودمان جلوی غلبه احساسات‌مان بر واقعیت‌های جامعه را بگیریم. در نظرسنجی وبلاگ از یک جمعیت ۳۰۰ نفری تقریبن هیچ کس باور نداشت که احمدی‌نژاد می‌تواند در دور اول برنده شود. در حالی که خود من بر اساس برخی نظرسنجی‌ها و شواهد احتمال مثبتی می‌دادم که این اتفاق بیفتد. حرف من این است: اگر احمدی‌نژاد واقعن رای آورده باشد و ما با تصور دست‌کاری آرا خودمان را مشغول و راضی کنیم از درک یک مساله کلیدی در کشور محروم می‌شویم و این در بلندمدت بسیار مضر است. دوم این‌که قرار است حداقل ما ها از دایره اخلاق خارج نشویم. یک حوزه اخلاقی هم این است که با دلایل ضعیف اتهام دست‌کاری به حریف وارد نکنیم. نهایتن این‌که اگر رای موسوی همین قدر باشد و در تکرار یا بازشماری آراء هم دوباره به همین نتیجه برسیم آبروریزی بزرگی رخ خواهد داد. با این همه احساس می‌کنم فضای جامعه با اتفاقات چندان روز گذشته چندان ملتهب شده که کار از این استدلال‌ها گذشته است. علاوه بر این‌که ممکن است این نوشته‌ها توسط مخالفان اصلاحات مورد سوءاستفاده قرار گیرد. بنا بر این من فعلن تا مدتی نوشتن را متوقف می‌کنم و دعا می‌کنم که کشور از این گردنه بلا به سلامت عبور کند تا بعد دوباره جمع شویم و فکر کنیم. پ.ن۱: من به این فحش خوردن از دو طرف عادت دارم. از یک طرف باید بکوشی که طرف خودت را قانع کنی که غیرمنطقی رفتار نکند و از طرف دیگر دلت از حماقت و رذالت طرف مقابل پر از درد باشد. دوستان لطفن در قضاوت‌هایشان این قدر عجول نباشند. تا وقتی احمدی‌نژاد قانونی یا غیرقانونی رییس جمهور ایران است من دیگر شرم دارم که پایم را در آن کشور بگذارم....ادامه مطلب ...
  • شواهد غیرمحکمه پسند

    ما باید مواظب باشیم در دام تحلیل‌های ضعیف گرفتار نشویم و دلایلی ارائه نکنیم که به سادگی قابل رد باشد. سعی می‌کنم خرد خرد نظراتم را این‌جا اضافه کنم: ۱) این ماجرای کدها به نظرم جدی نیست. پایه ایراد است که چرا کدها از ۴۴ شروع شده (با این توجیه که شما ردیف موسوی ۴ بوده و اگر کسی اشتباه بنویسد به کد احمدی‌نژاد تبدیل می‌شود). ظاهرن این طور که من فهمیدم کدها واقعن اهمیت خاصی نداشته است. صندوق‌ها ناظر از نامزدها دارد و تناقض کد و اسم در زمان شمارش به راحتی قابل تشخیص است. ضمن این که جواب این‌که چرا کدها از ۴۴ شروع شده می‌تواند این باشد که اگر از ۱۱ یا ۲۲ یا ۳۳ شروع می‌شود به سادگی قابل تبدیل به عددهای مشابه بود. اتفاقن شروع از ۴۴ منطقی به نظر می‌رسد. ۲) همان طور که پویان هم اشاره کرده بود به علت غیرپایا (Non Stationary) بودن متغیرها نگاه کردن به R2 بالا در طول اعلام زمان معتبر نیست. به زبان ساده وقتی متغیری در طول زمان برابر مقدار قبل متغیر به علاوه مقداری جدید باشد آن‌را ناپایا می‌نامیم. از طرف دیگر می‌دانیم که رگرس کردن “هر” دو متغیر ناپایی روی هم R2 خیلی بالایی به دست می‌دهد. برای این که موضوع برای‌تان ملموس شود من یک فایل اکسل نمونه درست کرده بودم که در آن در هر سطح مقدار تصافی به مقدار قبلی اضافه می‌شود (مثل اضافه شدن آرا به مقدار قبلی). با این‌که این اضافه شدن‌ها کاملن تصادفی است ولی R2 واقعن نزدیک به یک است. می‌توانید صفحه را با F9 رفرش کنید و مقادیر تصادفی جدید تولید کنید. ۳) نمی‌دانم گفتن این حرف به لحاظ سیاسی درست است یا نه ولی در تمام گزارش‌هایی که دوستان از این شهر و آن شهر برایم فرستاده‌اند رای کروبی واقعن پایین بوده است. این موضوع برای...ادامه مطلب ...
  • اطلاعات در مورد نتایج

    ما باید بنشینیم و فراتر از حدس‌های اولیه به صورت دقیق و محکمه‌پسند این موضوع را که آیا نتایج غیرواقعی اعلام شده است را بررسی کنیم و در صورتی که به جمع‌بندی مثبت رسیدیم به ستاد میرحسین ارائه کنیم تا به عنوان پشتیبان شکایت ارائه شده به شورای نگهبان استفاده شود. طبیعی است که استدلال‌های روزهای اول مثل خطی بودن روند را من هم شنیده‌ام ولی برای تهیه یک گزارش قابل دفاع که قابل ارائه به نهادهای نظارتی باشد تکه اطلاعات از این طرف و آن طرف بسیار کمک کننده است. خواهش می‌کنم هر کدام از دوستان که شواهد خرد (مثل گزارش دقیق از مشکلات یا آمار سر صندوق) یا تحلیل‌های کلان دارد این‌جا کامنت بگذارد (و در صورت تمایل ایمیلش را هم بگذارد که برای جزییات بیش‌تر با او تماس بگیریم) تا پایه اطلاعاتی کافی برای این تحلیل فراهم شود. این روزها مشارکت در این مسیر ممکن است از هر عمل دیگری موثرتر واقع شود. ما ایده‌های متعددی برای تست‌های آماری داریم که در روزهای آینده ارائه می‌شود. برای این کار نیاز به داده داریم. . مجددن خواهش می‌کنم از گذاشتن کامنت‌های شعاری و تبلیغاتی در پای این پست خودداری کنید و اجازه دهید فضا روی تحلیل آماری اطلاعات متمرکز باشد. پ.ن: ممنونم. فایل اکسل را دریافت کردم. پ.ن۲: پست پویان در مورد اشتباه بودن استدلال همبستگی خطی به خاطر غیرپایا بودن متغیرها
  • تا فردا

    ضمن تشکر از حضور گسترده کامنت‌گذاران عزیر، ستاد تجمیع آرای چای داغ با امانت‌داری کامل نتایج بیش از ۳۲۰ نظر اعلام شده تا کنون را استخراج کرد. بسیار ممنونم از سعید پوردلیر به خاطر هم‌کاری‌اش در این کار. بر اساس نتایج استخراج شده تا کنون، خواننده متوسط (Representative Reader) این بلاگ فکر می‌کند که مردم ایران از چنین ترجیحاتی پی‌روی می‌کنند: مشارکت: ۳۵٫۶ میلیون احمدی‌نژاد: ۱۱٫۸ رضایی: ۳٫۴ کروبی: ۵ موسوی: ۱۵٫۴ تخمین بین افراد داخل و خارج تفاوت خیلی جدی با هم ندارد. خارج‌نشین‌ها با ۱۵٫۷ میلیون رای به موسوی در مقابل ۱۵٫۳ میلیون رای داخلی‌ها اندکی خوش‌بین‌تر هستند. در این بین فقط ۱٫۲۵ درصد افراد می‌کنند که احمدی‌نژاد در دور اول برنده انتخابات خواهد بود، ۱۹ درصد همین تصور را راجع به موسوی دارند و بقیه فکر می‌کنند ماجرا به دور دوم کشیده می‌شود. ۷۷ درصد فکر می‌کنند موسوی بیش از احمدی‌نژاد رای می‌اورد و ۱۹ درصد معکوس آن عقیده دارند. یک درصد هم حدس می‌زنند کروبی بیش از موسوی رای بیاورد. همان طور که در پست‌های قبلی نوشته‌ام من شخصن به اندازه جمیع خوانندگان خوش‌بین نیستم. به نظرم رای احمدی‌نژاد بیش از موسوی خواهد بود و خصوصن پس از حضور خیلی ضعیف کروبی در مناظره و فیلم‌های نه چندان قوی هر دو نامزد اصلاح‌طلب امیدم به رشد آرای اصلاح‌طلبان در هفته آخر کم شد. به همین خاطر هم پیش‌نهاد رای استراتژیک را مطرح کرده و روی آن پافشاری می‌کنم چون الان دیگر مطمئن هستم که رای کروبی بسیار پایین‌تر از رای دو نفر اول خواهد بود. در مورد نرخ مشارکت ولی من هم همین تخمین کف ۳۰ و سقف ۳۵ میلیون را دارم. تجربه چند انتخابات رقابتی در سال‌های قبل را مرور می‌کنم و سعی می‌کنم ببینم چه درس‌هایی می‌شود گرفت. به نظرم اولین انتخابات جدی و رقابتی در سال‌های اخیر انتخابات مجلس پنجم بود که با...ادامه مطلب ...
  • پیش‌بینی نتایج

    هژیر پیش‌نهاد خوبی داده است: هر کس تخمینش را از رای چهار نفر و تعداد کل رای این‌جا اعلام کند و بعد متوسط را با نتیجه مقایسه کنیم. هدف این کار تحلیل این موضوع است که آیا گروه نسبتن بزرگی از افراد درس‌خوانده و فعال در انتخابات در این کشور می‌توانند به صورت متوسط تخمین درستی از روندهای کشور را داشته باشند یا نه و اگر بایاسی در نظر جمع هست این بایاس در چه موضوعاتی بزرگ‌تر است؟ (مثلن آیا تخمین از نرخ مشارکت بیش‌تر خطا دارد یا تخمین توزیع رای‌ها؟) طبعن در بین خوانندگان این‌جا هم تهرانی‌ها هستند، هم اهالی شهرهای بزرگ و هم شهرهای کوچک به علاوه خارج‌نشین‌ها. هر کدام از این گروه‌ها به یک سری اطلاعات و زاویه‌ای از فضاها دست‌رسی دارند. من خواهشم این است که نظر خودتان را با فرمت زیر بگذارید که محاسبه متوسط ساده‌تر شود. محل اقامت: داخل / خارج رای احمدی‌نژاد، رای رضایی، رای کروبی، رای موسوی، کل رای‌ها اگر دوست داشتید جایزه نفر اول را دریافت کنید (بر اساس معیار حداقل مربعات خطا) اسم‌تان را هم بنویسید 🙂 کامنت خود من: خارج، احمدی: …، رضایی …، کروبی …، موسوی: … ، کل رای:…. میلیون تقاضا می‌کنم پای این پست کامنت توضیحی در مخالفت و موافقت نگذارید. پ.ن: برای جلوگیری از بایاس کردن نتایج نظرخودم را حذف کردم. ضمن تشکر از حضور میلیونی کامنت‌گذاران عزیز خواهش می‌کنم قبل از ارسال کامنت‌تان نتایج بقیه را نخوانید که نتایج تحت تاثیر نظرات سری اول نباشد.
  • کروبی یا موسوی: یک محاسبه استراتژیک

    من هم مثل برخی دوستان همین خط استدلال را دنبال می‌کردم که یا موسوی دور اول رای می‌اورد و لذا رای ما به کروبی تاثیری روی نتیجه ندارد یا می‌روند دور دوم و رایی که دور اول می‌خواستیم به صورت استراتژیک به او بدهیم را دور دوم بهش می‌دهیم. می‌خواهم نشان دهم که استدلال دوستان لزومن درست نیست و تغییر رای از کروبی به موسوی در دور اول می‌تواند تاثیر واقعی داشته باشد. رای استراتژیک در اصطلاح انتخاب عمومی رایی است که غیرصادقانه ابراز شده است به این معنی که با وجود ترجیح نامزد الف به ب، فرد آگاهانه به ب رای می‌دهد. با این محاسبه که رای صادقانه به الف در هیچ سناریویی نتیجه را تغییر نمی‌دهد ولی رای به ب باعث می‌شود تا شانس گزینه نزدیک‌تر به ترجیحات رای‌دهنده بالا برود. من در دور قبل یک پیش‌نهاد کردم و آن این‌که بخشی از طرف‌داران هاشمی که مطمئن هستند او اول می‌شود ولی قضیه به دور دوم کشیده می‌شود به صورت استراتژیک به معین رای بدهند و بعد در دور دوم رای را به هاشمی برگردانند. خودم هم همین کار را کردم. البته محاسبه من برای رای معین اشتباه بود ولی تصور کنید اگر فقط دویست هزار نفر از طرف‌داران هاشمی (کم‌تر از ۳ درصد) به کروبی رای استراتژیک می‌دادند نتیجه چه تغییر اساسی می‌کرد. سناریوی فوق را تصویر کردم تا نشان بدهم که در شرایطی که رای نامزدها به هم نزدیک است رفتارهای استراتژیک می‌تواند نتیجه را زمین تا آسمان تغییر دهد. حال به سناریوی فرضی زیر توجه کنید: موسوی ۱۵ میلیون، احمدی‌نژاد ۱۴ میلیون، کروبی ۴ میلیون و رضایی یک میلیون رای. فرض کنید در دور دوم همه رای‌های رضایی و نصف رای‌های کروبی که مربوط به مناطق محروم است به احمدی‌نژاد می‌رسد. اگر نصف طرف‌داران کروبی به صورت استراتژیک به موسوی رای بدهند او در دور...ادامه مطلب ...
  • چند لینک و نکته

    خب کمی از انتخابات فاصله بگیریم و به کارها بپردازیم. به قول فرنگی‌ها باید نگران شام‌مون هم باشیم. ۱) دومین کارگاه مهارت‌های مشاوره مدیریت با تاکید مشخص‌تر و صریح‌تر روی مهارت‌های تحلیلی و بر اساس درس‌ها و بازخوردهای برنامه سال گذشته تیرماه ام‌سال برگزار می‌شود. اطلاعیه کارگاه را این‌جا ببینید. ۲) برنامه عمران سازمان ملل (UNDP) برای یک پروژه تدوین موردکاوی از کسب و کارهای مفید برای افراد کم درآمد دعوت به هم‌کاری کرده است. اگر شرایطش را دارید درخواست بفرستید. ۳) وبلاگ‌های جدید اقتصادی: کافه اقتصاد متعلق به جمعی از دوستان شریفی، وبلاگ امیر مرمرچی، وبلاگ گروهی دوستان نیاورانی ۴) به سنت هر ساله من ام‌سال هم ممکن است کارگاه یک روزه “نظریه بازی و کاربردهای آن در مدیریت” را اوایل مرداد تکرار کنم. هدف این کارگاه آموزش شهود نظریه بازی به غیرمتخصصان است. ابتدا مختصری از انواع و اقسام الگوهای طبیعی بازی استاتیک و شهود ناشی از تعادل آن‌ها را بحث می‌کنیم و بعد کمی به کاربردهای اقتصاد صنعتی می‌پردازیم و در نهایت دو ساعتی در مورد اقتصاد اطلاعات و علامت‌دهی در بازی‌های دینامیک صحبت می‌کنیم. من می‌خواهم مطمئن شوم عده کافی علاقه‌مند به شرکت در این کارگاه هستند و بعد آن‌را نهایی کنیم. لطفن اگر فکر می‌کنید بالقوه علاقه‌مند هستید اثری از خودتان برجای بگذارید. ۵) دیگر این‌که این انتخابات باید بگذرد و راجع به خیلی موضوعات اساسی‌تر صحبت کرد: از جمله این‌که چرا دوستان اصلاح‌طلب این‌قدر در ساختن فیلم‌های‌شان ضعیف بودند، چرا کم‌تر نشانی از استفاده حرفه‌ای از روان‌شناسی انتخابات به چشم می‌خورد و … خیلی شرمنده‌ام که نمی‌رسم کامنت‌های مطالب انتخاباتی را پاسخ بدهم. البته فکر کنم دوستان مختلف عملن جواب هم‌دیگر را می‌دهند.
  • در باب رای به موسوی

    در مطلب دو هفته پیش به اشاره همان استدلال رایج این روزها را تکرار کردم و آن‌ این‌که در دور اول اهمیتی ندارد که به چه کسی رای بدهیم. مهم بالا رفتن تعداد رای‌ها و کم شدن شانس برنده شدن احمدی‌نژاد است. با این همه وقتی یک احتمال را در نظر بگیریم که ممکن است موسوی در دور اول برنده شود و بپذیریم که این احتمال برای کروبی نزدیک به صفر است (بر اساس نتایج چندین نظرسنجی نسبتن معتبر) شاید به‌تر باشد که رای‌مان را روی موسوی متمرکز کنیم تا بر شانس پایان بازی در دور اول بیفزاییم. علاوه بر استدلال عمل‌گرایانه و موضعی (Ad-Hoc) فوق و بر خلاف اکثریت دوستان اقتصادی و لیبرال، من از ابتدا تصمیم به رای به موسوی داشته و دارم. این به معنی نفی برخی برتری‌های تیم کروبی در قیاس با بخش‌های متناظر در تیم موسوی نیست. کروبی کرباسچی را به عنوان معاون اول انتخاب کرده و کرباسچی قهرمان بی رقیب من در بین تمام مدیران اجرایی ۳۰ سال گذشته بوده است. به لحاظ سیاست‌های اقتصادی و فرهنگی هم برنامه کروبی طبعن به اصولی که من دوست دارم نزدیک‌تر است. بنا بر این در یک فضای انتزاعی و احساسی و مستقل از شخصیت دو نامزد شاید رایم به “برنامه‌های” کروبی باشد. ولی وقتی شانس “پیاده‌سازی” برنامه‌ها را در نظر بگیریم رایم تغییر می‌کند. روشن کنم که با همه امتیازاتی که به افکار و سانتی‌منت معطوف به تیم کروبی می‌دهم در مجموع – و البته با نظر گرفتن دوباره فاکتور کلیدی “رای آوری” – من نقاط منفی میرحسین را آن‌قدر بزرگ نمی‌بینم که بخواهم او را بی‌تامل کنار بگذارم. برنامه‌ها و سخنان میرحسین را به دقت دنبال کرده‌ام و می‌دانم او به نسخه‌ای از اقتصاد ملی – رفاهی معتقد است که شاید شبیه‌ترینش را بتوان در افکار اقتصادی کسانی مثل عزت‌الله سحابی یافت. این شیوه به...ادامه مطلب ...
  • سازگاری مشوق‌ها و تخلفات انتخاباتی

    طبق قانون انتخابات اگر طرف‌داران یک نامزد در اطراف حوزه‌های رای‌گیری مرتکب تخلف بشوند و این تخلف جدی باشد رای‌های آن صندوق ابطال می‌شود. وقتی صندوقی ابطال می‌شود قاعدتن کل رای‌های داخل آن سوخته به حساب می‌آید. به عنوان مثال طبق قانون نباید در روز رای‌گیری در داخل حوزه به تبلیغ نامزد خاصی پرداخت و گرنه خطر ابطال صندوق وجود دارد. فعلن از این بحث که آیا این قانون جانب‌دارانه اجرا می‌شود یا نه بگذریم و فرض کنیم قانون درست اجرا می‌شود. به نظرم این قانون به لحاظ انگیزه‌ای سازگار نیست. چرا؟ فرض کنید طرف‌داران یک نامزدی دست به تخلفی از جنس تبلیغ در داخل حوزه بکنند. دو حالت داریم. یا این تخلف اثر خیلی بزرگی روی رای صندوق دارد که در این حالت صندوق باطل می‌شود و یا این‌که اثر جزیی دارد که ممکن است منجر به ابطال نشود. حال سناریوی زیر را در نظر بگیرید: طرف‌داران نامزد الف می‌دانند که در صندوق منطقه ایکس نامزد آن‌ها رای بسیار کم و نامزد رقیب رای خیلی زیادی دارد. آن‌ها به آن حوزه رفته و شروع به تخلف می‌کنند. به دو حالت قبل برگردیم. یا تخلف آن‌ها سنگین بوده و صندوق باطل می‌شود. یا نبوده و فقط مقداری به رای نامزد آن‌ها اضافه شده است. در حالتی که صندوق ابطال شود رای نامزد الف می‌سوزد ولی رای نامزد رقیب که در آن صندوق بسیار بالا بوده هم می‌سوزد. در هر صورت نامزد الف از این استراتژی سود می‌برد و فاصله‌اش را با رقیب کم می‌کند. به نظر می‌رسد این قانون اشکال دارد. شاید شکل به‌ترش این باشد که اگر تخلفی رخ داد فقط رای‌های متخلف صفر شود و کل صندوق ابطال نشود.
  • اشک‌ها و لبخندها

    آقای کرباسچی برایم عجیب است که پس از آن واقعه تکان‌دهنده سوم تیر هنوز این مردم را نمی‌شناسی. اگر می‌شناختی به کارگردان فیلم ضعیف‌تان می‌گفتی که آن صحنه‌ای که از یادآوری فقر مردم به گریه می‌افتی را حذف کند و دوباره بدون گریه بگیرد. من فکر می‌کردم تا حالا متوجه این نکته شده‌اید که مردم ایران بین دو نفر اولی که خوش می‌پوشد و خوش زندگی می‌کند و کارهایی می‌کند که بقیه هم نفع ببرد و دومی که مثل خودشان می‌پوشد و حرف می‌زند و هیچ کاری برای‌شان نمی‌کند دومی را دوست دارند؟ فکر می‌کردم می‌دانید که مردم ایران نمی‌توانند تصور کنند که دغدغه آدم‌های بالادست هم می‌تواند فقر مردم باشد. فکر می‌کردم حس کرده‌اید که مردم ایران نمی‌توانند باور کنند که آدم‌های مغرور هم می‌توانند خیرخواه بقیه باشند. شما که تاریخ را خوب می‌شناسی آقای کرباسچی. حداقل چند باری که پیش‌تان بوده‌ام اشارت‌های تاریخی خوبی کرده‌اید. مگر فهرست طولانی آدم‌هایی که در این صد سال عمر و آبروی‌شان را برای به‌بود وضع این مردم به کار بردند و دست آخر هیچ اسمی ازشان در خاطره مردم نیست را به یاد نمی‌آورید؟ مگر یادتان رفته بعد آن تحول عظیمی که در شهر تهران درست کردی و قرار شد به خاطرش زندان بروی هیچ کس از مردم عامی و روشن‌فکر جماعت برایت دل نسوزاند هیچ پشت سرت داستان‌های جدید هم ساختند. این تجربه بیدارکننده نبود؟

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها