• میزگرد سرمایه در گردش

    در شماره ۱۱۷ «تجارت فردا» میزگردی در مورد تامین سرمایه در گردش با حضور آقایان سلامی، فرهاد نیلی و من چاپ شده است که می‌توانید این‌جا بخوانید.
  • اسلایدهای تامین سرمایه در گردش

    اسلایدهای ارائه سرمایه در گردش را می‌توانید از این‌جا دریافت کنید.
  • رابطه نرخ جهانی دلار و قیمت نفت

    در این یادداشت سعی کرده‌ام برخی ابعاد رابطه بین نرخ جهانی دلار و قیمت نفت را بحث کنم. ************ سرمقاله روز ۲۰ آذر ماه روزنامه «دنیای اقتصاد» به قلم آقای دکتر مرتضی ایمانی‌راد ضمن ارائه دیدگاهی متفاوت در مورد بازار جهانی نفت افزایش ارزش برابری دلار در مقابل سایر ارزها را به‌عنوان عامل اصلی کاهش قیمت نفت مطرح کرده است. همراه‌شدن با چنین تحلیلی، پیامدهای بالقوه جدی برای سیاست‌گذاری اقتصادی کشور دارد و ارزش آن ‌را دارد که مورد موشکافی بیشتری قرار بگیرد. نکته اول در مورد تاثیرپذیری قیمت نفت از متغیرهای مالی و اقتصادی و انتظارات آینده است. نفت مهم‌ترین کالای خام  در اقتصاد جهانی است، بازار پیچیده‌ای دارد و عمدتا توسط موسسات مالی و غیرمالی عظیم (و نه توسط معامله‌گران غیرحرفه‌ای) مبادله می‌شود. نکته اول در مورد تاثیرپذیری قیمت نفت از متغیرهای مالی و اقتصادی و انتظارات آینده است. نفت مهم‌ترین کالای خام (Commodity) در اقتصاد جهانی است٬ بازار پیچیده‌ای دارد و عمدتا توسط موسسات مالی و غیرمالی عظیم (و نه توسط معامله‌گران غیرحرفه‌ای) مبادله می‌شود. بنابراین اثرات روانی و موج‌های قیمتی که ممکن است در بازارهایی مثل سهام و طلا مشاهده کنیم در بازار نفت چندان قابل مشاهده نیست. البته این به این معنی نیست که بازارهای مالی هیچ تاثیری روی بازار کومودیتی ندارند. وضعیت بازارهای دارایی‌ها روی ترازنامه موسسات مبادله‌گر و درجه فعالیت آن‌‌‌ها در بازار نفت تاثیرگذار است و ممکن است  به صورت غیرمستقیم سطح تلاطم‌ها (Volatility) و میزان خرید و فروش در بازار نفت را تغییر دهد. ولی این نوع تاثیرات به سختی می‌تواند تاثیر معنی‌داری روی سطح قیمت‌های نفت خام (خصوصا در افق زمانی میان‌مدت و بلندمدت) داشته باشد. علاوه بر آن درجه آینده‌نگری سهام و طلا (که یک دارایی دائمی هستند) با نفت خام (که یک ماده خام مصرفی ولی با قابلیت ذخیره‌سازی در کوتاه‌مدت است) فرق دارد. قیمت لحظه‌ای (Spot) نفت نهایتا توسط...ادامه مطلب ...
  • معمای نقدینگی در ایران

    سال‌ها است که یک سوال در ذهنم بوده است: «وقتی بنگاه‌های ایرانی می‌گویند نقدینگی نداریم دقیقا راجع به چیزی صحبت می‌کنند و چرا این مشکل وجود دارد؟». این تابستان که از ایران برگشتم تصمیم گرفتم کمی در مورد این موضوع پژوهش کاربردی بکنم. این نسخه اول کار است که هنوز خیلی جای کار دارد ولی دوست دارم به عنوان قدم اول منتشرش کنم و بازخوردهای انتقادی دوستان را دریافت کنم. من نسبت به این موضوع دغدغه دارم و اگر کسی علاقه‌مند هست که کار را جلوتر ببرد می‌توانیم صحبت کنیم. پ.ن: ظاهرا لینک مقاله اشتباه بود. درستش کردم. عذرخواهی از دوستان.
  • نبرد ببر چابک و گربه ضعیف در بازار نفت

    مقاله منتشر شده در تجارت فردا ***************** در هفته گذشته نگه‌های بسیاری  –  از سیاست‌گذاران و شهروندان اقتصادهای نفتی و غیرنفتی گرفته تا سرمایه‌گذاران بازارهای مالی و معامله‌گران کالاهای خام – به نتایج اجلاس اوپک در وین دوخته شده بود. قیمت نفت یکی از کلیدی‌ترین متغیرها در اقتصاد کلان بین‌الملل است و کم‌تر اقتصادی است که از تحولات قیمت نفت تاثیر نپذیرد. پایین رفتن قیمت نفت هم رفاه مصرف‌کننده را در کشورهای غیرنفتی ارتقاء می‌‌دهد و هم هزینه تولید را برای صنایع این کشورها پایین آورده و رقابت‌پذیری برخی صنایع را افزایش می‌دهد. به همین خاطر هم شاخص‌های سهام در نقاط مختلف دنیا پاسخ مثبت معنی‌دار به تصمیم اوپک برای عدم کاهش تولید نشان دادند. در وضعیت فعلی تصمیمات اوپک را مجموعه‌ای پیچیده از بازی‌های با جمع صفر (Zero Sum Game) و غیرصفر تشکیل می‌دهد. سه شکل اصلی بازی با جمع‌صفر در قالب تضاد منافع بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان نفت خام،  بین صنعت سوخت‌های فسیلی و انرژی‌های نو و نهایتا بین تولیدکنندگان سنتی و چابک نفت و صنعت تازه‌ازراه‌رسیده و آسیب‌پذیر شیل (Shale) قابل مشاهده است. از طرف دیگر بازی با جمع غیرصفر بین اعضای اوپک قابل تصور است. بازی که هزینه‌ها و منافع همه اعضاء در آن یک‌سان نیست ولی می‌توان در بلندمدت انتظار داشت که همه اعضاء به یک شکل از آن تاثیر بپذیرند. البته بازی داخل اوپک و بازی اوپک با بقیه جهان یک جزء با منطق سیاسی صرف نیز دارد که آن‌را در این تحلیل کنار می‌گذاریم چون اطلاعات دقیق از آن نداریم ولی بخش دیگری از آن در چارچوب ژئوپلتیک نفت و اقتصاد سیاسی صنعت انرژی قابل تحلیل است. در اجلاس اخیر اوپک به اجماع لازم برای کاهش یک میلیون بشکه تولید در روز دست نیافت و عملا سطح تولید فعلی (حدود ۳۰ میلیون بشکه) را حفظ کرد. در ارتباط با این تصمیم کلیدی به...ادامه مطلب ...
  • رفتار عربستان و آینده صنعت شیل

    در شماره آخر تجارت فردا رامین فروزنده پرونده‌ای در مورد رفتار عربستان و آینده صنعت شیل کار کرده است. مقاله اول بر اساس مصاحبه با غلامحسین حسن‌تاش و من بوده و مقاله دوم مصاحبه با کامیار محدث است. این‌ نسخه متنی پاسخ‌هایم به سوالات است: ۱) آیا توسعه منابع شیل صدمه می خورد؟ برای پاسخ به این سوال باید با جزییات بیش‌تری به اقتصاد سرمایه‌گذاری روی منابع شیل باید نگاه کنیم. چاه‌های شیل به نسبت نفت سنتی عمر کوتاه‌‌تری دارند٬ در نتیجه هزینه ثابت اولیه (که عمدتا برای حفاری صرف می‌شود) بعد از چند سال مستهلک می‌شود. در روش کلاسیک یک سرمایه‌گذاری سنگین اولیه انجام شده و چاه برای سال‌ها تولید می‌کند. در نتیجه تنها عامل مرتبط برای تصمیم تولیدکننده هزینه‌های متغیر خواهد بود که برای خاورمیانه خیلی پایین و در حد چند دلار است. صنعت شیل می‌تواند برای چند سال با سرمایه‌گذاری فعلی کار کند ولی باید مرتبا چاه‌های جدید و متعدد حفر کند. از این حیث در میان‌مدت هزینه حفاری برای منحنی عرضه کل صنعت شیل مثل هزینه متغیر رفتار می‌کند. در تصمیم سرمایه‌گذاران دو متغیر مهم است: حاشیه سود و میزان ریسک سرمایه‌گذاری. اگر قیمت فروش خیلی از نقطه سر به سری دور باشد سرمایه‌گذار عملا با ریسک منفی چندانی مواجه نیست ولی اگر قیمت نزدیک نقطه سر به سری باشد و قیمت‌ها هم خیلی متغیر باشند سرمایه‌گذاران ممکن است بخواهند دست نگه دارند تا وضعیت معلوم‌تر شود. در هر صورت سطح سرمایه‌گذاری در اثر افزایش عدم اطمینان پایین می‌رود. ۲) آیا هدف شیل است؟ طبعا در بازار پیچیده‌ای مثل نفت که جنبه‌های اقتصادی و ژئوپلیتیک متعدد دارد لزوما یک هدف منفرد دنبال نمی‌شود. ضمن این‌که طبعا ما دقیقا نمی‌توانیم دقیقا نیت طرفین را بدانیم. هر چه می‌دانیم حدس‌هایی است که می‌توانیم روی رفتار بزنیم. این حدس‌ها را می‌توانیم با برخی سوالات پالایش کنیم. مثلا بپرسیم اوپک که...ادامه مطلب ...
  • نکته‌ای در مورد انتخاب موضوع پایان‌نامه

    گاهی دوستانی با من تماس می‌گیرند با سوالی با مضمونی مشابه: «پایان‌نامه من بررسی تاثیر الف روی ب است٬ ولی داده‌هایش موجود نیست. چه کار می‌شود کرد؟» بر اساس تجربه‌های نسبتا متعدد از این نوع سوالات به نظرم بد نیست این را تکرار کنیم که اگر می‌خواهید در حوزه اقتصاد پایان‌نامه بنویسید قبل از انتخاب موضوع نهایی‌تان از وجود ۱) داده‌ها و مشاهدات کافی و با دقت مناسب ۲) روش شناسایی (Identification) معتبر ۳) حداقلی از ردپای علی (Causal) بین متغیرها برای موضوع کارتان مطمئن شوید. اگر این موارد را نمی‌بینید در مورد موضوع هیجان‌زده نشوید و احتیاط کنید. این را فراموش نکنید که صرف این‌که یک موضوع/سوالی به نظر خودتان یا بقیه جذاب می‌رسد دلیل کافی برای تبدیل کردنش به پایان‌نامه نیست. خیلی سوالات هست که همه می‌دانند مهم است ولی سراغش نمی‌روند چون: مثلا ۱) تعداد مشاهدات در مورد آن مساله خیلی محدود است. ۲) متغیرهای کنترلی کافی در دست‌رس نیست. ۳) داده‌ها خیلی پرخطا است. ۴) شوک تصادفی برای شناسایی علی (و تفکیک علیت از همبستگی) نداریم. متاسفانه یا خوش‌بختانه رشته اقتصاد آن‌قدر دموکراتیک نیست که بشود با هر روشی یا هر میزان مشاهده‌ای به هر سوالی پاسخ داد. در حوزه اقتصاد روش باید کمی باشد و تخمین باید به لحاظ آماری و علی معنی‌دار باشد و ان نیازمند همان مواردی است که قبلا گفتیم. واقعیتش این است که کسی این را خیلی صریح نمی‌گوید ولی در عمل خیلی وقت‌ها این داده‌ها و متدهای با کیفیت و در دست‌رس است که موضوع یک سوال پژوهشی را شکل می‌دهند و نه لزوما برعکس*. پس برای موضوع پایان‌نامه از این سوال شروع کنید که «با داده‌هایی که در ایران داریم چه سوالاتی را می‌شود با دقت خوبی پاسخ داد». داده خوب هم اتفاقا کم نیست. البته نه در همه موارد. مثلا ۱) خیلی وقت‌ها داده خوب هست ولی گاهی...ادامه مطلب ...
  • گردهمایی دو نسل٬ گزارشی از همایش بوستون

    این مقاله کوتاهی است که برای شماره ۱۰۸ تجارت فردا نوشته‌ام و خلاصه‌ای از اتفاقات در همایش اقتصاد ایران ۲۰۱۴ را ارائه می‌کند. سومین کنفرانس بین‌المللی اقتصاد ایران توسط انجمن بین‌المللی اقتصاددانان ایرانی (IIEA) در روزهای ۲۵ و ۲۶ اکتبر سال جاری در بوستون (در محل دانش‌گاه بوستون کالج) برگزار شد. همانند همایش‌های قبلی سخن‌رانان و شرکت‌کنندگانی از ایران و خارج از ایران در این مراسم شرکت داشتند. البته متاسفانه مشکلات ویزا باعث شد تا تعدادی از شرکت‌کنندگان داخل ایران که مقاله‌های جالبی هم برای ارائه‌کردن داشتند نتوانند در همایش حاضر شوند. این مقاله گزارش خلاصه و شخصی من از این همایش است. چون حدس می‌زنم دوستان دیگری هم گزارش خود را ارائه بدهند سعی نکرده‌ام که گزارش جامعی از تمام موضوعات و مقالات ارائه کنم بل‌که متن را به مواردی که صرفا از دید خودم جالب‌تر بوده است محدود کرده‌ام. طبعا در گزارش خلاصه‌ای مثل این نمی‌توان همه جزییات فنی و نتایج و نقدهای مقالات را به صورت کامل گزارش کرد و احتمالا بسیاری از نکات مهم از قلم می‌افتد. همایش‌های اقتصاد ایران که از سال ۲۰۰۸ آغاز شده است اتفاق مهمی است که به طور هم‌زمان چند کارکرد مهم را ایفا می‌کند: ۱) مقالاتی که در مورد اقتصاد ایران نوشته می‌شوند تحت نقد و بررسی قرار می‌گیرند و راه برای قدم‌ها و پژوهش‌های بعدی هموارتر می‌شود.  ۲) اقتصاددانان علاقه‌مند به مسایل اقتصاد ایران با یک‌دیگر آشنا شده٬ حس باهمستان (Community) تقویت شده و زمینه هم‌کاری‌ها و هم‌فکری‌های بعدی بین آن‌ها به وجود می‌آید.  ۳) بستری فراهم می‌شود که پژوهش‌های جدی در زمینه اقتصاد در یک‌جا گردهم بیاید و به تدریج به آرشیوی برای نتایج حول اقتصاد ایران تبدیل شود. یکی از اولین مشاهدات همایش تعامل دو نسل از اقتصاددانان ایرانی با شکاف سنی واضحی بین دو گروه بود. گروه اول اقتصاددانان باتجربه‌ای بودند که عمدتا در دهه پنجاه شمسی تحصیل کرده‌اند...ادامه مطلب ...
  • خردکار ژرف‌اندیش

    این مقاله در معرفی ژان‌تیرول در شماره آخر تجارت فردا چاپ شده است. مقدمه: جایزه نوبل امسال به ژان تیرول (Jean Tirole) رهبر فکری و استاد برجسته مدرسه اقتصاد تولوز (Toulouse School of Economics) رسید. ژان تیرول همواره فاصله‌ قابل توجهی با سایر اقتصاددان اروپای قاره‌ای داشته است.  جایزه وی از این جهت هم مهم است که بعد از یک دهه دوباره یک اقتصاددان از اروپای قاره‌ای موفق به دریافت جایزه نوبل اقتصاد می‌شود.   کسب نوبل اقتصاد توسط تیرول غیرمنتظره نبود و بسیاری سال ها بود که انتظار آن را می کشیدند تا این جایزه روزی به تیرول برسد.  مثلا در نظرسنجی که اخیرا بین استادان اقتصاد دانش‌گاه نورث‌وسترن برای پیش‌بینی جایزه نوبل امسال انجام شده بود او  با فاصله بالایی از دیگران رتبه اول را کسب کرده بود.   او یکی از پرکارترین اقتصاددان دنیا به لحاظ حجم تولید مقالات و کتاب‌ها و میزان ارجاعات است و در سال‌های قبل در برخی فهرست‌ها پرارجاع‌ترین اقتصاددان دنیا شناخته می‌شد. احتمالا بسیاری از دانش‌جویان و دانش‌آموختگان ایرانی حداقل نام او را شنیده‌اند چون در هر یک از سه حوزه نظریه بازی٬ نظریه سازماندهی صنعتی و نظریه مالی شرکتی یکی از مشهورترین کتاب درسی (Textbook) ها را نوشته است. برای بسیاری از ما آموزش اولیه در این حوزه‌ها از طریق کتاب‌های حجیم او بوده است. من هر چه در ذهن می‌گردم کم‌تر برنده جایزه نوبل اقتصاد (شاید غیر از ساموئلسون) را می‌بینم که در کنار انتشار مقاله تا این حد در انتشارات کتاب‌درسی‌وار هم فعال و موفق بوده باشد.   به لحاظ حوزه‌ کاری جایزه امسال تا حدی در امتداد جایزه سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۰۷ است که چهار نفر از پیش‌تازان نظریه قرارداد موفق به دریافت جایزه نوبل شدند.  کارهای راث٬ مسکین (استاد تیرول در دوره دکترا)٬ هورویتز و مایرسون بیش‌تر روی جنبه طراحی بازار متمرکز بوده است. اما٬ فعالیت‌های تیرول...ادامه مطلب ...
  • شیوه پژوهش در دوره دکترای علوم انسانی و اقتصاد

    در حوزه اقتصاد (و نیز اکثر رشته‌های علوم انسانی و مدیریتی) معمولا دانش‌جوی دکترا به تنهایی مسوول مدیریت پروژه‌اش است. موضوع پروژه را استاد به دانش‌جو نمی‌دهد و مقاله بازار کار (Job Market Paper) حتما باید به صورت انفرادی باشد و اگر به صورت مشترک با استاد نوشته شود ارزشش را از دست می‌دهد (به غیر از حالت‌های استثنایی). دانش‌جو لزوما دستیار پژوهشی (RA) استاد راه‌نمای خودش نیست و لزوما هم در پروژه‌های شخصی استاد راه‌نمایش مشارکت نمی‌کند. دستیار پژوهشی معمولا در کارهای روتین پژوهش (مثل جمع‌آوری و تمیزکاری داده‌ها) به استادان مختلفی (محتملا کسانی غیر از استاد خودش) کمک می‌کند و اسمش هم به عنوان نویسنده مقاله ذکر نمی‌شود٬ فقط شاید در پی‌نوشت تشکری از او بشود. در حالی‌که در رشته‌های مهندسی و علوم هر کسی که دست‌یار پژوهشی باشد یکی از نویسنده‌های مقاله هم به شمار می‌آید. در عوض استاد راه‌نما هم نویسنده دوم مقاله‌های دانش‌جویش نیست٬ مگر این‌که واقعا مثل یک هم‌کار در حل مساله و نوشتن مقاله مشارکت مستقیم داشته باشد. اسم استاد هم فقط در پی‌نوشت برای تشکر می‌آید. چون نهایتا آن جمله «بگو از کی پول می‌گیری تا بگویم چه فکر می‌کنی» این‌جا هم صادق است٬ باید روشن کنم که دانش‌جوی اقتصاد از استاد خودش پول نمی‌گیرد و کمک‌مالی‌اش از سطح دانش‌کده می‌آید. عمده کمک‌های مالی یا از محل کمک‌تدریس (TA) در دروس مختلف دانش‌کده است یا از محل بودجه عمومی دانش‌کده برای دست‌یاری پژوهش و گاهی هم از محل کمک‌مستقیم (اسکالرشیپ). گزینش دانش‌جوی دکترا هم با استاد نیست و معمولا توسط یک کمیته پذیرش است. از آن طرف هم دانش‌جو در انتخاب استاد راه‌نما آزاد است (اگر استاد قبول کند) و حتی ممکن است استادش را در طول زمان تحصیل تغییر بدهد یا از چند نفر استاد مشورت بگیرد. یاد یک خاطره شخصی می‌افتم. نه سال پیش در دوره فوق‌لیسانس اقتصاد (در وین)...ادامه مطلب ...

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها