• تجارت آپشن

    مازیار یوسفی زاد از دوستان قدیمی من الان در کانادا ساکن شده است شرکتی تاسیس کرده که روی بحث تجارت حق خرید (آپشن) فعالیت می کند و الان هم در تهران کارگاهی در این زمینه برگزار می کند. هفته قبل چند سمینار رایگان داشتند که من دوست داشتم خبرش را بدهم تا اگر دوست داشتید شرکت کنید که متاسفانه این جا خراب شد. به هر حال این لینک شرکتشان است که می توانید اطلاعات تکمیلی را از آن جا دریافت کرده و در صورت تمایل ثبت نام کنید. الان دیدم مازیار اسلایدهای پیش سمینارها را هم این جا گذاشته که می توانید آن را مطالعه کنید. بحث آپشن یکی از اجزای کلیدی موضوع مهندسی مالی و بازارهای مالی است که متاسفانه هنوز در ایران شکل نگرفته است و باید راجع به آن کار شود.
  • مغالطه قیمت بنزین و دست مزد

    ظاهرا این جا بعد از چند روز درست شد. امروز یک مقاله از من در سایت الف چاپ شد که آقای محسن مهدیان هم نقدی بر آن نوشته است و کنار نوشته اصلی چاپ شده است. به نظر من نوشته آقای مهدیان دارای ایرادهای اساسی است که باید در دور بعدی به آن ها پاسخ دهم.
  • زنگ تفریح: تغذیه سالم

    فکر کنم حوصله همه از دست این بحث های اقتصادی سر رفته است. پس به تر است زنگ تفریح بدهیم و به بحث شیرین شکم بپردازیم. الان نزدیک دو ماه است که برنامه غذایی ام را تغییر داده ام. چند قلم ماده غذایی مثل برنج و نان سفید و ماکارونی و روغن و کره و گوشت قرمز و تخم مرغ و شیرینی و شکلات و بستنی و کباب ترکی و پیتزا و مک دونالد و نوشابه و ماء الشعیر را تقریبا به طور کامل حذف کرده ام (هفته ای یک وعده به خودم مرخصی برای غذای ایرانی می دهم). چای سیاه را با چای سبز جای گزین کرده ام و قهوه را دارم حذف می کنم. صبحانه فقط نان سیاه و پنیر کم چرب و گوجه و فلفل می خورم. ناهار هر روز یک ظرف سالاد با یک چیزی کنار آن (پنیر، ماهی، مرغ آب پز) و شام هم چیزی در مایه های عدسی یا خوراک سبزیجات. در همین مدت حدود ۵ کیلو وزن کم کرده ام. از آن مهم تر این که دو ماه است که دیگر بعد از غذا خوابم نمی گیرد و کسل نمی شوم و احساس سنگینی نمی کنم. خلاصه از سیستم تغذیه جدیدم که ایده آن را از طبقه بندی سه گانه یوگا گرفتم حسابی راضی هستم و کاملا هم به آن عادت کرده ام. رمز موفقیت این سیستم غذایی جدید که کالری ورودی ام را روزانه تقریبا ۱۵۰۰ واحد کم تر کرده و ورودی کلسترولم را تقریبا به صفر رسانده وجود محیط تشویق کننده است. هر روز ظهر به یکی از این سوپرمارکت ها می روم و صاف می روم سراغ قفسه مورد علاقه ام که انواع غذاهای این طوری را دارد. از انواع سالادهای بسته بندی شده گرفته تا خلال هویج و ترب با سس ماست و مخلوط گوجه و خیار و پنیر...ادامه مطلب ...
  • فرهنگ؟

    حمید بوستانی مقاله جالبی در رستاک نوشت با عنوان “فرهنگ توضیح دهنده ای نادرست” و سعی کرد تا در مقابل این ایده (به باور من مخرب) رایج بین دوستان اقتصادخوان در ایران که در هر مساله ریز و درشتی وزن بسیار زیادی به متغیرهای غیرقابل کنترل و سنجش مثل فرهنگ و تاریخ می دهند موضوع را به چالش بکشد. من مخالف این نیستم که فرهنگ (خصوصا در شکل عرف روزمره) بلاخره روی سازماندهی فعالیت های اقتصادی تاثیر دارد (شکل برخورد هتل داران در ایتالیا تفاوت زیادی با همین برخورد در هلند و آلمان دارد) ولی مخالف این هستم که اولا این وزن را خیلی زیاد کنیم و ثانیا با ربط دادن بسیاری از مسایل به فرهنگ خیال خودمان را از تحلیل جزیی نگر و اقتصادی آن خلاص کنیم. یک بار سخن رانی آمده بود این جا و روی یک رفتار عجیب (عجله برای فروش سهام خوب و تاخیر برای فروش سهام بد) در بازار سهام مقاله ای ارائه می کرد. به طور معمول این موضوع در چارچوب مدل های فاینانس رفتاری بررسی می شود که در آن فرض عقلانیت کنار گذاشته می شود. با این همه این آدم در مقاله مفصلی مدل پیچیده ای مبتنی بر عدم تقارن اطلاعاتی و تعادل انتظارات عقلانی ساخته بود و در آن ماجرا را تا حد قابل قبولی توضیح داده بود. اولش هم حرف جالبی زد. گفت ما باید به جای این که همان اول فرض عقلانیت را رها کنیم و با توجیه های رفتاری خودمان را خلاص کنیم اول تا می توانیم فرض عقلانیت را روی مساله اعمال کنیم و عرق بریزیم و دنبال جواب بگردیم و بعد اگر دیدیم نمی شود کاری کرد سراغ تحلیل های دیگر برویم. محمدرضا فرهادی پور در وبلاگش خاطره ای از رفتار بد کارکنان بانک خصوصی نوشته است. این خاطره ای است که هر کدام از ما...ادامه مطلب ...
  • ضدشهودی یعنی چه؟

    علی براتی در وبلاگ جدیدش نقدی بر مطلب نتایج غیرشهودی در اقتصاد من داشت. در این پست من هم دارم وبلاگ جدید او را معرفی کرده و شما را به خواندن آن توصیه می کنم و هم به نقد او پاسخ می دهم. به نظرم علی در اولین قدم مرتکب یک خطای کوچک ولی مهم می شود. خطای او این است که عبارت “ضد شهودی” (Counterintuitive) را که یک کلمه شناخته شده است به دو بخش می شکند و بدون توجه به این واقعیت که در همه جای پست هر جا که بحث از شهود شده عبارت “شهود ساده” به کار رفته تا آن را از “شهود پخته” جدا کند به بحث پیرامون موضوع “شهود” پرداخته است. تا این جا حرف من این است که بخش اول نوشته علی مفید و خواندنی ولی غیرمرتبط به نوشته من است. چرا؟ ببینیم عبارت “ضد شهودی” یعنی چه؟ ویکی پدیا می گوید ضد شهودی یعنی موقعیتی که وقتی با شهود یا حس خام ما ارزیابی می شود غلط به نظر می رسد. یافته های علمی وقتی ضدشهودی نامیده می شوند که احساسات، شهود و سایر فرآیندهای شناختی خارج از عقلانیت قیاسی آن ها را غلط می پندارد. از آن مهم تر این مقاله تاثیرگذار جی فارستر با عنوان “رفتارهای ضد شهودی سیستم های اجتماعی” است که وی در آن مثال های متعددی از سیاست های شهودی و رفتار غیرشهودی سیستم اجتماعی را بر می شمارد. برای توضیح علت ناتوانی مغز ما در فهم رفتار ضدشهودی سیستم های پیچیده موارد متعددی ارائه شده است. این سیستم ها عمدتا از مکانیسم فیدبک و حلقه های بسته استفاده می کنند که منجر به رفتار دینامیکی می شود که ذهن ما عادت به اندیشیدن در آن چارچوب ندارد، تعداد متغیرهایی که ذهن در یک لحظه می تواند ردیابی کند محدود است، فاصله زمانی بین وقوع یک پدیده...ادامه مطلب ...
  • نقد غیرمخرب

    هفته قبل قرار بود در جلسه ای مقاله ای را که نفر دیگری ارائه می کرد نقد کنم. بعد از جلسه یکی از استادها بهم گفت که تو خیلی تخریب کننده نقد کردی. منظورش هم از نقد تخریب کننده هم این بود که بیش تر اشکالات مقاله را گفتی و کم تر روی پیش نهاد راه ها و ایده های جدیدی برای اصلاح اشکالات متمرکز شدی. می گفت نقد باید طوری باشد که وقتی جلسه تمام می شود نویسنده مقاله اصلی دنبال ناقد بدود و از ایرادهای او تشکر کند و پیش خودش هم بگوید که هیچ کاری واجب تر از این نیست که همین الان بروم و روی این ایرادهایی که مطرح شد کار کنم. راستش هیچ وقت از این زاویه نگاه نکرده بودم. گفتم درسی که گرفتم را با شما به اشتراک بگذارم.
  • بنزین و بخش خصوصی

    از طرف دیگر تکلیف یک موضوع مهم دیگر در این بین روشن نیست و آن نقش بخش خصوصی برای واردات بنزین است. فرض کنیم که دولت به هر دلیلی تمایلی به عرضه بنزین مازاد بر سهمیه نداشته باشد و بخواهد مردم را مجبور به رعایت سقف مصرف بنزین یارانه‌اي کند. حال سوال این است که نقش بخش خصوصی در این بین چه مي‌تواند باشد؟ طبیعی است که‌اين سوال برای اولین بار در تاریخ کشور ما مطرح خواهد شد چرا که از نیم قرن قبل بنزین همواره با قیمت یارانه‌اي و با اختلاف فاحش با قیمت‌هاي جهانی و به میزان نامحدود عرضه شده و لذا واردات خصوصی آن بلاموضوع بوده است. در حالی که امسال برای اولین بار جامعه به یک باره با حجم عظیمی از تقاضای برآورده نشده مواجه خواهد شد و لذا تمایل به پرداخت بالا دارد که طبعا بازار بزرگی برای تجارت آزاد بنزین ایجاد مي‌کند. سوال کلیدی این است که‌ آيا دولت مي‌تواند یا مي‌خواهد که قانونا مانع واردات بنزین شود و آیا ممانعت از آن به صلاح است؟ بحث واردات البته مي‌تواند در ابعاد متفاوتی مطرح باشد. در گسترده‌ترین بعد مي‌توان شبکه‌اي از پمپ بنزین‌هاي خصوصی را در نظر گرفت که صرفا بنزین وارداتی بخش خصوصی با علامت تجاری مشخص را عرضه مي‌کنند یا پمپ‌هاي خاصی در پمپ بنزین‌هاي موجود که به‌اين موضوع اختصاص مي‌یابد. در سطحی محدودتر مي‌توان واردات خرد بنزین را تصور کرد که در واقع عکس فرآیندی است که در حال حاضر در جریان است. از کشور ترکیه که صرف‌نظر کنیم قیمت بنزین در بقیه کشورهای همسایه‌ايران در حدی هست که خرید‌هاي جزیی و انتقال آن به داخل کشور را توجیه پذیر کند. بر خلاف سال‌هاي گذشته که خارج کردن سوخت از کشور باعث خروج یارانه شده و لذا قاچاق تلقی مي‌شد موضوع واردات بنزین که به طور قانونی از کشورهای همسایه تهیه شده و به نیاز مردم پاسخ مي‌دهد چندان مورد بحث قرار نگرفته است. ‌سطح سوم مربوط به مصرف‌کنندگان تجاری است. یکی از بخش‌هاي مغفول در طرح سهمیه‌بندی بنزین که ممکن است به طور جدی با تاثیرات منفی این طرح مواجه شود بخش تجاری است که نیازمند استفاده از خودروهای شخصی برای عملیات کسب و کار خود است. در بسیاری از کشورهای دنیا معمول است که شرکت‌هایی که سوخت بالایی مصرف مي‌کنند (مثلا شرکت‌هاي حمل‌و‌نقل یا ساختمانی) پمپ سوخت‌هاي اختصاصی خود را دایر کرده و خودروهای خود را تغذیه مي‌کنند. سوال این است كه آيا شرکت‌هاي ایرانی که دارای ناوگان بزرگ خودروهای سواری هستند (به عنوان مثال شرکت‌هاي خدمات پشتیبانی مشتری) و یا اتحادیه‌های صنفی مربوط به‌اين بنگاه‌ها مي‌توانند از همین روش استفاده کرده و راسا اقدام به ‌ايجاد تاسیسات سوخت‌گیری و به طبع آن واردات اختصاصی بنزین نمایند؟ اينها سوالات مبهم و مهمی است که دیر یا زود پاسخ آن معلوم خواهد شد. ولی هر قدر که نتیجه قطعی آن دیرتر معلوم شود به همان نسبت از قدرت شهروندان و بنگاه‌ها برای برنامه ریزی بهینه کاسته خواهد شد و لذا رفاه جامعه تحت‌شعاع قرار خواهد گرفت.
    ادامه مطلب ...
  • بنزین و عقلانیت

    دکتر حسن سبحانی مطلبی در سایت الف نوشته بود با عنوان بنزین و سیاست و سعی کرده بود از عدم تخصیص سهمیه بنزین آزاد دفاع کند. به نظر من استدلال هایش دارای خطاهای فاحشی بود لذا یادداشتی در پاسخ نوشتم با عنوان بنزین و عقلانیت و برای بچه های الف فرستادم که لطف کردند و سریع منتشرش کردند. می توانید آن جا بخوانیدش . از این حیث تجربه جالبی است که به جای این که هر کس در رسانه خودش و برای طرف داران خودش حرف بزند دو طرف در یک جا و با امکان درج نظرات کاربران مطلب را منتشر کنند.
  • نتایج خلاف شهود در اقتصاد

    یکی از مهم ترین ویژگی های اقتصاد که من را به خودش جذب کرد قدرت نظری این حوزه برای تحلیل پدیده های پیچیده و پیش نهاد نتایج خلاف شهودی (Counter Intuitive) است. یکی از علایقی که جدیدا دنبال می کنم جمع کردن مقاله هایی است که این موقعیت های غیرشهودی را مدل می کنند. موقعیت هایی که شهود ساده ما قادر به درک رفتار استراتژیک ناشی از تعامل دو یا چند بازی گر هوشمند نیست و لذا غلط است. مثال هایش فراوان است: آیا رقابت بیشتر لزوما منجر به کاهش قیمت می شود؟ آیا ادغام دو بنگاه لزوما باعث افزایش قیمت می شود؟ آیا افزایش قیمت مواد اولیه باعث کاهش سود صنعت می شود؟ آیا رقابت بیش تر منجر به سرمایه گذاری بیش تر روی تحقیق و توسعه می شود؟ آیا عمومی شدن قیمت ها باعث کاهش آن می شود؟ … این ها همه مواردی است که شهود ساده تمایل دارد تا بگوید “وقتی چیز خوبی (مثلا رقابت) زیاد(کم) می شود چیز خوب دیگری (مثلا قیمت پایین) بیش تر (کم تر) می شود”. حال آن که مقالات نظری و تجربی متعدد موقعیت های درست برعکس آن را هم نشان می دهد. در واقع برای تمام سوال هایی که در بالا گفتم مقاله هایی دیده ام که موقعیت هایی را نشان می دهند که در آن نتایجی خلاف آن چیزی که در نگاه اول به نظر می رسد به دست می آید. یک نکته را هم باید فراموش نکرد و آن این که این نتایج خلاف شهودی فقط و فقط به مدد مدل های ریاضی به دست می آید و “اقتصاد به مثابه داستان” (که ظاهرا در وطن طرف دار زیاد دارد) هرگز قادر نیست تا تحلیل درستی راجع به آن ها داشته باشد. یک مورد جالب مقاله کوتاهی از مارتین شوبیک است که در ژورنال فاینانس چاپ شده است (شوبیک...ادامه مطلب ...
  • نقد چیست؟

    برخی دوستان که معمولا به مجموعه های مشخصی تعلق دارند من را متهم به نابردباری در مقابل نقد و سرکوب مخالف و الخ می کنند. من بر عکس این فکر می کنم و همیشه یکی از لذت هایم خواندن شنیدن نقد هوش مندانه بر ادعاهایم است. این تناقض از کجا می آید؟ به نظرم تناقض از تفاوت در برداشت از آن چیزی که من نقد می دانم و چیزی که آن رفقا دوست دارند بدانند. نقدهایی که من دوست دارم گروه متنوعی را شامل می شوند. آن هایی که خطا در فهم مفاهیم و تعاریف علمی را نشان می دهند. آن هایی که نشان می دهند بین مقدمات و نتایج ارتباط منطقی برقرار نیست. آن هایی که بین مقدمات و نتایج ناسازگاری منطقی پیدا می کنند. آن هایی که نشان می دهند که سیاست های کم هزینه تر و موثرتری نسبت به پیش نهادهای ارائه شده وجود دارد. نقدهایی که نشان می دهند فقط یک جنبه دیده شده و اگر جنبه دیگری وارد شود نتیجه برقرار نیست، نقدهایی که … از همین پست های اخیر شروع کنیم. من ادعا کردم که حذف صفر از اسکناس ها باعث کارآمدی بانک ها می شود. منتقدین هوش مند گفتند که نیازی به این کار نیست می شود اسکناس بزرگ چاپ کرد. گفتم بانک های خصوصی وارد بازار سرمایه گذاری شوند. تدکر دادند که قانونا نمی توانند از حد بیش تری این کار را بکنند. راجع به بازگشت به میانگین نوشتم. بحث احتمال شرطی و تضاد آن با نوشته من را پیش کشیدند. یک نقد شاه کار را مصطفی مهاجری روی بحث من راجع به عقلانیت اقتصادی نوشت و به درستی یک تعریف معمول در اقتصاد را زیر سوال برد. نقدهایی که روی بحث تعیین ناپذیری نرخ ارز نوشتند و نشان دادند که فرضیات مدل برای صحبت از دنیای واقع بیش از حد غیرواقع...ادامه مطلب ...

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها