• نقدی بر جادی

    جادی دوست داشتنی یک جای مطلبش نوشته ” … فراموش نکنید که این روزهایی که به اخراج کارمندان می گوییم تعدیل نیرو و به فروختن املاک مردم (مثل بانک ها و …) می گوییم خصوصی سازی برای توسعه … ” ۱) به اخراج کارمندان نگوییم تعدیل هر چه که شما پیش نهاد می کنید بگوییم فقط به من بگویید فی المثل در کارخانه دخانیاتی که هشت نفر نیرو برای کنترل دما و رطوبت اتاق هایش داشت و با جای گزین شدن کل سیستم دستی چهل سال پیش بلغاری با یک سیستم ساده سنجش دمای الکترونیکی و کنترل دقیق برنامه گرمایش توسط رایانه فقط یک اپراتور برای اتاق کنترل کافی است چه کنیم؟ با این هفت نفر بقیه چه کار کنیم؟ پیش نهاد “مشخص” و “عملی” جادی عزیز و هم فکران برای این هفت نفر چیست؟ * ۲) به فروش بانک ها نگوییم خصوصی سازی . قبول. فقط بپذیرید که اگر فردا رفتید بانک سپه و کارمند بانک باهاتان طوری رفتار کردید که از رفتنتان پشیمان شدید عصبانی نشوید و شکایت نکنید. اگر هم دیدید سیستم بانکی ما حداقل سی سال از دنیا عقب تر است و برای یک قبض ساده باید یک ساعت در صف بایستید به زمین و زمان فحش ندهید چون این ها ملک مردم است و نباید واگذار شود. فراموش نکنید که “اگر آن بانک ها ملک مردم است” پول حاصل از فروش سهام آن ها در بازار بورس هم قرار نیست به آسمان برود بل که دوباره به همان خزانه ای بر می گردد که ظاهرا مال مردم است. به نظرم خوب است همه مان تمرین کنیم که کمی بیش تر مسوولانه صحبت کنیم. یک معنی مسوولانه صحبت کردن این است که وقتی چیزی می گوییم به عواقب منطقی اش هم فکر کنیم و فقط به خوشایند بودن لحن جمله و حس روشن فکرانه موجود در...ادامه مطلب ...
  • ماهاتیر محمد در اصفهان

    ماهاتیر محمد شهریور امسال در کنفرانس پارک های فن آوری در اصفهان سخن رانی داشت. من علی رغم محبتی که مسوولین این کنفرانس ابراز داشتند نتوانستم در آن شرکت کنم و از جمله این سخن رانی را از دست دادم. چند روز پیش هژیر رحمانداد لطف کرد و لینک سخن رانی را فرستاد. هر چند برنامه های توسعه آسیای جنوب شرقی به خاطر تفاوت های مهم در ساختار فرهنگی و نژادی، موقعیت جغرافیایی ، شرایط تاریخی و شخصیت رهبران آنان لزوما برای ما بهینه نیست ولی به هر حال ماهاتیر فشرده ای از تجارب عینی را می گوید که شنیدن آن برای مسوولان و برنامه ریزان ایرانی مفید خواهد بود. یادم هست چند سال پیش یکی از مشاوران نزدیک و مورد اعتماد مقامات رده بالای کشور که فرد بسیار فهمیده و محترمی است و رابطه شخصی خوبی هم با ماهاتیر محمد دارد دنبالش بود که بعد از کنار رفتم ماهاتیر از قدرت او را برای یک کارگاه آموزشی ویژه مدیران ارشد نظام به ایران بیاورد. می گفت شنیدن رمز و راز توسعه و جهانی شدن برای تصمیم گیران کلان از زبان کسی که هم وجهه مثبتی دارد و ضد اسراییل است و خلاصه غرب زده نیست و هم عملا توانسته یک کشور مسلمان را به توسعه یافتگی برساند بسیار موثرتر خواهد بود. متاسفانه تا جایی که من موضوع را دنبال کردم نتوانست ایده اش را عملی کند.
  • نمره نوشتن جی آر ای هم امروز آمد و شدم ۴٫۵ از ۶٫ نمی دانم چقدر خوب است. به هر حال از استرس و فشار تافل و جی آر ای خلاص شدم و اضطراب این که کجا ما را می پذیرند شروع شد.
  • تورم و رشد اقتصادی

    اگر دولت حقوق کارمندانش را هر سال فقط با تورم تجدید کند که قدرت خرید آن ها حفظ شود و ما در اقتصاد رشد درآمد سرانه را به میزان واقع بینانه سه درصد در سال داشته باشیم رفاه کارمندان دولت در مقایسه با بقیه اقشار رفته رفته کم تر می شود. برای این که کسانی که کارمند دولت نیستند از محل این رشد اقتصادی، درآمدهای واقعی شان آرام آرام افزایش می یابد ولی قدرت خرید کارمندان دولت ثابت می ماند. دقت کنید که بحث ما روی متوسط است. البته رشد اقتصادی می تواند باعث رشد بودجه دولت و اندازه خدمات دولتی هم بشود و لذا کارمندان هم مثل بقیه از این طریق از بخشی از رشد بهره مند می شوند (مثلا از مترو استفاده می کنند یا بچه هایشان به مدرسه های دولتی می روند که از مدارس دهه شصت به تر است یا شهر تمیزتری دارند یا شبکه های تلویزیونی بیش تری دارند و الخ) ولی بخش دیگر که باید در دست مزد و قدرت خرید کالای خصوصی شان تجلی یابد ظاهر نمی شود. البته دولت ممکن است گاهی با افزایش های پله ای یک دفعه این عقب ماندگی در حقوق را جبران کند. افزایش حقوق اساتید و قضات در واقع افزایش حقوق نبود بل که نوعی معادل سازی دست مزدها با دست مزدهای بخش خصوصی بود.
  • شخصی

    بچه که بودم همسایه ای داشتیم به اسم ایمان که ۱۳ سالش بود و برای من نماد آدم بزرگ به حساب می آمد. همیشه فکر می کردم آدم که ۱۳ سالش بشود قاطی بزرگ ها است. بعد این سن بزرگی به ۱۸-۱۹ سالگی رسید و دوره راهنمایی که بودم، دانش جوهای سال اول دانش گاه را آدم بزرگ می دیدم. دانش گاه که رفتم دیدم ۱۸ ساله ها تازه اول بچه گی شان است و ۲۵ ساله ها بزرگ و پخته شده اند. در ۲۵ سالگی این سن بزرگ شدن رفت روی ۳۵ و الان هم روی ۴۰ است و الخ. الان که خودم نزدیک ۲۹ سال هستم ابدا باورم نمی شود و نمی توانم بپذیرم که در سنی هستم که از دید مردم یک آدم بزرگ کاملا واقعی به حساب می آیم و دیگر قرار نیست در مرحله بعدی قاطی بزرگ ها شوم. حس درون من با ۲۱ سالگی فرق چندانی ندارد … دی روز شنیدم که یکی از بچه های هم نسل ما در فامیل و دوست و آشنا خودکشی کرده است. این دومین خودکشی در طیف بچه های هم نسلی بود که می شناختم. از دوره نوجوانی به این طرف ندیده بودمش و نمی توانستم تصویری “بزرگانه” از او داشته باشم که می تواند زن گرفته باشد و با زنش اختلاف داشته باشد و معتاد شده باشد و در کار تجاری اش شکست خورده باشد و نهایتا با گاز بخاری خودکشی کند. خیلی عجیب است. من همان طور که بزرگ شدن خودم را حس نمی کنم و باور ندارم در مورد کسانی که بچه گی ام را با آن ها گذرانده ام هم این تصویر را نمی توانم داشته باشم. نمی توانم تصور کنم که بچه های دی روز یکی معتاد شده، یکی پدر شده، یکی استاد دانشگاه است، یکی سرطان گرفت و مرد، یکی بیزنس راه...ادامه مطلب ...
  • فقر یا نابرابری؟

    بحث های ما با محمدرضا حق پرست ادامه دارد. محمدرضا جایی بحث ضریب جینی را پیش کشیده و من هم نظر صریحم را بابش گفتم و تکرار می کنم. مقدمتا بگویم که ضریب جینی در کشور ما وضع بدی ندارد و بسیار نزدیک به متوسط جهانی است (۴۲%) و در طول سال های گذشته هم ثابت مانده است. کشورهایی مثل برزیل که سمبل تضاد طبقانی هستند ضریب جینی هایی در حد بالای ۶۰% دارند که با وضع جامعه ما فاصله قابل توجهی دارد. ۱) در بحث بهبود وضع اقتصادی دو زاویه را می توانید برگزید اولی تمرکز بر وضع “مطلق” عده ای یا همه مردم و دومی وضعیت نسبی یک قشر نسبت به اقشار دیگر. من صد در صد آرمان هایم معطوف به هدف اول است و تا اطلاع ثانوی کم ترین دغدغه ای برای هدف دوم ندارم و طرح آن را انحرافی می دانم. ۲) خوانش من از آرای راولز به عنوان یکی از تاثیرگذارترین فیلسوفان سیاسی قرن بیستم این است که کاری که اقتصاددان های علاقه مند به رشد دنبال می کنند به شدت به توصیه راولز نزدیک است. به طور خلاصه راولز می گوید اولا موقعیت های منجر به نابرابری (مثل شغل پردرآمد) باید به طور برابر در اختیار همه باشند و ثانیا نابرابری در استفاده از فرصت ها توجیه ندارد مگر به نفع فقیرترین قشر جامعه. به عبارت دیگر راولز تمرکز خود را بر بهبود وضعیت مطلق کف جامعه قرار می دهد و معیاری برای سقف آن قرار نمی دهد. من هم کاملا در این چارچوب فکر می کنم. ۳) در جامعه ای مثل ایران فقر معنای عینی دارد و چیزی بیش از یک حس ناشی از نابرابری یا احساس فقر است. احمد سیف عزیز بارهای بار در باب مصداق ها و آمارهای فقر در ایران نوشته و من تکرار نمی کنم. از دید من این...ادامه مطلب ...
  • اقتصاد و شرافت انسانی

    محمد رضای حق پرست عزیز کامنت گذاشته که “… اگر فکر می کنی اقتصاد فقط در ریاضیات خلاصه می شه سری به دبی بزن و زنهایی را که از ملیت های مختلف (و البته ایرانی) در آنجا به عنوان کارگر جنصی (توضیح: تغییر کلمه از من است) مشغولند ببین و منحنی عرضه و تقاضاش را بکش و بعد جای چیزی به نام شرافت انسانی را در این منحنی مشخص کن ببین قابل مشخص کردن هست؟ …” ۱) قطعا قابل مشخص کردن نیست! هر علمی برای چیزی ساخته شده است و قرار نیست همه چیز را توضیح دهد. اقتصاد علم بررسی شرافت انسانی نیست و موضوعش بررسی رفتار عقلانی و بحث کم یابی است. مدل عرضه و تقاضا هم برای بررسی یک مساله مشخص تحت فروض معین توسعه داده شده است و در عمل هم نتایج قابل قبول تولید می کند. این که شما از بیرون یک دفعه انتظارات جدیدی که اساسا ربطی به مدل ندارد به آن تحمیل کنید و بعد ضعف آن را نتیجه گیری کنید روش منطقی برای نقد نیست. معادله سقوط آزاد قرار است سرعت سنگ را هنگام رسیدن به زمین مشخص کند و اگر بپرسیم آیا در این مدل شما درد کسی که سنگ به سرش می خورد هم قابل مشخص کردن است؟ جواب منفی خواهد بود. ۲) احتمالا هیچ اقتصاددانی از این که یک دختر جوان به عنوان کارگر جنصی کار کند خوش حال نیست. لازم نیست به دوبی سر بزنم. شب در خیابان های اروپا هم می توانید دختران کم سن سیاه پوست را ببینید که زیر سرما منتظر مشتری غیرقانونی هستند. با این همه علم اقتصاد سعی می کند توضیح دهد که اولا این پدیده چرا شکل می گیرد و راه بهینه برای تغییر آن چیست و نتایج درازمدت سیاست های پیش نهادی چه می تواند باشد؟ این کاملا درست است که اقتصاددان...ادامه مطلب ...
  • بدون شرح!

    کامنت سیما شاخساری ذیل مطلب مربوط به بحث من و نازلی سیبیل طلا در وبلاگ نازلی که احتمالا مخاطبش من هستم: “نازلی، چون گفتی اومدم بخونم ببینم دعوا سر چیه. بابا خودت رو سر “لو سلف استیم” بعضی ها اذیت نکن. خودت هم می دونی که زمانی به اسم مسیحیت زنانی رو که دانششان خطرناک محسوب می شد می سوزاندند و بهشان جادوگر می گفتند. بعد هم علم مدرن اومد خودش رو برتر اعلام کرد و بقیه دانش های خطرناک رو رپرس کرد. خب شیوه های دیسیپلین کردن و مجازات عوض شده. قبلاً در برابر چشم عموم شکنجه می کردند و امروزه انگ “بیماری” و “آنرمال” بودن می زنند و زیر اسم “علم” همه جور دانش رو “ضد دانش” می نامند. یعنی شیوه گاورنمنتالیتی مدرن “نرمالیزه” کردنه و خب تفکر دوگانه مدرن هم برای نرمال خطاب کردن نرمال، ضدش یعنی “بیمار” و “آنرمال” رو بوجود می یاره. اینجاست که وقتی می پرسی کدوم دانش ها دانش شده اند و چه “حقیقت” هایی به عنوان حقیقت ثبت شده اند و چه قدرت هایی پشت اون هاست– یعنی وقتی رژیم دانش-قدرت-حقیقت رو تاریخی می کنی و زیر سوال می بری– می شی دیوانه. در این بین هم پژوهش های زنان (و نه لیبرال فمینیسم کسانی مثل فمینیست مجاریتی که همه چیز داره به جز پژوهش!) شده جایی برای تخلیه عقده های صکثیستی (توضیح: تغییر املاء از صاحب چای داغ است) کسانی که از تحقیق کیفی چیزی نمی دونن. خب خوبه که بپرسیم چه جور فمینیسم هایی در گاورمنتالیتی نئو لیبرال مشروع و “خوب” محسوب می شن و کدوم ها انگ “رادیکال” بودن می خورند؟ خب قربونت، هیلری کلینتون هم در افغانستان زنان افقانی رو “نجات” داده، مگه نه (به قول بورات: ناااات!) اون نوع فمینیسم هست که در پروژه اقتصاد نیولیبرال بی خطر و پرسوده! بگذریم. من برم که دوباره گرفتار وبلاگخونی...ادامه مطلب ...
  • پژوهش های اقتصادی ایران

    فصلنامه پژوهش های اقتصادی ایران توسط دانش کده اقتصاد دانش گاه علامه چاپ می شود و یکی از معتبرترین ژورنال های عملی اقتصاد در ایران است. اگر اشتباه نکنم در حال حاضر تنها ژورنال فعالی است که انتشار مقاله در آن در حوزه اقتصاد برای ارتقاء هیات علمی دانشگاه ها واجد امتیاز است و لذا می توان آن را آیینه ای از آخرین تحولات علمی اقتصاد در ایران دانست. خوش بختانه بسیاری از نسخه های قبلی مجله به صورت متن کامل قابل دست رسی است. مطالعه این مجله برای گروه های مختلفی می تواند مفید باشد. اولا کسانی که در خارج هستند می توانند روی کردهای علمی مورد علاقه در ایران و سطح کارها را ارزیابی کنند. کسانی هم که در ایران به طور تخصصی اقتصاد نمی خوانند ولی علاقه مند هستند مرور سریعی بر مباحث مختلف این حوزه در قالب مقالات آکادمیک داشته باشند می توانند به این مجله مراجعه کنند. بخش های آغازین بسیاری از مقالات که ادبیات موضوع را بررسی کرده است برای آشنا شدن با مفاهیم کلیدی این حوزه ها منبع خوبی خواهد بود. نکته ای که از مرور بیش از ۱۵ شماره این مجله به ذهن من رسید غلبه پررنگ روش های اقتصادسنجی در پژوهش های اقتصادی در ایران نسبت به مباحث نظری است. با مرور سریعی که روی مقالات داشتم به نظرم می رسد که در بخش اقتصادسنجی اکثر آن ها از مفاهیم جدید و معمول در تحلیل های اقتصادسنجی استفاده می کنند (کاری به دقت استفاده از مفاهیم ندارم) ولی در بخش مدل نظری دچار ضعف هستند. هر چند مدل های نظری در برخی مسایل (خصوصا جایی که تعداد متغیرها خیلی زیاد است) به سادگی قابل توسعه دادن و پیاده سازی نیست ولی در اکثریت حوزه ها معمولا کار ابتدا با ساختن یک مدل ریاضی از روابط بین متغیرهای کلیدی در قالب یک...ادامه مطلب ...
  • ساری گلین

    مطلب قبلی در مورد ساری گلین هم باعث شد یک رفیق قدیمی و بسیار دوست داشتنی را پیدا کنم و هم این که صاحب گنجینه ای از انواع ساری گلین ها شوم! این جا و این جا می توانید نسخه های دیگری را دان لود کنید. در این لینک هم می توانید یک نسخه را گوش بدهید. از نیکات و مسعود و رهی و اختای و بقیه رفقایی که لطف کردند و فایل فرستادند صمیمانه تشکر می کنم.

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها