دوست خوبم شوان صدرقاضی و من مدتی است که با برنامه عمران سازمان ملل (UNDP) روی مبحث کسب و کار به نفع فقرا همکاری میکنیم. هدف این پروژه بررسی مدلهای کسب و کار تجاری است که نهایتن به فقرا و طبقات محروم فایده رسانده است. من خودم از ایده ساده پروژه خیلی خوشم آمد: به جای اینکه از شرکتها بخواهیم به فقرا کمک خیریه بکنند به دنبال مدلهایی باشیم که ضمن فایده رساندن به فقرا برای شرکت سودآور و لذا به لحاظ تجاری پایدار باشد. شوان خودش روی طراحی محصول برای بازارهای با درآمد پایین کار میکند و یکبار هم در شریف روی همین موضوع سمینار دارد.
به طور بدیهی کسب و کار در دو محور میتواند به فقرا کمک برساند. در محور اول از طریق معرفی محصولاتی که قبلن در بازار نبوده و عرضه آن به بازار رفاه طبقات پایین را افزایش میدهد. مثالهایش فراوان است: شرکت موبایلی که در کنیا امکان جا به جایی پول برای کسانی که حساب بانکی ندارند را فراهم میکند، شرکت مواد غذایی فرانسوی که در لهستان بستههای غذایی ارزان ولی حاوی مواد لازم برای کودکان فقیر دبستانی را ساخته است، شرکتی که در هند در روستاها با هزینه کم برق تولید میکند، شرکتی که در آفریقای پشهبندهای ارزانقیمت تولید میکند؛ شرکتی که خانههای ارزان میسازد و الخ.
در محور دوم کسب و کار از طریق به کارگیری نیروی کار یا خرید خدمات باعث توانمندسازی جامعه محلی میشود. هتلهای روستایی که آمریکای لاتین راهاندازی شدهاند، شرکتهای کشت و صنعتی که در آفریقا انبه با کیفیت بالا تولید میکند یا تعاونیهای تجارب منصفانه (Fair Trade) در آمریکای لاتین و آفریقا و الخ.
یک نکته جالب در خلال این تجربهها توانمندسازی زنان و طبقات محذوف از طریق واردن کردن آن ها در زنجیره تولید و لذا تغییر در ساخت قدرت و تبعیضها است.
خارج از فعالیت فعلیمان، من و شوان دوست داریم فهرستی از فعالیتهای از این دست در ایران تهیه کنیم و به بانک اطلاعات UNDP اضافه کنیم. تعدادی فعالیت را خودم میشناسم ولی ممنون میشوم اگر شما هم شرکتها یا ان.جی.او ها یا فعالیتهایی از این جنس را میشناسید اینجا معرفی کنید. روشن است که به خاطر تفاوت سطح توسعهیافتگی اقتصادی ایران با کشورهای خیلی فقیر ممکن است مثالهای ما با مواردی که قبلم گفتم اندکی تفاوت داشته باشد و این نقطه قوت مثالهای ایرانی است که حرف جدیدی برای گفتن دارد.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید